رخت آیینهء شرق است نازک
دلم در عشق تو غرق است نازک
میان خوب رویان دو عالم
زمین تا آسمان فرق است نازک
این دوبیتی از عبدالعزیز نازک شاعر محلی، دوبیتی سرا و دوتار نواز مشهور ولایت غور و بادغیس است که بیش از دیگران در محل زندگانیش مشهور بوده است.
دوبیتی های سوزناک او از عشقی سرچشمه می گیرد که به دختری به همین نام داشته است. وی این دختر را در خواب دیده بوده است. به روایتی پسان تر معشوقه اش را در بیداری یافته و نیز گفته می شود که رویایی بیش نبوده است. به هر حال عبدالعزیز تخلص "نازک" را بر خود می گذارد و عارفانه به معشوقه اش عشق می ورزیده است.
عبدالعزیز نازک در زمرهء عاشقان محلی مثل سیاه موی و جلالی و ملنگ ولیطان می آید.
وی در سال 1312 هجری در " زنده چشم " ولایت غور زاده شد و در سال 1345 هنگامی که برای اجرای کنسرتی از دوتار و دوبیتی هایش به کابل می آمد موترش چپه شد و درگذشت.
عبدالعزیز نازک عشق، فراق، درد و اندوهش را در دو بیتی می ریخته و با دو تار می نواخته است.
دوبیتی های او از فراق معشوقه اش حکایت می کند:
تو نازک با کمال و حسن نیکو
دل خلق جهان بستی به یک مو
دو چشم مست تو استاد سحر است
دو ابرویت بود سرمشق جادو
***
قلم از دست من سر میشه نازک
زمین از اشک من تر میشه نازک
در این دنیا مرادم را ندیدم
خدا قاضی به محشر میشه نازک
دوبیتی های او تا به امروز توسط آواز خوانان ولایات غور، بادغیس، هرات و سرپل خوانده و اجرا می شوند.
دلم در عشق تو غرق است نازک
میان خوب رویان دو عالم
زمین تا آسمان فرق است نازک
این دوبیتی از عبدالعزیز نازک شاعر محلی، دوبیتی سرا و دوتار نواز مشهور ولایت غور و بادغیس است که بیش از دیگران در محل زندگانیش مشهور بوده است.
دوبیتی های سوزناک او از عشقی سرچشمه می گیرد که به دختری به همین نام داشته است. وی این دختر را در خواب دیده بوده است. به روایتی پسان تر معشوقه اش را در بیداری یافته و نیز گفته می شود که رویایی بیش نبوده است. به هر حال عبدالعزیز تخلص "نازک" را بر خود می گذارد و عارفانه به معشوقه اش عشق می ورزیده است.
عبدالعزیز نازک در زمرهء عاشقان محلی مثل سیاه موی و جلالی و ملنگ ولیطان می آید.
وی در سال 1312 هجری در " زنده چشم " ولایت غور زاده شد و در سال 1345 هنگامی که برای اجرای کنسرتی از دوتار و دوبیتی هایش به کابل می آمد موترش چپه شد و درگذشت.
عبدالعزیز نازک عشق، فراق، درد و اندوهش را در دو بیتی می ریخته و با دو تار می نواخته است.
دوبیتی های او از فراق معشوقه اش حکایت می کند:
تو نازک با کمال و حسن نیکو
دل خلق جهان بستی به یک مو
دو چشم مست تو استاد سحر است
دو ابرویت بود سرمشق جادو
***
قلم از دست من سر میشه نازک
زمین از اشک من تر میشه نازک
در این دنیا مرادم را ندیدم
خدا قاضی به محشر میشه نازک
دوبیتی های او تا به امروز توسط آواز خوانان ولایات غور، بادغیس، هرات و سرپل خوانده و اجرا می شوند.