بحث ما طرح داستان است که در نبود آن داستان نامکمل و تا حدودی به انتهای خود نمی رسد، در نگارش یک داستان وجود یک طرح که نمایانگر اصل و محتوای داستان باشد یکی از لازمه های داستان است. آنطوری که در همه ای کارها مشترکات یک ایده برای ایجاد و ادامه آن کار و طرحی که تا حدودی ذهن را آماده و امیدوار به آغاز کار نماید، ضروری است و به نتیجه آن نیز می توان مطمین بود.
ترتیب کلی و چگونگی وقوع رویدادها در یک داستان را طرح داستان می نامند. طرح در داستان به خصوص در داستان کوتاه چهار چوب و نقشه اصلی آن است که خواننده را به هدف اصلی هدایت می کند که اهمیت آن با نوعیت داستان فرق می کند. به باور ادوارمورگان فارستر نویسنده انگلیسی:
«طرح نقل حوادث است منتها نقلی است که در آن حفظ سببیت یا وجود رابطه اهمیتی دارد.»
به نظر فارستر "شاه مرد و پس از چندی ملکه در گذشت" یک طرح ساده و حادثه کوچک است اما "شاه مرد و پس از چندی ملکه از اندوه در گذشت" با حفظ تقدم و تاخر حادثه با جملات و عبارات قابل فهم و جالب، اسکلت داستان را تشکیل می شود. در طرح داستان، رعایت حفظ وحدت زمانی و مکانی ضروری است تا نویسنده به مدد آن طرح پرسناژ اصلی را نمایان سازد.
حسین محمدی رومان نویس جوان کشور با تعریفی از طرح قبل از پرداختن به داستان وجود طرح را تا حدودی الزامی می داند در حالی که داستان های جالب بدون طرح نیز ایجاد شده اند.
هر داستانی که به عجله نوشته شود ضعیف بودن آن طبیعی خواهد بود. در مورد طرح کامل و طرح ناقص ابراز نظرهای متفاوتی موجود است، بی آیید این مساله را از داستان "مرد و نامرد" داستان نویس کار آزموده کشور داکتر اکرم عثمان نمونه برداری کنیم. عبدالرحمن پسر حاکم شهر یک عیار بود و دوست - عیار دیگری داشت.
این طرح ناقص برای بیان یک داستان است.
"امیر عبدالرحمن خان بعد از رسیدن به پادشاهی دوست دوران جوانی اش را در کوچه های چنداول که مثل او عیاری بود به نزدش فرا خواند و به پاس دوستی های دیرینه از او خواست که سر یک یاغی را برایش بی آورد" این یک طرح نا مکمل است، اما زمانی که بعد از آوردن سربریده توسط دوست دیرینه، عبدالرحمن خان دستور کشتن او را نیز صادر می کند - طرح به پخته گی اش رسیده و حالا با علاوه زمان، مکان و حوادث فرعی، اثر نابی به میان می آید.
طرح های، عالی پنداشته می شوند که خواننده با تاثیر پذیری از مرور زود گذر آن علاقه به پی گیری اصل داستان را در می یابد و این طرح است که میل خواننده را به تعقیب حوادث فرعی، پرسوناژ و پایان آن سمت می دهد. طرحی که از کشش کافی برخوردار نباشد، خواننده از خواندن آن منصرف خواهد شد.
حسین فخری داستان نویس کار آزموده به نویستده های جوان این توصیه را دارد که از طرح های ساده کار را آغاز نمایند.
ابراهیم یونسی در کتاب هنر داستان نویسی به رعایت وحدت در طرح تاکید دارد به باور او: حفظ وحدت طرح بهمان اندازه که برای نمایشنامه نویس اهمیت دارد برای کوتاه نویس نیز اهمیت دارد و کوتاه نویس مجبور نیست که تمام ممنوعیت هایی را که شامل درامه می شود رعایت کند.
یونسی بررعایت وحدت زمان ، وحدت مکان و وحدت اکسیون مکث طولانی دارد و می گوید: بیشتر داستان های بزرگ در مکان واحدی شروع شده و بپایان رسیده اند و نویسنده تازه کار تا وقتیکه تجربه کافی پیدا نکرده، بهتر است این داستانها را سر مشق کار خود قرار دهد و سعی کند داستان خود را در مکان واحدی شروع و به انجام برساند.
تغییر انگیزه ای می تواند نحوه گسترش طرح را بکلی تغیر دهد، نویسنده تازه کار باید طرح های کهنه را بصورت نوبپردازد و تازه گی های وارد آن سازد که همین تغیر انگیزه ها است. برای ایجاد طرح، دستورالعملی وجود ندارد چگونگی گسترش طرح داستان را نمیتوان به نویسنده تحمیل کرد و خود اوست که بتدریج با توجه به حادثه ، طرح خود را انکشاف دهد، تنها از آوردن حوادثی که بجز تصادف علل و جهاتی ندارد باید پرهیز کرد.
صاحبان نظربه این باور اند که نویسنده های تازه کار برای ایجاد طرح و بررسی در قدم های اول داستان های خوب نویسنده های بزرگ را به حد توان خود خلاصه سازی نماید، نه برای تقلید و کاپی از آن. بد ترین راه یافتن طرح ، تقلید از طرح های مورد علاقه است که بجای آن می توان از حیات مردم کمک جست و تضاد های موجود در جامعه را مثل دانه ها تسبیح یکی پی دیگر در حافظه سپرد.
برای دریافت طرح باید از حوادث خورد و بزرگ جاری در شهر و ده الهام گرفت و با داشته های خود آنرا القاع کرد و بعد از آن به میل خود طرح داستان را آغاز نمود. اینکه داستان پردازن کشور از واقعات جاری و حوادث خونین زنجیره یی تا چه حدودی متاثر اند و این مساله در طرح داستان های جدید شان چه رولی خواهد داشت باز هم آقای محمدی ابراز نظر می کنند:
با کلیک روی متن، این برنامه را می توان شنید!
