لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳ کابل ۰۲:۵۳

نامهء عاشقانه یک کلینر


معشوقهء عزیزم که هنوز نامت را نمی فهمم یک سلام به لوکسی خانهء قوماندان چوچه در چورپور و به تیزی کروزین شیشه سیاه بی نمبر پلیت که هر روز به خاطر تیر شدنش یکی دو ساعت راه ها بند می شود نثارت می کنم.

من دل آغای کلینر که تازه دریور شده ام این نامه را در یکی از راه بندان های شهر کابل برایت می نویسم.

عزیزم!
دلم می خواهد از سرک اختطافت کنم اما چی کنم که نه سلاح دار هستم و نه زور کدام حزب سیاسی را به پشت سر دارم.

نازنینم!
وقتی در سرک روان می باشی من مانند مریضان که در راه بندان بند مانده و درون تکسی درد می کشد منتظر می مانم تا از کنارم رد شوی. وجودم مثل موتر تکسی ماسکویچ مادل 1953 می لرزد.

باور کن که من از آن دریورانی نیستم که لایسنس را به پول خریده باشم و وقتی که در موتر سوار شوم هیچ کس را در سرک نبینم نی وقتی ترا در سرک می بینم چشمان مانند چشمان پولیس چاراهی که پول رشوت را در دست دریور می بیند از حدقه بیرون می شود.

مجبوب دلم!
می دانی برای اولین باری که ترا دیدم چی احساسی داشتم؟ احساس کردم که تومانند کروزین زوردارا هستی اما یکبار متوجه شدم که نی توبا کروزین خیلی فرق داری چرا که کروزین تیز می رود و خاکباد می کند و آهسته می روی و عطر می افشانی.

دلم می خواهد که مثل پیش خانه وزیران و سفارت خانه ها و انجیو ها سر راهت سنگ بمانم و سیم خاردار بدوانم و تمام راه ها را مسدود کنم اما چی کنم که من تنها یک دریور تکسی هستم نه مسوول و قوماندان و وزیر و صاحب انجیو.

اگر به نامه ام جواب بدهی مانند مسوول چاق و اگر جواب ندهی مانند نان جوره ای نانوایی پیش خانه ای ما قاق و لاغر و شمال پرانک خواهم شد.

عاشق تو دل آغای کلینر فعلاً دریور یکی از تکسی های شهری

please wait
Embed

No media source currently available

0:00 0:10:52 0:00
لینک مستقیم
XS
SM
MD
LG