اجمل رئیس میدان هوایی صبح وقت به دفتر می‌آید و می‌بیند که یک طیاره نا شناخته در صحن میدان هوایی توقف کرده‌است، موترهای دارای شیشه‌های سیاه در نزدیک آن ایستاده و چند فرد با روی‌های پوشانده صندوق‌های بزرگ را داخل طیاره می‌سازند.
اجمل با وارخطایی از مأمور خود محمود در مورد طیاره می‌پرسد، اما محمود نیز در این مورد چیزی نمی‌داند و می‌گوید که شب نیز همچو یک طیاره در میدان نشست کرد صندوق‌ها را انتقال داد.
این‌که این طیاره مربوط کی است و در درون صندوق‌ها چه جابه‌جا شده و در ادامه چه خواهد شد، این همه را در این درامه بشنوید که عبدالنافع همت آن را تهیه کرده‌است.
برای شنیدن این درامه روی لینک زیر کلیک کنید:
