سوء استفاده جنسی و دیگر بهره گیرها ی فزیکی و روانی از پسران خورد سال به مقاصد خوشگذرانی مردان که در جامعه افغانی به آن بچه بازی میگویند، متاسفانه که سایه آن حتی در قرن ۲۱ هم شخصیت اجتماعی بسیاری از اطفال و نوجوانان افغان را تعقیب میکند.
بچه بازی، پدیده ای است که در آن به پسران خرد سال و نوجوان لباس زنانه پوشانده میشود و گاهی هم آنها را با آرایش زنانه و بستن زنگ به پاهایشان در مجالس مردانه که به اسم محافل بچه بازی یاد میشود و یا در مراسم عروسی میر قصانند.
اصغر یکی از قربانیان همین پدیده است.
چند ماه محدود از رهایی و نجات این پسر نوجوان از چنگ افرادی میگذرد که از وی به هدف خوش گذرانی و هوسرانی به عنوان بچه در محافل شخصی و گاهی هم برای فرونشاندن غرایض جنسی شان استفاده میکردند.
پس از آنکه موفق به دریافت آدرس اش شدم در یکی از روزهای سرد زمستانی سراغش رفتم تا بدانم که کدام عوامل سبب شد تا شماری از افراد او را به عنوان بچه نزد شان نگهدارند و او نیز تن به بچه بازی بدهد.
وقتی پای صحبت های اضغر نشستم، سخنان اش دلم را چنان به درد آورد و چون خار به چشم ام فرو رفت که هر دو یکجا اشک ریختیم.
به من گفت که صنف دهم مکتب بود که از روی تصادف با همنشینان بد نشست و برخاست پیدا کرد و این امر سبب شد تا ساعت ها دیرتر به خانه برود و در نهایت پا به فرار از خانه بگذارد:
" بخاطری از خانه فرار کردم که پنج بجه رخصت میشدیم، ۶ یا ۷ بجه خانه میرفتم، بچه ها راهم را میگرفتند و میگفتند که همراه ما بنشین من مجبور میشدم با آنها باشم، سگرت و چرس با هم میکشیدیم، پدرم برایم میگفت که چرا ناوقت آمدی و مرا لت میکرد و میگفت که اقرار کن چی گپ است. "
اضغر وقتی درک کرد که با حوصله مندی به حرف هایش گوش میدهم و با مهربانی نگاه اش میکنم، با اعتماد تمام ناگفته های دلش را برایم قصه کرد.
او برایم گفت که روزهای شرین عمرش را به جای ماندن در فضای گرم خانواده، در آغوش و کناری قفس دارانی که غرورش را به بهانه های مختلف شکستن و او را به بیراهه سوق دادند سپری کرده است:
" از خانه فرار کردم باز همراه دیگه بچه های ایلا گشت سرخوردم، مرا به جبر در موتر بالا کردند و به شکردره بردند، به زور سرم بازی می کردند، سپس مرا به قریه بهزادی بردند و همرایم فعل لواط را انجام میدادند، در محافلی بردند که در آن نفرهای دولت هم می بودند و مسلح هم بودند اگر به کسی میگفتی که مرا به زور اینجا آوردند شاید مرا میکشتند یا نمیدانم، بچه های دیگر هم بودند که همراه کسانی دیگر میآمدند. برایم میگفتند که رقص را که خوب یاد گرفتی باز برایت پیراهن زنانه میپوشانیم و زنگ را در پاهایت میبندیم. "
این نوجوان در شانزدهمین بهار زنده گی اش به جای بالنده گی به شخصیت اش، از خود متنفر است و میگوید که با مرور خاطرات گذشته اش احساس بیهوده گی برایش دست میدهد:
" تا که زنده هستم کار این مردم از یادم نمیرود، فکر و هوش خود را از دست دادیم، ناخن های خود را میخورم و تکلیف عصبی برایم پیدا شده، شب ها چرت میزنم که خداوند مرا خواهد بخشید یانه؟ کسانی که عاملین این کار بودند و با من گرفتار شدن همه شان از محکمه براأت گرفتند. "
بیشتر اطفال بین سنین ۱۲ تا ۱۸ سال که از لحاظ ظاهری زیبا به نظر برسند مورد این نوع سوء استفاده قرار می گیرند و آنان برای رقصیدن، مساژ دادن و در بسیاری حالات هم به هدف سو استفاده جنسی فرد یا گروهی توسط بچه بازان نگه داشته میشوند.
