نجیبه یکی از زنانی است که به تازه گی در کابل قربانی خشونت های خانواده گی شد. قوماندانی امنیهء ولایت کابل گفته است که به اتهام این قضیه شوهر او را بازداشت کرده است. معلومات ابتدایی پولیس نشان میدهد که در آغازهفتهء جاری نجیبهء 25 ساله در نتیجهء خشونت های خانواده گی دست به خود سوزی زده و جان داد.
خشونت های خانواده گی در افغانستان یکی از عوامل عمدهء وادار شدن دختران و زنان به خود کشی خوانده می شود. یکی از این زنان نجیبه است که بد رفتاری شوهر و خانوادهء شوهراش او را مجبور ساخت تا خود را آتش بزند.
در نتیجهء سوختگی شدید این مادر سه فرزند، به روز یکشنبه در شفاخانهء استقلال کابل جان داد. برای دانستن زنده گی نامهء نجیبه به خانهء خانم عالیه مادر وی به منطقهء خیرخانهء شهر کابل رفتیم. او می گوید، زنده گی 25 سالهء دخترش مملو با غم و اندوهء فراوان بوده است.
به گفتهء خانم عالیه پیش از به دنیا آمدن مهر پدر از نجیبه گرفته شد، زیرا زمانی که در بطن وی بود پدرش کشته شد. مادر نجیبه افزود که پس به دنیا آمدن نجیبه خانوادهء شوهرش او و یک خواهر بزرگتر اش را از نزد وی گرفتند.
«دخترک تا یک سال نزد خودم بود و من برایش شیر دادم. یک سال بعد پدرکلان اش او را از نزدم من گرفت هر دو طفلم را از من گرفتند. پس از آن نجیبه در خانهء مادرکلان و پدرکلان اش بزرگ شد.»
به گفتهء خانم عالیه دخترش نجیبه در خانه پدرکلانش بزرگ شد و زمانی که 18 سال عمر داشت و در صنف یازدهم مکتب درس می خواند، با مردی نامزد شد. مادر نجیبه می گوید، دخترش پس از چهار سال نامزدی عروسی کرد اما شوهر و خانودهء شوهرش از آغاز با او رویهء درست نداشتند.
وی ادعا می کند که نجیبه از سوی شوهرش و خانوادهء شوهرش همواره مورد خشونت و لت کوب قرار می گرفت.
«هر بار شکایت می کرد که شوهرم مرا لت و کوب می کند، چند بار که من خانه شان رفتم دیدم که او مورد لت و کوب قرار دادند، حتی یک بار می خواست خود را از بام پایین اندازد. شوهر، خسر و خوشویش همه با اوخوش نبودند، و نجیبه را مورد خشونت قرار میداند.»
مادر نجیبه می گوید، هرباری که به خانهء دخترش می رفت او را نصیحت می کرد تا به شوهر و خانوادهء شوهرش احترام داشته باشد. نجیبه هفت سال را با شوهرش سپری کرد و سه طفل به شمول یک پسر و سه دختر از او داشت. به گفتهء خانم عالیه شوهر نجیبه بنابر دلایل نا معلوم از آغاز زنده گی مشترک با او برخورد نادرست کرده و مثل یک شوهر رفتار نمی کرد.
«زمانی که ولادت می کرد، شوهرش در کلینیک تنها رهایش کرد، غذا برایش نمی آورد. من خودم از خانه برایش غذا می بردم ولی شوهرش حتی خبرش را هم نمی گرفت.»
از سوی دیگر خانم کوهستانی یکی از استادان نجیبهء فقید می گوید، نجیبه یک دختر بسیار مودب و آرام بود. وی می افزاید که با شنیدن خبر مرگ نجیبه بسیار متاثر شده است.
«نجیبه یک دختر بسیار آرام، عاجز و بدون سر و صدا بود. روزی که از شفاخانهء استقلال برای من تلیفون شد که زنی به نام نجیبه سوخته عاجل خود را به شفاخانه رساندم. زمانی که داخل اتاق شفاخانه شدم دیدم که مثل یک گوسفند نجیبه بالای تخت افتیده و سوخته بود. نجیبه بسیار یک دختر مقبول و با حجاب بود.»
فقر، بی سوادی و عنعنات نا پسند از عوامل اساسی افزایش خشونت در برابر زنان در افغانستان خوانده می شود. در این اواخر تعدادی از نهاد های حقوق بشر ابراز نگرانی کردند که میزان خشونت ها در برابر زنان در این کشور رو به افزایش است. این در حالی است که زنان افغان به خصوص در شهرها به پیشرفت های نیز دست یافته اند.
