ده اشتباه عمدهء جنگ امریکا در افغانستان

بمباردمان نیرو های امریکایی در توره بوره

نشریهء فارن پالیسی مقالهء مفصل زیر عنوان ده اشتباهء عمده در جنگ افغانستان چاپ کرده است.

ستیفن ام. والت نویسنده این مقاله به این باور است که از توره بوره تا خستگی جنگ، میراث ایالات متحده در افغانستان فقط یک تلاش ناکام یکی پس از دیگری بوده است.

والت می گوید که اشتباه نخست امریکا این بود که در همان آغاز به جای این که از متحدان ناتو کمک بخواهد، به تنهایی وارد جنگ افغانستان شد.

نویسنده می گوید که ادارهء بوش خواست نشان بدهد که می تواند با کمک ایتلاف شمال به تنهایی این وظیفه را به سر برساند.

والت می گوید:
"هنگامی که بوش به عراق نیرو فرستاد، نیروی کافی در افغانستان موجود نبود که از برگشت طالبان جلوگیری کند و موقع که ناتو دخیل جنگ شد، دیر شده بود، زیرا به گفتهء نویسنده یک جنگ داخلی جدید در جریان بود و فرصت برای ساختن یک افغانستان با ثبات از دست رفته بود."

اشتباه دوم در توره بوره رخ داد. والت می گوید که دستگیری اسامه بن لادن و افراد وابسته به او یگانه دلیل حملهء امریکا به افغانستان بود. ولی متأسفانه، همآهنگی ضعیف با نیروهای محلی افغان و بی میلی در فرستادن شمار کافی سربازان امریکایی در جنگ توره بوره به بن لادن فرصت داد تا به پاکستان بگریزد، جایی که او برای هشت سال دیگر در خفا به سر برد.

به باور نویسندهء مقاله اگر امریکا بن لادن را در همان زمان دستگیر می کرد، می توانست در جنگ علیهء تروریزم برنده اعلان شود.

قانون اساسی افغانستان به نظر والت اشتباه سوم جنگ افغانستان بود، زیرا یک دولت به شدت مرکزی را در سال 2004 ایجاد کرد چیزی که به باور نویسنده خودمختاری عنعنه یی افغان ها را در سطح محلات نادیده گرفت و به رییس جمهور قدرت بیش از حد بخشید.

والت می گوید اشتباه چهارم جنگ امریکا در افغانستان حمله به عراق بود که به نوبت خود نه تنها یک فاجعه بود، بل که توجهء نظامی و استخباراتی را از افغانستان به سوی عراق معطوف ساخت و به طالبان فرصت داد تا دوباره منسجم شوند و جنگ را از سر بگیرند.

والت افزایش نیرو در سال 2009 را اشتباه پنجم جنگ امریکا در افغانستان بر می شمارد، تصمیمی که از سوی بارک اوباما رییس جمهور امریکا در سال 2008 گرفته شد.

نویسنده مقاله به این باور است که افزایش نیرو در سال 2009 به افغانستان به شدت دچار نقص بود، زیرا طالبان هنوز هم در خاک پاکستان پناه گاه امن داشتند و هرگز تنها به وسیلهء قوت نظامی شکست نمی خوردند.

تعیین محدودیت زمانی، به باور والت، اشتباه ششم جنگ بود.

نویسنده می گوید که اوباما از همان اول واضح ساخته بود که افزایش نیرو در افغانستان موقتی است، چیزی که به باور والت به طالبان فرصت خوبی داد تا در مورد زمان آغاز خروج نیروهای امریکایی فکر کنند.

نویسنده مقاله می گوید که اشتباه هفتم جنگ این بود که امریکا از دیپلوماسی کار گرفت که طرف مقابل را دست کم گرفت.

والت می گوید که ایالات متحدهء امریکا پروسهء صلح را جدی نگرفت و هنگامی که از مصالحه سخن گفت دیگر دیر شده بود.

از دست رفتن حمایت از جنگ اشتباه هشتم جنگ امریکا در افغانستان بود. والت می گوید که وقتی طالبان از سپردن اسامه بن لادن خودداری کردند، امریکا چارهء به جز از رفتن به دنبال او نداشت. نویسنده می گوید که مردم امریکا در آن زمان با اشتیاق از جنگ حمایت کردند، ولی نه از یک جنگ بی انتها که یک کشور نادار، محاط به خشکه و چند قومی را که قبل از آن در فهرست منافع ستراتیژیک عمدهء امریکا قرار نداشت، متحول سازد.

ناکامی در مدیریت کردن متحدان سرکش اشتباه نهم جنگ بود. به باور والت،پیروزی در جنگ افغانستان به این بستگی داشت که حداقل دو حکومت خارجی باید نقش شان را درست بازی می کردند که اولش خود حکومت افغانستان بود.

والت به این باور است که حکومت افغانستان، مفسد و غیرموثر بود و در شنیدن مشورهء نیک امریکا هم بسیار بی میل.

والت می گوید که دومش حکومت پاکستان بود که به نحوی حمایت از طالبان را ادامه داد و گاهی هم به سر راه اردوی امریکا موانع ایجاد کرد.

اشتباه دهم از نظر نویسنده این مقالهء فارن پالیسی ستراتیژی ضد و نقیض بود. والت می گوید هرچند بسیاری از سربازان امریکایی با مهارت و قهرمانی رزمیدند، اما ضد و نقیض بودن ستراتیژی امریکا در افغانستان سبب شد که کمپین نظامی این کشور هرگز به طور کامل تشخیص داده نشود و راه حل برای آن پیدا نشود.

این بود ده اشتباهِ که از نظر ستیفن ام والت نویسنده مقاله برشمرده و تحلیل شده است. اما، مقام های حکومت ایالات متحدهء امریکا تصویر مثبتی را هم در مورد جنگ امریکا در افغانستان ارایه کرده اند.

به گونه مثال، رشد آزادی بیان، تقویت رسانه ها، رفتن میلیون ها شاگرد به شمول شاگردان دختر به مکتب، نقش زنان در حکومت و سازمان های غیرحکومتی، توجه به حقوق بشر به خصوص حقوق زنان، بازسازی، آموزش و تقویت نیروهای امنیتی افغانستان و همچنان تلاش برای تامین امنیت از مواردی استند که به عنوان دست آوردهای سیزده ساله جنگ امریکا در افغانستان بر شمرده می شوند.