ترتیب کلی و چگونگی وقوع رویدادها در یک داستان را طرح داستان می نامند. طرح در داستان به خصوص در داستان کوتاه چهار چوب و نقشه اصلی آن است که خواننده را به هدف اصلی هدایت می کند که اهمیت آن با نوعیت داستان فرق می کند. به باور ادوارمورگان فارستر نویسنده انگلیسی:
«طرح نقل حوادث است منتها نقلی است که در آن حفظ سببیت یا وجود رابطه اهمیتی دارد.»
به نظر فارستر "شاه مرد و پس از چندی ملکه در گذشت" یک طرح ساده و حادثه کوچک است اما "شاه مرد و پس از چندی ملکه از اندوه در گذشت" با حفظ تقدم و تاخر حادثه با جملات و عبارات قابل فهم و جالب، اسکلت داستان را تشکیل می شود. در طرح داستان، رعایت حفظ وحدت زمانی و مکانی ضروری است تا نویسنده به مدد آن طرح پرسناژ اصلی را نمایان سازد.
حسین محمدی رومان نویس جوان کشور با تعریفی از طرح قبل از پرداختن به داستان وجود طرح را تا حدودی الزامی می داند در حالی که داستان های جالب بدون طرح نیز ایجاد شده اند.
هر داستانی که به عجله نوشته شود ضعیف بودن آن طبیعی خواهد بود. در مورد طرح کامل و طرح ناقص ابراز نظرهای متفاوتی موجود است، بی آیید این مساله را از داستان "مرد و نامرد" داستان نویس کار آزموده کشور داکتر اکرم عثمان نمونه برداری کنیم. عبدالرحمن پسر حاکم شهر یک عیار بود و دوست - عیار دیگری داشت.
این طرح ناقص برای بیان یک داستان است.
"امیر عبدالرحمن خان بعد از رسیدن به پادشاهی دوست دوران جوانی اش را در کوچه های چنداول که مثل او عیاری بود به نزدش فرا خواند و به پاس دوستی های دیرینه از او خواست که سر یک یاغی را برایش بی آورد" این یک طرح نا مکمل است، اما زمانی که بعد از آوردن سربریده توسط دوست دیرینه، عبدالرحمن خان دستور کشتن او را نیز صادر می کند - طرح به پخته گی اش رسیده و حالا با علاوه زمان، مکان و حوادث فرعی، اثر نابی به میان می آید.
طرح های، عالی پنداشته می شوند که خواننده با تاثیر پذیری از مرور زود گذر آن علاقه به پی گیری اصل داستان را در می یابد و این طرح است که میل خواننده را به تعقیب حوادث فرعی، پرسوناژ و پایان آن سمت می دهد. طرحی که از کشش کافی برخوردار نباشد، خواننده از خواندن آن منصرف خواهد شد.
حسین فخری داستان نویس کار آزموده به نویستده های جوان این توصیه را دارد که از طرح های ساده کار را آغاز نمایند.
ابراهیم یونسی در کتاب هنر داستان نویسی به رعایت وحدت در طرح تاکید دارد به باور او: حفظ وحدت طرح بهمان اندازه که برای نمایشنامه نویس اهمیت دارد برای کوتاه نویس نیز اهمیت دارد و کوتاه نویس مجبور نیست که تمام ممنوعیت هایی را که شامل درامه می شود رعایت کند.
یونسی بررعایت وحدت زمان ، وحدت مکان و وحدت اکسیون مکث طولانی دارد و می گوید: بیشتر داستان های بزرگ در مکان واحدی شروع شده و بپایان رسیده اند و نویسنده تازه کار تا وقتیکه تجربه کافی پیدا نکرده، بهتر است این داستانها را سر مشق کار خود قرار دهد و سعی کند داستان خود را در مکان واحدی شروع و به انجام برساند.
تغییر انگیزه ای می تواند نحوه گسترش طرح را بکلی تغیر دهد، نویسنده تازه کار باید طرح های کهنه را بصورت نوبپردازد و تازه گی های وارد آن سازد که همین تغیر انگیزه ها است. برای ایجاد طرح، دستورالعملی وجود ندارد چگونگی گسترش طرح داستان را نمیتوان به نویسنده تحمیل کرد و خود اوست که بتدریج با توجه به حادثه ، طرح خود را انکشاف دهد، تنها از آوردن حوادثی که بجز تصادف علل و جهاتی ندارد باید پرهیز کرد.
صاحبان نظربه این باور اند که نویسنده های تازه کار برای ایجاد طرح و بررسی در قدم های اول داستان های خوب نویسنده های بزرگ را به حد توان خود خلاصه سازی نماید، نه برای تقلید و کاپی از آن. بد ترین راه یافتن طرح ، تقلید از طرح های مورد علاقه است که بجای آن می توان از حیات مردم کمک جست و تضاد های موجود در جامعه را مثل دانه ها تسبیح یکی پی دیگر در حافظه سپرد.
برای دریافت طرح باید از حوادث خورد و بزرگ جاری در شهر و ده الهام گرفت و با داشته های خود آنرا القاع کرد و بعد از آن به میل خود طرح داستان را آغاز نمود. اینکه داستان پردازن کشور از واقعات جاری و حوادث خونین زنجیره یی تا چه حدودی متاثر اند و این مساله در طرح داستان های جدید شان چه رولی خواهد داشت باز هم آقای محمدی ابراز نظر می کنند:
با کلیک روی متن، این برنامه را می توان شنید!