سید فتح محمد بها
خشونت های خانواده گی در افغانستان یکی از عوامل عمدهء وادار شدن دختران و زنان به خود کشی خوانده می شود. یکی از این زنان نجیبه است که بد رفتاری شوهر و خانوادهء شوهراش او را مجبور ساخت تا خود را آتش بزند.
در نتیجهء سوختگی شدید این مادر سه فرزند، به روز یکشنبه در شفاخانهء استقلال کابل جان داد. برای دانستن زنده گی نامهء نجیبه به خانهء خانم عالیه مادر وی به منطقهء خیرخانهء شهر کابل رفتیم. او می گوید، زنده گی 25 سالهء دخترش مملو با غم و اندوهء فراوان بوده است.
به گفتهء خانم عالیه پیش از به دنیا آمدن مهر پدر از نجیبه گرفته شد، زیرا زمانی که در بطن وی بود پدرش کشته شد. مادر نجیبه افزود که پس به دنیا آمدن نجیبه خانوادهء شوهرش او و یک خواهر بزرگتر اش را از نزد وی گرفتند.
«دخترک تا یک سال نزد خودم بود و من برایش شیر دادم. یک سال بعد پدرکلان اش او را از نزدم من گرفت هر دو طفلم را از من گرفتند. پس از آن نجیبه در خانهء مادرکلان و پدرکلان اش بزرگ شد.»
به گفتهء خانم عالیه دخترش نجیبه در خانه پدرکلانش بزرگ شد و زمانی که 18 سال عمر داشت و در صنف یازدهم مکتب درس می خواند، با مردی نامزد شد. مادر نجیبه می گوید، دخترش پس از چهار سال نامزدی عروسی کرد اما شوهر و خانودهء شوهرش از آغاز با او رویهء درست نداشتند.
وی ادعا می کند که نجیبه از سوی شوهرش و خانوادهء شوهرش همواره مورد خشونت و لت کوب قرار می گرفت.
«هر بار شکایت می کرد که شوهرم مرا لت و کوب می کند، چند بار که من خانه شان رفتم دیدم که او مورد لت و کوب قرار دادند، حتی یک بار می خواست خود را از بام پایین اندازد. شوهر، خسر و خوشویش همه با اوخوش نبودند، و نجیبه را مورد خشونت قرار میداند.»
مادر نجیبه می گوید، هرباری که به خانهء دخترش می رفت او را نصیحت می کرد تا به شوهر و خانوادهء شوهرش احترام داشته باشد. نجیبه هفت سال را با شوهرش سپری کرد و سه طفل به شمول یک پسر و سه دختر از او داشت. به گفتهء خانم عالیه شوهر نجیبه بنابر دلایل نا معلوم از آغاز زنده گی مشترک با او برخورد نادرست کرده و مثل یک شوهر رفتار نمی کرد.
«زمانی که ولادت می کرد، شوهرش در کلینیک تنها رهایش کرد، غذا برایش نمی آورد. من خودم از خانه برایش غذا می بردم ولی شوهرش حتی خبرش را هم نمی گرفت.»
از سوی دیگر خانم کوهستانی یکی از استادان نجیبهء فقید می گوید، نجیبه یک دختر بسیار مودب و آرام بود. وی می افزاید که با شنیدن خبر مرگ نجیبه بسیار متاثر شده است.
«نجیبه یک دختر بسیار آرام، عاجز و بدون سر و صدا بود. روزی که از شفاخانهء استقلال برای من تلیفون شد که زنی به نام نجیبه سوخته عاجل خود را به شفاخانه رساندم. زمانی که داخل اتاق شفاخانه شدم دیدم که مثل یک گوسفند نجیبه بالای تخت افتیده و سوخته بود. نجیبه بسیار یک دختر مقبول و با حجاب بود.»
فقر، بی سوادی و عنعنات نا پسند از عوامل اساسی افزایش خشونت در برابر زنان در افغانستان خوانده می شود. در این اواخر تعدادی از نهاد های حقوق بشر ابراز نگرانی کردند که میزان خشونت ها در برابر زنان در این کشور رو به افزایش است. این در حالی است که زنان افغان به خصوص در شهرها به پیشرفت های نیز دست یافته اند.
سید فتح محمد بها