چه عوامل سبب می‌شود تا افراد مبدل به تروریست ‌شوند؟

در باره روش و سلوک تروریستان و تحقیقات در مورد این‌که آن‌ها چگونه پرورش می‌یابند که به خشونت رو آورده اند، به عوامل گوناگونی اشاره شده‌است.

اما تحقیقات جدید، دوران طفلیت و روابط بین مادر و کودک را در سلوک بعدی کودک خیلی مهم و عمده ‌می‌داند.

محققان علوم بشری می‌گویند، مهاجمان انتحاری تا حد زیادی بین نفرت غیر شعوری نسبت به مادران‌شان و توقع ماندن همیشه در کنار آن‌ها، در دو راهه قرار می‌گیرند.

روان شناسان به این باور اند که برای پرورش عشق و محبت در قلب کودک، چهار سال نخست زنده‌گی او سرنوشت‌ساز است.

نانسی هارتولت کوبرین تحقیق کنندۀ روان انسان و تروریزم می‌گوید، یکی از عوامل عمده در سلوک مهاجم انتحاری این است که آموزش با روحیۀ شرمساری و ناموسی در دوران طفلیت، چه قدر زودتر آغاز می‌شود.

کارشناسان می‌گویند، اگر کسی بگوید، یک کودک ۱۱ ساله دفعتاً و بدون دلیل به یک جوان تندرو مبدل می‌شود، این شخص از دوران طفلیت کودک و خانواده وی، بی‌خبر است.

پس از این که حمزه عظیموف در ۱۲ ماه می در پاریس با چاقو بالای چند نفر حمله کرد، چگونگی تربیت و پرورش او برای نانسی هارتولت کوبرین خیلی جالب شد.

خانم کوبرین دید که دوران کودکی عظیموف در چچنیای جنگ زده با در نظرداشت این‌که او پیش از کشته شدن در تیراندازی پولیس، در یک خانه در پاریس با مادرش زنده‌گی می‌کرد، با سلوک دیگر تندروان که او روی زنده‌گی آن‌ها تحقیق کرده و مقالاتی نوشته، علایم و نشانه‌های مشابه داشته‌است.

در جمع تندروانی که خانم کوبرین آن را فهرست کرده، شامل بسایوف سابق رهبر جدایی طلبان چچنیا، ابو مصعب الزرقاوی عضو برجستۀ شبکه القاعده از اردن و جوهر سرنایوف و برادرش حمله کننده‌گان بر بازی‌های ماراتون شهر باستن امریکا، شامل می‌باشند.

خانم کوبرین این تحقیق کنندۀ روان انسان و تروریزم به رادیو آزادی گفت، به نظر می‌رسد که این همه اشخاص در روابط خود با مادران‌شان مشکلات داشتند که دلیل آن به نظر دانشمندان علوم بشری پرورش آن‌ها در یک فرهنگ شرمساری و ناموسی می‌باشد.

نانسی کوبرین می‌افزاید، تحقیقات وی از سلوک نا مناسب و غیر اجتماعی خشونت، پرده برداشته که ریشۀ آن در روان این اشخاص پنهان می‌باشد.

اما به‌گفته وی این خشونت، در دوران نخست کودکی به شکل حرکاتی غیر عادی و جنون‌آمیز ظاهر می‌شوند.

بر اساس تحقیقات خانم کوبرین، تروریستان در یک جامعۀ فرهنگی بزرگ می‌شوند که مسئله شرمساری و ناموسی در آن خیلی مهم و با ارزش است و خشم روانی آن‌ها مشکلاتی را ایجاد می‌کند که ریشۀ آن در همچون یک فرهنگ نهفته بوده و در مراحل نخست زنده‌گی بین مادر و کودک ایجاد شده‌است.

به نظر دانشمندان جامعه شناسی فرهنگ شرمساری و ناموسی در افغانستان و در شماری از کشورها به‌شمول چچنیا، پاکستان و برخی از کشورهای عربی یک رسم و عنعنه می‌باشد.

این فرهنگی است که مسئله شرمساری و ناموسی در آن به وسیله تشدد و انتقام سبب تأمین عدالت می‌شود.