لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
سه شنبه ۱۰ ميزان ۱۴۰۳ کابل ۰۱:۵۶

بیماری میرگی، جولیوس سزار، اسکندر مقدونی و ناپلیون بناپارت


میرگی بیماریست که در امتداد قرن ها ملیون ها تن به آن مبتلا بوده اند.

بیماری میرگی بین فقیر و ثروتمند، غنی و توانمند، قوی و ضعیف تفاوت نمی گذارد.
بیماران میرگی را می توان بین شاهان، لشکر گشایان، ادبا، شعرا، علما، فقرا و درویشان، پیدا کرد.

مردم در گذشته میرگی را حلول ارواح خبیثه در جسم انسان دانسته، بیمار را نفرین شده می دانستند.
روی همین دلیل در قرون اولیه جادوگران قبیله ها، بعد ها کشیشان و رهبران روحانی با حرکات و ورد های مقدس می کوشیدند، روح اهریمنی و جنیات را از جسم انسان رانده، بیمار راشفا دهند.

این طرز تفکر هیچگاه مورد پذیرش علما و دانشمندان روزگار نه بوده است. اتریا (Atreya) در هندوستان و هیپوکراتس (Hippocrates) در یونان نخستین دانشمندانی بودند که میرگی را عمل کرد غیر معمولی مغز انسان دانسته، دخالت نیرو های ماورای طبیعت را در آن رد کردند.

علم طب حالت میرگی را ناشی از تحریک غیر طبیعی حجرات مغز، در اثر تومور ها، صدمات مغزی، تاثیرات کیمیاوی، امراض مختلف عصبی، کمبود شکر و سودیم در خون و صد ها عامل شناخته و نا شناختهء دیگر می دانند.

حالت میرگی را حتی در بین حیوانات نیز می توان مشاهده کرد.

در برخی موارد و در مراحل مختلف تاریخ، بیماران میرگی از خود توانمندی های خارق العاده و نبوغ نیز نشان داده اند.

ارسطو نخستین دانشمندی بود که حالت میرگی را با نبوغ مرتبط دانست و سقراط نیز این نظریه را در عصر رنسانس تایید کرد. تا امروز که دانش طبابت داخل مراحل جدید تحقیقاتی شده است، عده از بزرگترین دانشمندان جهان نظریات ارسطو و سقراط را در مورد میرگی تایید می کنند.

بر اساس اسناد و شواهد تاریخی اخناتون فرعون مصر، جولیوس سزار امپراتور روم، سکندر مقدونی، ناپلیون بناپارت، آلفرد نوبل، لارد بایرن، چارلز پنجم پادشاه اتریش، چالز دوم پادشاه اسپانیا، پتر کبیر، ولادیمیر ایلیچ لینن، چایکوفسکی، داستایفسکی، لیو تولستوی، گوستاو فلوبر، ریچار برتون، مارکوت همینگوی، سناتور تد کنیدی و ده ها شخصیت بزرگ سیاسی، ادبی و سایر عرصه های علمی و فرهنگی جهان، حالت میرگی را داشته و آن را تجربه کرده اند.

XS
SM
MD
LG