اما آیا کی ها در عقب ظهور این چنین یک شخصیت متفاوت اجتماعی دست دارند؟
برای دریافت پاسخ این پرسش به دفتر کار سیما سمررئیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان رفتم و از وی پرسیدم که یافته های آنان در این خصوص نشان دهنده چیست؟
خانم سمر، به عوامل مختلف اشاره کرده گفت که قربانیان بچه بازی معمولاً متعلق به خانواده های کم درآمد و یا فقیر جامعه اند که برای بدست آوردن مخارج مالی شان قربانی شده اند:
" متاسفانه که یکی از عوامل آن فقر است که اطفال خورد را به این بهانه که بیا بیت میخوانی یا بیا که رقص میکنی و بعداً منجر میشود به بسیار گپ های دیگر، متاسفانه قاچاق یک تعداد اطفال است که از یک ولایت گرفته میشود به جا های دیگری و توسط یک تعداد افراد زورمند نگاه و واداربه بچه بازی میشوند، متاسفانه یک تعداد اطفالی که زورمند هستند بیشتر بچه نگاه کردند و در اجتماع هم چون دو یا سه بچه همراهش است بسیار مهم فکر میشود، وقتی در مجلس داخل میشود او را در صدر مینشانند و نان خوب و گوشت بیشترهم برای همان کس آورده میشود. "
در افغانستان اصطلاح بچه باز یا بچه بی ریش برای بسیاری مردم واژه های آشنای اند که در برخی حالات در مکالمات روزمره و حتی در اشعاری شماری از آهنگ ها ی که توسط هنرمندان محلی سروده میشوند کار برد دارد.
اما نوجوانانی هم هستند که در اکثر اوقات به رضایت خود تن به این کار میدهند و یا با وجود آنکه خانواده هایشان نیز از این عمل شان اطلاع میداشته باشند به این سمت گرایش پیدا میکنند.
نوید که بیشتر به نام مستعاری خوشبو در میان علاقمندانش شهرت دارد، یکتن از همین نوجوانانیست که او را کسی مجبور به رقاصی در محافل نکرده است.
دستانی این نوجوان به جای گرفتن قلم بیشتر با بستن زنگ به پا هایش آشنا است و اینکه چگونه خود را برای جلب توجه مردان بیآراید.
او در مصاحبه با رادیو آزادی گفت که با رفتن به محافل عروسی پول کافی بدست میآورد اما خانواده اش از این کارش اطلاع ندارند: " در پنجصد فامیلی کراچی داشتم باز وقتی که پول دبل را دیدم کراچی را رها کردم، برای اولین بار در هوتل رفتم و احساس خوب داشتم زیرا پول زیاد را دیدم خوش وقت شد م، بخاطر مشکل خانواده گی یگان رقص های عربی وغربی میکنم، محفل والای که علاقمند باشد ما را میبرند اما قیودات زیاد است بالای ما وقتی برآمدن بسیار برای ما مشکل خلق شده حتی لت هم خوردیم. "
ظاهراً این نوجوان میگوید که در این مدت با هیچ مردی روابط جنسی نداشته اما دوستان دیگرش که با وی یکجا کار میکنند همواره مورد تجاوز جنسی از سوی افراد مختلف قرار گرفته اند.
این پسر نوجوان میگوید که افراد زیاد ی در کشور علاقمند رقص بچه، حرکات و عشوه های زنانه ای که در محافل شادی از خود نشان میدهند میباشند: " گپ قوماندان و پولدار نیست، هرکسی که ذوق داشته باشد این کار را میکند، در کابل همه مردم رقص بچه را خوش دارد مه در جای تا حال نرفتیم که مرا ملای مسجد برده باشد، در همه جا رقص مرا با علاقمندی سیل میکنند اگر کسی بدش میآمد بر میخاست و میگفت که مه سیل نمیکنم. "
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میگوید که پدیده بچه بازی در اکثریت ولایت های افغانستان رایج است.
در نقاط مختلف شهر کابل نیزجا های مخصوصی وجود دارند که بچه های رقاص از آن طریق با مشتریان شان ارتباط قایم میکنند.
اما آیا واقعاً تمام افغانها بچه بازی را میپسندند و طرفدار ترویج این پدیده در اجتماع اند؟
به نقاط مختلف شهر کابل رفتیم و از مردم در این مورد پرسیدیم: " صدیق الله هستم، وقتی که کسی پولدار شد یک تعداد پول خود را در راه خدا مصرف میکند اما یک تعداد دیگر در راه بچه بازی مصرف میکنند، بچه گک های ریزه را که دیدند میگویند بیا بچیم چی میکنی پلاستیک فروشی یا چپلک فروشی میکنی، بیا این ۱۰۰ روپیه را بگیر و همراه من برو، صبح ۲۰۰ و دیگه روز ۳۰۰ را برایشان میدهند و مجبورش میسازند که به هرکارشان تن بدهند. "
" محمد هاشم هستم، بچه ها را میآوردند در محافل عروسی ده پاهایشان زنگ بسته میکنند و میرقصانند که این کار خوب نیست. "
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان درسال ۱۳۹۳ تحقیقی ملی را تحت نام "عوامل و پیامد های رسم زشت بچه بازی در افغانستان " به نشر رساند.
