پهلوان (۴۵) سال عمر دارد و باشنده ولسوالی دهراود ولایت ارزگان است.
وی میگوید که در گذشته قوماندان یک پوسته پولیس در ترینکوت مرکز ولایت ارزگان بود، نام نیک داشت و مردم نیز به وی احترام داشتند، اما وقتی به مواد مخدر معتاد شد، حکومت وی را از وظیفه برکنار کرد و دوستانش وی را تنها رها کردند.
پهلوان برای ده سال معتاد به هیرویین بود، از سوی مردم به نام دزد و پودری یاد میشد و تمامی داراییاش را در این راه به مصرف رساند.
یک بار پهلوان از سوی نزدیکانش با زور وادار به تداوی شد، اما این تلاش آنان نتیجه نه داد.
وی میگوید:
"خسر بره ام مرا به کابل و کندهار برد، بسترم کرد، اما نشه را ترک کرده نتوانستم، بعد از آن برادرم مرا به شفاخانه هلمند برد، این بار نیز نتوانستم نشه را ترک کنم."
هر چند استفاده از زور و فشار نتوانست باعث دوری پهلوان از مواد مخدر شود، اما یک رویداد در زندگی وی باعث شد تا وی برای همیش با نشه خدا حافظی کند.
وی میگوید:
"از کابل به کندهار آمدم و مواد مخدری را که از بدخشان آورده بودم می کشیدم، معتادین دیگر بطری ها و قالین ها را از مسجد دزدیده بودند، یک کسی به معتادین دشنام میداد. این کار وی بالای من بد خورد، هیرویین را از دستم پایین انداختم، شفاخانه رفتم و خودم را بستر کردم. همین بود که تداوی شدم و نشه را ترک کردم."
به گفته پهلوان، از زمانیکه از شفاخانه برگشته، نه تنها خودش، بلکه تعدادی از دوستانش را نیز از استفاده مواد مخدر منع کرده و آنان نشه را ترک نمودهاند.
وی افزود:
"از روزیکه به وطن آمدم تا حال هوای نشه به سرم نزدهاست. نه با معتادین نشسته ام و نه هم پس از این با آنان مینشینم. تعدادی از دوستانم از خاطر من نشه را ترک کردند و کسانیکه هنوز معتاد استند با آنان نمینشینم. ترک اعتیاد اراده و عقیده قوی میخواهد."
خانواده پهلوان در گذشته با فقر و انواع مشکلات دست و پنجه نرم میکرد، زیرا آنان کسی برای کار و سرپرستی خانواده نداشتند، اما از زمانی که وی مواد مخدر را ترک کرده، خانواده اش زندگی خوش و آرام دارند.
لالا پسر پهلوان که شانزده سال عمر دارد میگوید، زمانی که پدرش معتاد بود، تمامی مسئولیت خانواده به دوش وی بود و مکتب را ترک کرده بود، اما حال که پدرش صحتیاب شده، وی دوباره به درس هایش رو آوردهاست.
حال لالا شاگرد صنف نهم مکتب است و هر صبح با هم صنفی هایش به مکتب میرود:
"در گذشته پدرم تمامی پول را صرف نشه میکرد. مصارف خانواده را من آماده میساختم، درس نمیخواندم و از محبت پدر محروم بودم. حال که پدرم مواد مخدر را ترک کرده، مسئولیتهای خانواده را دوباره وی به دوش گرفته، من درس هایم را میخوانم و زندگی ما در مقایسه به گذشته خیلی خوب شدهاست."
پهلوان که مدتی زیادی معتاد بود و مشکلات زیادی را هم متقبل شده، حال مسئولیت خود میداند تا دیگران را نیز از شر مواد مخدر نجات دهد.
وی از جوانان میخواهد تا از آنعده از دوستان شان دور باشنده که از مواد مخدر استفاده میکنند:
"به دیگر جوانان هم گفتهام که به لحاظ خدا مواد مخدر را ترک کنند. تنها ده شب بخاطر من آنرا ترک کنید، آن وقت به فایده آن پی میبرید. تغییر و آرامش آنرا در وجود تان احساس خواهید کرد، این را خواهید فهمید که با ترک نشه انسان از نو جوان میشود."
ارزگان از جمله ولایتهای است که کوکنار در آن کشت میشود و تعداد معتادین نیز در آن خیلی زیاد است، اما به دلیل این که سطح سواد در میان باشندگان آن پایین است و برنامه منظم آگاهی عامه در آنجا تطبیق نشدهاست، تعداد معتادین مواد مخدر با گذشت هر روز در این ولایت افزایش مییابد.
گزارش: شریف الله شرافت