لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳ کابل ۰۶:۵۷

«حس استقلالیت افغان ها، افغانستان را به یک گورستان مبدل کرده است»


گاردین
روزنامهء گاردین در شماره دیروز خود یک مطلب تحلیلی را دربارهء احساس استقلالیت افغان ها نشر کرده است.

نویسندهء مقاله می گوید که احساس قوی استقلال و خودمنشی واقعاً افغانستان را به یک گورستان تبدیل کرده است، اما به قول اورزالا اشرف نعمت یکتن از فعالان حقوق بشر این احساس استقلالیت افغانستان را به گورستان امپراطوری ها نه، بلکه به یک مقبرهء خود افغان ها تبدیل کرده است.

او می گوید که افغان ها مسوولیت دارند تا هویت ملی خود را تثبیت کنند.

نویسندهء مقاله می گوید که این سخن خانم نعمت کاملاً به جاست، ولی چون مفاهیم و مفکوره های التقاطی در افغانستان مانند سوسیالیزم سال های 1980، اسلام گرایی سال های نود، و مردم سالاری سال های دوهزار هیچ یک نتوانست یک افغانستان باثبات را تشکیل دهد، ما باید از خود سوال کنیم که کدام مفکوره ایست که همهء افغان ها را گردهم جمع می کند.

نشریه درپاسخ می نویسد:
متاسفانه مفکورهء که افغان ها احساس می کنند که یک ملت برازنده از دیگران هستند، بنیاد افسانه و اسطورهء استقلال آنها را می سازد.

روزنامهء گاردین می نویسد که اسطورهء استقلال و خود منشی یک تیغ دولبه ایست که در مقابل اشغالگران خارجی و هم حکومت های مشروع در افغانستان استفاده شده می تواند.

نویسندهء مقاله به کشورهای غربی مشوره می دهد که از تقصیر افغان ها بگذرند که با چنگ زدن به اسطورهء استقلال از یگانه فرصت دریافت کمک های جهانی برای باسازی کشور خود را محروم می سازند.

گاردین می نویسند که افغان ها کدام امپراطوری را شکست نه داده اند، چون امپراطوری های برتانیا و اتحاد شوروی حتی قبل از رویارویی با افغان ها ضعیف شده در حال زوال بودند.

افغانستان به یک گورستان تبدیل شد، اما لندن و مسکو پایتخت های امپراطوری های که گفته می شود به دست افغان ها از هم پاشیدند، بیشتر ترقی کردند.

مقالهء گاردین در ادامه می نویسد که اگر افغانان می خواهند که از گذشته درس بگیرند، باید از اسطورهء استقلال در روایات خود به احتیاط کارگیرند ورنه سلسله بغاوت و سرکشی ها در این کشور خاتمه نه خواهد یافت.

فارن پالیسی
نشریهء فارن پالیسی یک مقالهء تحلیلی را در باره روابط امریکا و پاکستان نشر کرده است.

نشریه می نویسد:
هفتهء گذشته که همه چشم ها به سوی لیبیا و شرق میانه دوخته شده بود، روابط امریکا و پاکستان که مشکلات و مایوسی های زیاد در آن نهفته و انکشافات آن را به مشکل می توان پیش بینی کرد، به یک مرحلهء دشوار تر داخل شد.

روابطی که رو به ناگواری می نهد، ولی هرگز قطع نمی شود، یک خصوصیت دارد.

پاکستان از هنگام اوایل جنگ سرد به حیث یک حامی امنیت ملی امریکا خود را به واشنگتن می فروخت و امریکا هم یک خریدار بسیارعلاقمند بود که چانه زنی نمی کرد و دست اسلام آباد را چون یک قراردادی فرعی در تسلیح و آموزش مجاهدین افغان در جنگ سال های 1980 در مقابل اتحاد شوروی بازگذاشت.

ولی در سال های 1990 که تهدید اتحاد شوروی زایل شد، روابط واشنگتن و اسلام آباد به علت برنامهء هسته ای پاکستان به سردگی گرایید.

به هر حال حملات تروریستی یازدهم سپتمبر بر امریکا اهمیت پاکستان برای واشنگتن را بار دیگر تبارز داد و بازار اسلام آباد باز گرم شد.

نشریهء فارن پالیسی در ادامه می نویسد که واشنگتن نمی تواند از این رابطه شانه خالی کند و اسلام آباد نیز این موضوع را درک می کند و امریکا هم از نیت پاکستان خبر دارد.

نویسندهء مقاله می نویسد که یک مقام پاکستانی به من گفت که پیام لوی درستیز و رییس استخبارات پاکستان این است که حملات طیاره های بی پیلوت باید بسیار محدود باشند.

و یک مقام ارشد استخبارات امریکا اشاره کرد که لیون پانیتا رییس سی آی ای یا ادارهء استخبارات مرکزی امریکا به همتا های پاکستانی خود به وضاحت گفت که حمایت مردم امریکا مسوولیت اساسی وی بوده و عملیات را که این هدف را برآورده می سازد، متوقف نمی کند.

نشریهء فارن پالیسی می افزاید که نخبه گان امنیت ملی پاکستان در گذشته ها آماده بودند که احساسات مردم این کشور به ارتباط حملات طیاره های بی پیلوت را که به نفع پاکستان نیز می باشد نادیده گیرند و این یک معمای غیر قابل حل می باشد.
XS
SM
MD
LG