در این گزارش از حکومت تقاضا شد که باید به تمام ارگان های عدلی و قضایی و ادارات پولیس هدایت دهد تا جلو پدیده بچه بازی را از طریق بازداشت و پیگرد عدلی مرتکبان این عمل بگیرد و در این خصوص اقدام قانون کنند.
اما قربانیان بچه بازی ادعا میکنند که بسیاری از افراد پولیس در بیشتر محافل عروسی و شخصی، خود حضور دارند و حتی از آنان توقعات نامشروع میکنند: "پولیس آزار ما میدهد ومیگوید که کجا میروید، برای ما میگویند که بیاید و با ما بروید و این کاری را که میکنید با ما چرا نمیکنید؟ نمیگوید که چرا این کار را میکنید میگوید که بیآید با ما هم بروید در غیر آن دوسیه ای برایتان میسازیم، یا پول بدهید رهایتان میکنیم. بارها ما را از هوتل ها برده اند و گفته اند که یا پول بدهید یا همراه ما بروید. ما مجبور شدیم پولی که کارکردیم همراه تیلفون های خود برایشان دادیم، میگویند بیآید به ما هم رقص کنید یا کار خراب با ما هم بکنید. "
از سیما سمر رئیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان پرسیدم که پس از نشر تحقیق ملی آنان اجرات حکومت در این زمینه چی بوده است؟ "به هدفی که داشتیم رسیدیم یعنی جرم شناسی بچه بازی است، بعد از این گزارش مردم حداقل تلاش میکنند که اگر بچه بازی کنند به صورت علنی نمیکنند. همچنان خوشبختانه که قوانین جزایی افغانستان کودی فای میشود یعنی همه اش یکی میشود که بچه بازی به عنوان یک جرم در قانون جزایی افغانستان تسجیل شود. رئیس جمهور فرمان داد و بچه بازی را به صورت قطع جرم محسوب کرد در این اواخر که این یک گام خوب است برای بهبود وضعیت."
روانشناسان افغان میگویند که بچه بازی منجر به پیامد های متعدد اجتماعی و روانی نزد قربانیان این پدیده میگردد.
به بخش روانشناسی کلینیکی یکی از شفاخانه های خصوصی در کابل آمدیم تا با داکتر شرف الدین عظیمی یکتن از روانشناسان افغان در مورد اینکه کی ها و از کدام طریق میتوانند اطفالی را که مورد سوء استفاده جنسی قرارگرفته اند کمک نمایند:
" اولین و آخرین جای که میتواند به این کودک کمک کند آن مشاور روانشناس است او باید سوق داده شود به مراکز مشاوره و روان درمانی، حمایت خانواده خیلی مفید است چون این کودک بالایش تجاوز شده باید همکارش شوند، همچنان پرورشگاه ها، مرستون ها، دارالتادیب ها، مراکز حقوق بشر و خانه های امن میتوانند با کودکانی که آسیب دیده اند کمک نمایند. "
هرچند در قانون جزای افغانستان برای مرتکبین عمل بچه بازی جزا تعیین نشده است اما گفته میشود که حد اقل سه سال دیگر در کار است تا قوانین پراگنده فعلی افغانستان زیر چتر یک کود جزایی تنظیم گردد.
شمس احمدزی در عین حالی که رئیس دفتر ساحوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان است عضویت کمیسیونی را در وزارت عدلیه این کشور نیز بر عهده دارد که مشخصاً برای آوردن تعدیلات در مسوده قانون منع بچه بازی ایجاد شده است.
وی میگوید که تصویب مسوده این قانون که از سوی این کمیسیون تهیه شده در کوتاه مدت اجرات پولیس را در راستای جلوگیری و بازداشت عاملین بچه بازی قانونمند خواهد ساخت:
"در قانون ما وقتی یک نفر یکبار فعل لواط را انجام میدهد آنرا تعقیب عدلی میکنیم اما کسی که یک طفل را در ۲۴ ساعت برای اجرای این عمل در اختیار دارد او معافیت دارد، برای اینکه همین معافیت خاتمه داده شود وزارت عدلیه در صدد اینست که در این مسوده تغییرات بیآید و بعد از تصویب پارلمان و توشیح رئیس جمهور اجراات پولیس قانونمند شود. "
اقای احمدزی نیز میگوید که بسیاری از مقامات دولتی و امنیتی در بسا موارد در حالیکه یونیفورم نظامی نیز به تن میداشته باشند در محافل بچه بازی به چشم میخورند اما از فرد خاصی نام نمیبرد.
