چهاردهم فبروری یا بیست و پنجم دلو مصادف است با روز عشق و محبت که این روز در اکثریت کشور های جهان بنام روز ولنتاین یا روز عاشقان یاد شده و از آن تجلیل می شود.
روز جهانی عاشقان که در اکثریت کشور های غربی با براه اندازی محافل از آن تجلیل صورت می گیرد، از چند سال بدینسو در افغانستان نیز جوانان کوشش می کنند تا به گونه یی از این روز تجلیل کنند.
با آنکه افغانستان یک جامعهء سنتی است و عاشقان نمی توانند آزادانه از این روز تجلیل به عمل بیاورند، با آنهم پسران و دختران به گونهء پنهانی از این روز یاد بود به عمل میاورند.
کوچه ی گل فروشی کابل جایست که در هر فصل سال گل های تازه در آنجا پیدا می شود و گفته می شود که عاشقان علاقمند اند تا گل تازه بخصوص گل های سرخ را به معشوقه های شان هدیه بدهند.
در دکان گلفروشی جوانی ایستاده است بیایید بپرسیم تا وی گل های تازه را به چه منظور خریداری می کند:
« من خبرنگار رادیو آزادی هستم، لطفاً خود را معرفی کنید...
سلام علیکم،اسم من امید است.
شما با روز عاشقان آشنایی دارید، اگر دارید چند سال می شود که از روز عاشقان تجلیل می کنید؟
دو سال می شود که من روز عاشقان را تجلیل می کنم، زیرا قبل از آن کسی را دوست نداشتم که با وی این روز را تجلیل کنم.
شما هم از طرف مقابل تان گاهی در این روز تحفه دریافت کردید؟
بلی حتماً طرف مقابل نیز به ما تحفه می دهد، گل یا یک تحفه ی دیگر مثل ساعت ،دستبند و یا هر چیزی که مورد پسند وی باشد برایم هدیه می دهد.
از اینکه افغانستان یک جامعهء سنتی است و عاشق ها نمی توانند آزادانه با هم بیبنند پس شما تحفه های تانرا چی قسم رد و بدل می کنید؟
خوب هرکس که عاشق باشد، اینکه معشوقه اش را در کجا ملاقات می کند در نزدش یک راز است.
طبعاً نمی توانیم در مقابل همه تحفه ها را رد و بدل کنیم البته به شکل پنهانی تحفه می دهیم.
اگر از جمله اقارب ما باشند به خانه شان می رویم و یا آنها می آیند، اگر بیگانه باشند در بیرون از منزل همدیگر را می بینم.»
روایات زیادی در باره ولنتاین وجود دارند که یکی از آنها به قرن سوم میلادی در روم مربوط می شود.
کلودیوس دوم در آن زمان امپراطور روم بود، او عقیده داشت که مردان مجرد سربازان خوبی نسبت به مردان متاهل بوده می توانند از همین سبب او ازدواج را در تمام امپراطوری روم برای مردان جوان ممنوع کرد.
در این دوران کشیش بنام سنت ولنتاین به این بی عدالتی پی برد و برای مبارزه به این امر به گونه پنهانی در کلیسا برای عاشقان جوان مراسم عقد را اجرا می کرد. وقتی امپراطور از این امر آگاه شد دستور داد تا ولنتاین را به قتل برسانند.
ولنتاين نخستين فردی بود كه برای اولين بار نامه ولنتاين را نگاشت . وی هنگامی كه در زندان بسر می برد دلدادهء دختر جوانی شد كه زندانبان وی بود. ولنتاين در روز 14 فبوری اعدام شد و به این گونه یک روز دنیا را بنام خود ثبت کرد.
گفته می شود، در قریه ها و شهر های افغانستان نیز از گذشته ها عشق و عاشقی رایج بوده اما نظر به فرهنگ اسلامی و موجودیت عنعنات اجتماعی هیچگاهی پسران و دختران جوان و عاشق نمی توانند به طور آشکار عشق شان را اظهار داشته و به آن جنبه قانونی ببخشند. به روایتی جوانان عاشق همیشه دچار مشکلات بوده با رنج های فراوان روبرو اند.
یکی از جوانان شکست خورده عاشق قصه اش را چنین بیان می کند:
« اولین باری بود که بالای یک دختر عاشق شدم، اما او عروسی کرد و من در عشق ناکام شدم.
دیگر عاشق نشدم حالا دیگر برای کسی گل تحفه نمی دهم، اما حالا زمانی که او را می بینم راه ام را تغییر می دهم، طبعاً خاطرات گذشته فراموش ناشدنی اند.»
به باور برخی از روانشناسان، ازدواج بايد بر پايه عشق، محبت و درك متقابل شكل بگيرد تا بتواند جوانه های خوش بختی را به همراه بیاورد، اجبار در انتخاب همسر پیوند ازدواج را به صورت يك كابوس وحشتناك در می آورد و زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی جوانان را با آسيب هايی جدی مواجه می سازد.
اما به اساس گزارش ها، در افغانستان برخی از مادران و پدران در انتخاب همسر فرزندان شان تصمیم می گیرند و اکثر ازدواج ها به خواست و خواهش فامیل های دو طرف صورت می گیرد.
