سابق می گفتن:- غم نداری بز بخر
اما حالی میگن:- غم نداری ده انتخابات رای بتی
سابق می گفتن:- برادر با برادر، حساب شان برابر
اما حالی میگن:- قاضی همرای قاچاقبر، حساب شان به دالر
سابق می گفتن:- گشنه ره گفتن دو دو چند میشه ؟ گفت چاردانه نان
اما حالی میگن:- کاندید شکست خورده ره گفتن دو و دو چند میشه گفت چار چوکی وزارت
سابق می گفتن:- مهمان و ماهی بعد از سه روز بوی میگیرند
اما حالی میگن:- نتیجه انتخابات باد از یک ماه بوی می گیره
سابق می گفتن:- چشم عاشق کور است
اما حالی میگن:- معامله سر انتخابات زور است
سابق می گفتن:- فکر میکند که علی آباد هم شهر است
اما حالی میگن:- فکر می کنه مردم کور است
سابق می گفتن:- قربان شوم خدا ره، یک بام و دو هوا ره
اما حالی میگن:- قربان شوم خداره، قاضی های سر شاره
سابق می گفتن:- سیل بین عقل چهل وزیره دارد
اما حالی میگن:- مشاور عقل یک وزیرام نداره