چندی قبل رئیس جمهور اشرف غنی نیز دستور داد تا کمیته ای به هدف نظارت و ایجاد میکانیزم نظارتی برای پیشگیری و تعقیب قضایی عاملان استفاده جنسی از کودکان تشکیل شود.
این اقدام پس از آن صورت گرفت که اخیراً نیویارک تایمز در یک گزارشی از وجود بچه بازی و سوء استفاده جنسی از کودکان در میان پلیس محلی افغانستان خبر داده بود.
مسئولان وزارت داخله افغانستان با وجود تماس های مکرر رادیو آزادی در این زمینه حاضر به ارائیه پاسخ نشدند اما در گذشته اتهامات و ارده به نیروهای پولیس را رد کرده اند.
در عین حال عبدالرحمان رحیمی قوماندان امنیه کابل در صحبت با رادیو آزادی، وارد کردن اتهامات مبنی بر شرکت مقامات امنیتی به ویژه افراد پولیس را در محافل بچه بازی بخشی از دسایس دشمنانان مردم افغانستان میخواند:
" وقتی پولیس اینقدر دشمن داشته باشد طبیعی است که با هرگونه توطئه مواجه میشود، جای شک نیست که کسی یونیفورم پولیس را به تن کند و برای بدنامی پولیس در محافل بچه بازی اشتراک کند تا زمینه سوء استفاده دشمنان افغانستان را فراهم کند و به اجیران فروخته شده شان نشان دهند که پولیس این کارها را انجام میدهد. "
آقای رحیمی میگوید در صورتی که اسناد و شواهد موثقی در این زمینه وجود داشته باشد، به آن رسیدگی خواهد شد و متهمین به گونه جدی مورد پیگیرد قانونی قرار خواهند.
در بسیاری از محافل بچه بازی اکثراً مردم شاهد جنگ و دعوا های زیادی بالای بچه های رقاص میان دوگروه که از بچه بازان یا مالکان اصلی این بچه ها حمایت میکنند بوده اند.
چنانچه چندی قبل، بیست و دو نفر در نتیجه یک درگیری در جریان برگزاری مراسم عروسی در ولسوالی ده صلاح ولایت بغلان، کشته شدند و بیش از ده تن دیگر زخمی شده اند.
برخی رسانه ها به نقل از مسئولان امنیتی آن ولایت گزارش دادند که اختلاف بر سر بچه بازی منجر به این درگیری شد.
اما اضغر نوجوانی که قربانی این پدیده است میگوید که پس از این هرگز به گذشته برنخواهد گشت: " وقتی رها شدم دست مادر و پدرم را می بوسم و زیر پا هایشان خود را می اندازم و توبه میکنم، بعداً به درس هایم ادامه میدهم و به کسب پدری ام که فلزکاری است بر می گردم. "
اما فیصل که مشهور به خوشبو در بین علاقمندانش است میگوید که برای آینده اش کدام پلان خاص ندارد و میخواهد همچنان به رقاصی در محافل ادامه دهد: " همین عادتم شده نمیتوانم کاری دیگری کنم یا ترکش کنم اما پولیس ما را زیاد آزار میدهد، اگر این شکایت ما را به دولت پیش کنید البته که نمیخواهیم آزادانه لباس زنانه بپوشم اما مقصد در همین لباس مردانه هم ما را آزار ندهند. "
روانشناسان، میگویند اطفال و نو جوانانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گیرند در آینده با مشکلات چون گوشه گیری و بدگمانی نسبت به بزرگسالان، تمایل به خودکشی، عدم برقراری روابط با دیگران، داشتن علاقمندی های غیر معمول و پرخاشگری روبرو خواهند شد و وادار کردن سایر کودکان به کارهای غیر اخلاقی پیامد ناگوار دیگر این پدیده بوده میتواند.
این درحالیست که شورای علمای کابل نیز عمل بچه بازی را به شدت محکوم کرده می گویند که از دید گاه شرعیت اسلامی این عمل گناه کبیره محسوب میشود و خانواده ها باید در کنار مراقبت جدی از فرزندان شان آنان را در پرتو تعالیم اسلامی بزرگ نمایند.
گزارش: ویدا بره کی