اندکی بعد از ختم جنگ دوم جهانی، اخترمنیر قریه اش را در منطقهء قباییلی شمالغرب پاکستان در رویایی یافتن آیندهء بهتر در ایالات متحدهء امریکا، ترک کرد. اما مسافرتش آنطوری که می خواست، نتیجهء مطلوب را در قبال نداشت.
امریکا بی بی، مادر کلان شصت ساله و باشندهء قریهء دور افتادهء تیدی بازار در منطقهء قباییلی شمالغرب پاکستان در حقیقت ادامهء رویایی امریکایی اخترمنیر است که در وجود دخترش می خواست تحقق یابد.
امریکا بی بی با اشاره به مسافرت پدرش می گوید:
"پدرم مرد جوانی بود، می خواست به امریکا برود. وی مرد زیبایی بود که چشم های آبی داشت، اما بی سواد بود. زمانیکه در کشتی نشسته و اخبار را سرچپه گرفته بود، دستگیر شد. اورا به ممبی فرستادند و سه سال را در زندان سپری کرد."
بعد از زندان اخترمنیر دوباره به قریه اش برگشت و ازدواج کرد. نام نخستین طفل شان را امریکابی بی گذاشتند که خواب ناکام اخترمنیر بود.
امریکا بی بی در حالیکه بزرگ می شد، به اسمش که نام کشور مورد علاقهء پدرش بود و گاهی هم تعجب دیگران را بر می انگیخت، افتخار می کرد.
امریکا بی بی می گوید، بعضی اوقات زمانیکه نواسه هایش از مکتب به خانه می آیند، در مورد نام امریکا بی بی بحث می کنند. وی می گوید:
"آنها با من شوخی می کنند و می پرسند که چرا نام مرا امریکا بی بی گذاشته اند."
امریکا بی بی در مورد کشوری که نامش بالای او گذاشته شده است چیزی زیادی نمی داند. برای او امریکا یک کشور خیلی دور و قدرتمند است.
امریکا بی بی با اظهار اینکه مردم برایش می گویند که مانند امریکا خیلی قویست و کوشش می کند، همیشه کار هایی را برای مردم انجام دهد، می گوید:
"من دانشم را از پدرم آموخته ام. او در همهء شورا ها اشتراک کرده، منازعات مردم را حل می کرد. او منبع الهام و اطلاعات برای من بود. پدرم در شکل گیری شخصیت ام به من خیلی کمک کرد."
به گفتهء امریکا بی بی بهترین مصروفیت اش برای سپری کردن وقت شنیدن رادیوست. او که مانند پدرش بی سواد است، نمی خواهد بی سوادی مانع وی باشد. امریکا بی بی در همهء فعالیت های زنده گی قریه اش سهیم بوده، با مقامات حکومت ملاقات می کنند و مسایل مربوط به انکشاف دهات را با آنها مورد بحث قرار می دهد.
امریکا بی بی می گوید:
"روزی می خواهم به امریکا بروم و کشوری را ببینم که پدرم رویایی زنده گی در آن را می دید، اما تصور نمی کنم که بتوانم، چون فقیر و بی سواد هستم."
امریکا بی بی این مادر کلان 65 ساله آرزومند است که در آینده روزی یکی از نواسه هایش به امریکا برود و بدین وسیله خواب اختر منیر تحقق یابد.
امریکا بی بی، مادر کلان شصت ساله و باشندهء قریهء دور افتادهء تیدی بازار در منطقهء قباییلی شمالغرب پاکستان در حقیقت ادامهء رویایی امریکایی اخترمنیر است که در وجود دخترش می خواست تحقق یابد.
امریکا بی بی با اشاره به مسافرت پدرش می گوید:
"پدرم مرد جوانی بود، می خواست به امریکا برود. وی مرد زیبایی بود که چشم های آبی داشت، اما بی سواد بود. زمانیکه در کشتی نشسته و اخبار را سرچپه گرفته بود، دستگیر شد. اورا به ممبی فرستادند و سه سال را در زندان سپری کرد."
بعد از زندان اخترمنیر دوباره به قریه اش برگشت و ازدواج کرد. نام نخستین طفل شان را امریکابی بی گذاشتند که خواب ناکام اخترمنیر بود.
امریکا بی بی در حالیکه بزرگ می شد، به اسمش که نام کشور مورد علاقهء پدرش بود و گاهی هم تعجب دیگران را بر می انگیخت، افتخار می کرد.
امریکا بی بی می گوید، بعضی اوقات زمانیکه نواسه هایش از مکتب به خانه می آیند، در مورد نام امریکا بی بی بحث می کنند. وی می گوید:
"آنها با من شوخی می کنند و می پرسند که چرا نام مرا امریکا بی بی گذاشته اند."
امریکا بی بی در مورد کشوری که نامش بالای او گذاشته شده است چیزی زیادی نمی داند. برای او امریکا یک کشور خیلی دور و قدرتمند است.
امریکا بی بی با اظهار اینکه مردم برایش می گویند که مانند امریکا خیلی قویست و کوشش می کند، همیشه کار هایی را برای مردم انجام دهد، می گوید:
"من دانشم را از پدرم آموخته ام. او در همهء شورا ها اشتراک کرده، منازعات مردم را حل می کرد. او منبع الهام و اطلاعات برای من بود. پدرم در شکل گیری شخصیت ام به من خیلی کمک کرد."
به گفتهء امریکا بی بی بهترین مصروفیت اش برای سپری کردن وقت شنیدن رادیوست. او که مانند پدرش بی سواد است، نمی خواهد بی سوادی مانع وی باشد. امریکا بی بی در همهء فعالیت های زنده گی قریه اش سهیم بوده، با مقامات حکومت ملاقات می کنند و مسایل مربوط به انکشاف دهات را با آنها مورد بحث قرار می دهد.
امریکا بی بی می گوید:
"روزی می خواهم به امریکا بروم و کشوری را ببینم که پدرم رویایی زنده گی در آن را می دید، اما تصور نمی کنم که بتوانم، چون فقیر و بی سواد هستم."
امریکا بی بی این مادر کلان 65 ساله آرزومند است که در آینده روزی یکی از نواسه هایش به امریکا برود و بدین وسیله خواب اختر منیر تحقق یابد.
