لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
چهارشنبه ۶ حمل ۱۴۰۴ کابل ۰۴:۲۴

مصاحبه با یک کارشناس امور آسیای مرکزی، در مورد درگیری های میان قومی قرغیزستان


از پنج روز به این سو قرغیزستان شاهد درگیری های میان قومی بوده است.قرغیزها و ازبک ها با هم درگیرند و تا حال نزدیک به 170 تن کشته و تقریباً 1700 نفر دیگر زخمی شدند. حالا برای این که بدانیم این منازعات ریشه در چی دارد، بیاید اندکی در مورد پیشینهء تاریخی این منطقهء آسیای مرکزی بدانیم. نام وادی فرغانه را شاید شنیده باشید. حالا از بروس پنیر کارشناس امور آسیای مرکزی رادیو آزادی بیشتر می شنویم که این وادی چی اهمیت دارد و ساختار قومی آن چی گونه است؟

البته، وادی فرغانه مهد تمدن در آسیای مرکزیست. پس طبیعتاً، ترکیب از مردمان مختلف درین محل زنده گی می کنند. چون وادی فرغانه بین جمهوریت های تاجکستان، قیرغزستان و ازبکستان تقسیم شده است، ازین رو به طور طبیعی شماری زیاد از تاجک ها، ازبک ها و قرغیز ها در آن جا به سر می برند. از سوی دیگر چون این یک محل قدیمی است، در آن جا ترک های مشکتی و عرب ها هم زنده گی می کنند. به همین ترتیب، ایغورها از آن سوی سرحد آمده و از سال های طولانی درین محل بود و باش دارند. افغان ها هم درین محل زنده گی می کنند.

تعیین سرحدات و علامه گذاری های شوروی سابق در منطقه چی اثرات را به همراه داشته است؟ بروس پنیر به این باورست:

احتمالاً این مساله امروزه، بزرگ ترین عامل بروز مشکلات درین محل است، زیرا آسیای مرکزی به طور عنعنوی میان ازبک ها و قرغیزها تقسیم شده است. با گذشت زمان این تقسیم بندی یک مقدار تغییر کرده است. یک زمان در آسیای مرکزی دو خانات و یک امارت موجود بود که نماینده های همه مردم در آن حضور داشتند. اما در آن زمان، آنان به نام های قرغیز، ازبک، قزاق و تاجک این ها یاد نمی شدند. آنان خودشان را مربوط به قوقند خانات یا امارت بخارا می خواندند. وقتی که نقشهء برداران جماهیر شوروی وقت در سال های 1917 و 1930 میلادی آمدند و همه نقشه را کشیدند، در واقع هیچ کدام آن ها مفهوم نداشت. این کار صرفاً به خاطر انجام شد که جمعیت از مردم را در یک محل معیین، قرار بدهند. اما بدبختانه، از هنگام سقوط شوروی سابق همان خطوط را که آن ها تقریباً هشتاد سال پیش بر روی نقشه ها کشیده بودند، ناگهان از اهمیت به سزای برخوردار شد و مردم در واقع دانستند که سرحدی قرغیزستان و ازبکستان موجود است، سرحداتی که اصلاً تا سال های 1991 و 1992 مفهوم نداشتند.

خشونت ها میان قرغیزها و ازبک ها چه وقت و چگونه آغاز شد؟

خشونت های میان قومی در سال 1990 میلادی بر سر منازعهء آب آغاز شد. جمعیتی از مردم بر سر قطعه زمینی زنده گی می کردند که جریان آب از آن می گذشت و می دانید که درهء فرغانه کندوی آسیای مرکزی هم است، یعنی محل زراعت است که مواد خوراکی تقریباً همهء جمعیت بزرگ تر آسیای مرکزی را فراهم می کند.
یک بار همین زمین تقسیم شد. برخی از قرغیزها احساس کردند که زمینی که به ازبک ها داده شده، غیر منصفانه داده شده است. این منازعهء زمین اصلاً در شهر اوش شروع نه شد بلکه در محلی به نام اوزگین آغاز یافت و بعداً به منازعهء بزرگ تری میان قرغیز ها و ازبک ها مبدل شد، درست مشابه به آن چی که امروز شاهدش هستیم.

بروس پنیر خبرنگار مرکز خبر رادیو آزادی در مورد این سوال که روابط میان اقوام در قرغیرستان چگونه تحول کرده، چنین جواب می دهد:

در زمان شوروی سابق، مردمان آسیای مرکزی خیلی باهم نزدیک بودند. می شود گفت که آنان در آن وقت یک دشمن مشترک داشتند که همانا روسیه بود. مردم زیاد تمایل به این نداشتند که بگویند من قرغیزم و تو ازبک استی و او ترکمن است. در عوض می گفتند که ما همه از آسیای مرکزی هستیم و ماسکو از ما سود می جوید. پس در آن زمان، همبستگی بیشتر میان آنان موجود بود و در برخی از موارد ازبک ها و قرغیزها با هم عروسی می کردند. مردمان مسن که در زمان فروپاشی شوروی سابق چهل ساله بودند، هنوز هم با یک دیگر نشست و برخواست دارند. با هم دیگر صمیمی اند و حتی در یک چای خانه گردهم می آیند و چای می نوشند. اما نسل جوان این طور نیست. منظورم گروه سنی زیر سی سال است. جوان ازبک و قرغیز بیشتر علاقمند شناختن ملیت و سرحدات شان هستند. نسل جوان ازیک ها و قرغیزها زیاد با هم جور نمی آیند که بزرگ ترین مشکل شان هم همین است.

آیا روسیه برای حل این معضل وارد عمل خواهد شد؟ بروس پنیر به این باور است:

اگر کشوری بخواهد درین قضیه دخیل شود، دقیقاً روسیه خواهد بود. فکر می کنم روسیه چنین اقدام را زیر چتر سازمان امنیتی مشترک اتخاذ کند. زیرا روسیه نمی خواهد تنها به تصمیم خودش وارد این قضیه شود. اما اگر برخی از گروه های بزرگ منطقوی مثل خود قرغیزستان، ازبکستان، تاجکستان و قزاقستان به روسیه اجازه مداخله بدهند، روسیه چنین خواهد کرد. اما فکر نمی کنم که روسیه یا کشور دیگری به این زودی ها وعدهء فرستادن عسکر به قرغیزستان را بدهد.

بروس، امریکا به معضل روان در آسیای مرکزی چگونه می نگرد؟

فکر می کنم، امریکا در جریان دو انقلاب در قرغیزستان، یکی در سال 2005 و دومی که همین چند ماه پیش رخ داد، این طور وانمود کرده که این کشور منتظر خواهد بود که اوضاع چگونه خواهد شد. امریکا مشخصاً علاقمند پایگاه هوایی مناس است که از آن ها مواد تدراکاتی به قوای امریکایی و ناتو به افغانستان منتقل می شود. امریکا نمی خواهد از یک جناح خاص حمایت کند، زیرا اگر جناح که امریکا از آن حمایت کرده، بازنده شود، در آن صورت امریکا شاید پایگاه هوایی مناس را از دست بدهد. پس هر قدری که آن ها از دخالت در مسایل داخلی قرغیزستان فاصله بگیرند، به همان اندازه شانس استفاده اش ازین پایگاه زیاد می شود.
XS
SM
MD
LG