خبرنگار:- ده برنامه ای هفته با یکی از مقامات بلند چوکی که گفتن نامش خوب نیست مصاحبه داریم چرا که ای جناب یک شبه میلیونر شده. می شنویم که راز میلیونرشدن ای مقام بلند چوکی ده چیست؟ خوب مسؤول صاحب میشه بگویین که ایقه سرمایه ره از کجا کدین؟
وزیر:- پیدا کردم ...
خبرنگار:- چه قسم پیدا کدین؟
وزیر:- تجارت کدیم، عرق ریختاندیم، از آبله کف دستم پیدا کدیم
خبرنگار:- تجارت چی ره می کنین که یک شبه صاحب ایقه سرمایه شدین؟
وزیر:- سیل کو او خبرنگارک فکرت باشه که سوالایت از چوکات مسلکت خارج نشه چرا که مه حوصله جواب دادن سوالای خارج از چوکاته ندارم اونه او سلاح ره می بینی؟
خبرنگار:- بلی می بینم
وزیر:- ای سلاح ره به خاطری با خود می گردانم که هر کس به حریم خصوصیم تجاوز کنه اونه یک شاجوره ده شکمش خالی می کنم
خبرنگار:- تجاوز به حریم خصوصی، نفامیدم ؟
وزیر:- کسی که ده باره سرمایه بنده سوالای بی مانا کنه که ای سرمایه ره از کجا کدی؟ و یا چقدر سرمایه داری؟ از کدام راه پیدا کدی و یگان سوالای دگه
خبرنگار:- جدا از سرمایه دگه از کدام سوال خفه میشین؟
وزیر:- خفه نمی شم جگر خون میشم اوطور کسی ره مه ندیدیم که مره خفه بسازه هر کس که مره خفه بسازه باز روز خوبی ره نمی بینه چار گدام مرمی و راکت دارم آه
خبرنگار:- خی ده باره چی سوال نکنم؟
وزیر:- ده باره ازای سوال نکنی که چند تا زن دارم و ده کجا زنده گی می کنن، و دگه ده باره ازای سوال نکنی که میلیون ها دالرسرمایه بنده ده کجا است؟ فکرت است یا نی؟
خبرنگار:- بلی بلی فکرم است
وزیر:- آه دگه ده باره ای که بادیگارهای بنده که چند نفر است و معاش شان چند است وای گپا حق نداری که سوال کنی، دگه ده باره قتل ها حق نداری که سوال کنی چرا که مردم سربنده تهمت می زنند که مه آدم کشتیم، دگه ده باره کاروبار مه حق نداری سوال کنی که چی کار می کنم و کارم چی است؟
خبرنگار:- خی ده باره چی سوال کنم؟
وزیر:- ای دگه وظیفه خودت است که ده باره چی از مه سوال کنی ای رام دلت است که مه یادت بتم؟
برای شنیدن برنامه روی لینک زیر کلک کنید...
وزیر:- پیدا کردم ...
خبرنگار:- چه قسم پیدا کدین؟
وزیر:- تجارت کدیم، عرق ریختاندیم، از آبله کف دستم پیدا کدیم
خبرنگار:- تجارت چی ره می کنین که یک شبه صاحب ایقه سرمایه شدین؟
وزیر:- سیل کو او خبرنگارک فکرت باشه که سوالایت از چوکات مسلکت خارج نشه چرا که مه حوصله جواب دادن سوالای خارج از چوکاته ندارم اونه او سلاح ره می بینی؟
خبرنگار:- بلی می بینم
وزیر:- ای سلاح ره به خاطری با خود می گردانم که هر کس به حریم خصوصیم تجاوز کنه اونه یک شاجوره ده شکمش خالی می کنم
خبرنگار:- تجاوز به حریم خصوصی، نفامیدم ؟
وزیر:- کسی که ده باره سرمایه بنده سوالای بی مانا کنه که ای سرمایه ره از کجا کدی؟ و یا چقدر سرمایه داری؟ از کدام راه پیدا کدی و یگان سوالای دگه
خبرنگار:- جدا از سرمایه دگه از کدام سوال خفه میشین؟
وزیر:- خفه نمی شم جگر خون میشم اوطور کسی ره مه ندیدیم که مره خفه بسازه هر کس که مره خفه بسازه باز روز خوبی ره نمی بینه چار گدام مرمی و راکت دارم آه
خبرنگار:- خی ده باره چی سوال نکنم؟
وزیر:- ده باره ازای سوال نکنی که چند تا زن دارم و ده کجا زنده گی می کنن، و دگه ده باره ازای سوال نکنی که میلیون ها دالرسرمایه بنده ده کجا است؟ فکرت است یا نی؟
خبرنگار:- بلی بلی فکرم است
وزیر:- آه دگه ده باره ای که بادیگارهای بنده که چند نفر است و معاش شان چند است وای گپا حق نداری که سوال کنی، دگه ده باره قتل ها حق نداری که سوال کنی چرا که مردم سربنده تهمت می زنند که مه آدم کشتیم، دگه ده باره کاروبار مه حق نداری سوال کنی که چی کار می کنم و کارم چی است؟
خبرنگار:- خی ده باره چی سوال کنم؟
وزیر:- ای دگه وظیفه خودت است که ده باره چی از مه سوال کنی ای رام دلت است که مه یادت بتم؟
برای شنیدن برنامه روی لینک زیر کلک کنید...
