واشنگتن تایمز در عنوان یک مطلب خود مینویسد که فرستادن سربازان بیشتر به افغانستان ایجاب میکند که این نیروها به اشتباههای سابق متوجه باشند.
روزنامه از قول افسران امریکایی مینویسد که ماموریت کنونی نیروهای امریکایی در افغانستان از ماموریت قبلی بسیار زیاد متفاوت است.
نیروهای امریکا و ناتو که قبلا ماموریت حربی داشتند اکنون به نیروهای افغان مشوره میدهند و با آنها کمک میکنند.
جگرن پول ریویرا که پنج سال قبل نیز در هلمند بود به واشنگتن تایمز گفتهاست که ماموریت کنونی وی خیلی تفاوت دارد.
او گفتهاست که نیروهای خارجی قبلا نقش رهبری کننده در جنگ داشتند ولی اکنون این نقش از نیروهای افغان است.
جگرن ریورا که با سه صد سرباز دیگر در بهار جاری به افغانستان میرود نقش جدید خود را در یک مثال تشریح کرده گفتهاست:
" اکنون من رانندۀ موتر نخواهم بود، راننده کسی دیگر خواهد بود و من صرف به او مشوره خواهم داد که چگونه می تواند درست و مصئون رانندگی کند."
روزنامه مینویسد که مهتر از همه خصوصا به سربازانی که بار اول به افغانستان میروند این است که همکاران افغانی خود را خوب بشناسند و در بارۀ فرهنگ آنها معلومات داشته باشند.
یک افسر امریکایی بنام هنری گونیزالیس به روزنامه گفتهاست که عساکر امریکایی باید به عساکر افغانی احترام نشان دهند و اگر یک نوع بی احترامی شود آنها در خاطر خواهند گرفت و آنها حافظۀ طولانی دارند.
فارن پالیسی
از سوی دیگر نشریۀ فارن پالیسی در بخش نظریات و تبصرهای خود یک مطلب بقلم ستیفن ام والت، استاد پوهنتون هاروارد نشر کردهاست.
نامبرده بعد از بیان تاریخچۀ جنگ شانزده سال گذشته در افغانستان روی حل دیپلوماتیک نزاع تاکید میکند.
ستیفن والت مینویسد با اینکه امریکا برای آموزش نیروهای افغان دها میلیارد دالر مصرف کردهاست ولی بازهم یک نیروی آموزش ندادهاست که شورش طالبان را احتوا کند. شورشیان طالب مناطق زیر تصرف خود را گسترش داده اند و اکنون ضرورت این دیده میشود که نیروهای بیشتر به افغانستان فرستاده شود.
ستیفن والت نزاع افغانستان را به یک باتلاق تشبیه کرده میگوید یک حل سیاسی وسیع که همۀ گروههای رقیب داخلی را باهم آشتی سازد و قدرتهای بیرونی مداخله گر درین کشور را به یک نقش سازنده تشویق کند حل درازمدت این نزاع میباشد.
درین مقالۀ فارن پالیسی آمدهاست که اکنون تقریبا همه میفهمند که استفادۀ طالبان از خاک پاکستان و کمک استخبارات این کشور با آنها یک مشکل اساسی است.
استاد پوهنتون هاروارد مینویسد که پیروزی در افغانستان ایجاب میکند تا به اسلام آباد قناعت داده شود که روش خود را تغییر دهد.
او مینویسد کهبرآورده ساختن این هدف اگر ناممکن هم باشد بازهم در نهایت یک چالش دیپلوماتیک است و نه نظامی.
ستیفن والت مینویسد که بدون یک تلاش دیپلوماتیک نیرومند، پیشرفته و روشن پیروزی دراز مدت در افغانستان بعید به نظر میرسد.