گزارش از سحر لیوال
روز جهانی عاشقان که در اکثریت کشور های غربی با براه اندازی محافل از آن تجلیل صورت می گیرد، از چند سال بدینسو در افغانستان نیز جوانان کوشش می کنند تا به گونه یی از این روز تجلیل کنند.
با آنکه افغانستان یک جامعهء سنتی است و عاشقان نمی توانند آزادانه از این روز تجلیل به عمل بیاورند، با آنهم پسران و دختران به گونهء پنهانی از این روز یاد بود به عمل میاورند.
کوچه ی گل فروشی کابل جایست که در هر فصل سال گل های تازه در آنجا پیدا می شود و گفته می شود که عاشقان علاقمند اند تا گل تازه بخصوص گل های سرخ را به معشوقه های شان هدیه بدهند.
در دکان گلفروشی جوانی ایستاده است بیایید بپرسیم تا وی گل های تازه را به چه منظور خریداری می کند:
« من خبرنگار رادیو آزادی هستم، لطفاً خود را معرفی کنید...
سلام علیکم،اسم من امید است.
شما با روز عاشقان آشنایی دارید، اگر دارید چند سال می شود که از روز عاشقان تجلیل می کنید؟
دو سال می شود که من روز عاشقان را تجلیل می کنم، زیرا قبل از آن کسی را دوست نداشتم که با وی این روز را تجلیل کنم.
شما هم از طرف مقابل تان گاهی در این روز تحفه دریافت کردید؟
بلی حتماً طرف مقابل نیز به ما تحفه می دهد، گل یا یک تحفه ی دیگر مثل ساعت ،دستبند و یا هر چیزی که مورد پسند وی باشد برایم هدیه می دهد.
از اینکه افغانستان یک جامعهء سنتی است و عاشق ها نمی توانند آزادانه با هم بیبنند پس شما تحفه های تانرا چی قسم رد و بدل می کنید؟
خوب هرکس که عاشق باشد، اینکه معشوقه اش را در کجا ملاقات می کند در نزدش یک راز است.
طبعاً نمی توانیم در مقابل همه تحفه ها را رد و بدل کنیم البته به شکل پنهانی تحفه می دهیم.
اگر از جمله اقارب ما باشند به خانه شان می رویم و یا آنها می آیند، اگر بیگانه باشند در بیرون از منزل همدیگر را می بینم.»
روایات زیادی در باره ولنتاین وجود دارند که یکی از آنها به قرن سوم میلادی در روم مربوط می شود.
کلودیوس دوم در آن زمان امپراطور روم بود، او عقیده داشت که مردان مجرد سربازان خوبی نسبت به مردان متاهل بوده می توانند از همین سبب او ازدواج را در تمام امپراطوری روم برای مردان جوان ممنوع کرد.
در این دوران کشیش بنام سنت ولنتاین به این بی عدالتی پی برد و برای مبارزه به این امر به گونه پنهانی در کلیسا برای عاشقان جوان مراسم عقد را اجرا می کرد. وقتی امپراطور از این امر آگاه شد دستور داد تا ولنتاین را به قتل برسانند.
ولنتاين نخستين فردی بود كه برای اولين بار نامه ولنتاين را نگاشت . وی هنگامی كه در زندان بسر می برد دلدادهء دختر جوانی شد كه زندانبان وی بود. ولنتاين در روز 14 فبوری اعدام شد و به این گونه یک روز دنیا را بنام خود ثبت کرد.
گفته می شود، در قریه ها و شهر های افغانستان نیز از گذشته ها عشق و عاشقی رایج بوده اما نظر به فرهنگ اسلامی و موجودیت عنعنات اجتماعی هیچگاهی پسران و دختران جوان و عاشق نمی توانند به طور آشکار عشق شان را اظهار داشته و به آن جنبه قانونی ببخشند. به روایتی جوانان عاشق همیشه دچار مشکلات بوده با رنج های فراوان روبرو اند.
یکی از جوانان شکست خورده عاشق قصه اش را چنین بیان می کند:
« اولین باری بود که بالای یک دختر عاشق شدم، اما او عروسی کرد و من در عشق ناکام شدم.
دیگر عاشق نشدم حالا دیگر برای کسی گل تحفه نمی دهم، اما حالا زمانی که او را می بینم راه ام را تغییر می دهم، طبعاً خاطرات گذشته فراموش ناشدنی اند.»
به باور برخی از روانشناسان، ازدواج بايد بر پايه عشق، محبت و درك متقابل شكل بگيرد تا بتواند جوانه های خوش بختی را به همراه بیاورد، اجبار در انتخاب همسر پیوند ازدواج را به صورت يك كابوس وحشتناك در می آورد و زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی جوانان را با آسيب هايی جدی مواجه می سازد.
اما به اساس گزارش ها، در افغانستان برخی از مادران و پدران در انتخاب همسر فرزندان شان تصمیم می گیرند و اکثر ازدواج ها به خواست و خواهش فامیل های دو طرف صورت می گیرد.
گزارش از سحر لیوال
