واشنگتن پُست: بمبگذاری در کابل، نشان دهندۀ تهدید در برابر جوانان اقلیت شیعه است

  • واشنگتن پُست

روزنامۀ واشنگتن پُست مطلبی را زیر این عنوان نشر کرده است: بمبگذاری در یک مرکز آموزشی در کابل نشان دهندۀ تهدید در برابر جوانان اقلیت شیعه است.

روزنامه می نویسد، ثریا سمر، یک شاگرد نُزده ساله در میان عزاداران رویداد اخیر در غرب کابل گفته است که امنیت ندارند.

درگیری های مسلحانه و بم گذاری ها در پایتخت و سایر شهر های افغانستان نگرانی های مردم را افزایش داده است

سمر در ادامه افزوده است، هر زمانی که یک رویداد اتفاق می افتد، آنها خواهان تامین امنیت می شوند، اما به گفتۀ او، هیچ چیز تغییر نمی کند.

ثریا سمر: حکومت هیچ کاری برای محافظت مردم انجام نداده است

روزنامه به نقل از این دختر جوان نوشته است، از زمان وقوع بمبگذاری مرگبار در منطقۀ دهمزنگ، حکومت هیچ کاری برای محافظت از آنها انجام نداده است.

درین رویداد که دو سال پیش در جریان یک اعتراض مسالمت آمیز رخ داد، بیش از هشتاد تن کشته و دهها تن دیگر زخمی شدند.

  • نیویارک تایمز

روزنامۀ نیویارک تایمز نیز به بمبگذاری انتحاری در داخل مرکز آموزشی "موعود" در کابل توجه کرده است.

به نوشته روزنامه، بسیاری از شاگردان این مرکز از روستاها به کابل آمده بودند تا برای آماده شدن جهت شرکت در امتحان کانکور یک سال را در این شهر بگذرانند.

روزنامه نوشته است، این جوانان با استفاده از پولی که خانواده های شان پس انداز کرده بودند و در بدل پرداخت پانزده دالر در یک ماه در خوابگاه های کابل بودوباش می کردند.

اکثریت کسانی که در رویداد غرب کابل کشته و زخمی شده اند، جوانانی بودند که برای با پول اندک خانواده های شان به کابل آمده بودندتا درس بخوانند

به نوشته روزنامه، آرزویشان این بود تا از راه آموزش از فقر و تنگدستی نجات یابند.

نیویارک تایمز می نویسد، نگینه یکی از قربانیان بمبگذاری در مرکز آموزشی موعود، از جاغوری غزنی به کابل آمده بود.

روزنامه به نقل از یک استاد پوهنتون که اتاقی را به نگینه کرایه داده بود نوشته است، دو هفته پیش نگینه و مادرش به کابل آمدند.

نیویارک تایمز: آرزوی جوانان این بود تا از راه آموزش، از فقر و تنگدستی نجات یابند

در ادامه به نقل ازین استاد که نامش ذکر نشده آمده است که مادر نگینه به او گفته بود که همسرش بیمار است و پسرش در ایران به عنوان کارگر سرگرم کارست.

به نوشته روزنامه، مادر نگینه آرزو داشت دخترش به پوهنتون راه یابد و سپس وظیفۀ با درآمد خوب بدست بیآورد تا به خانوادۀ فقیر خود کمک کند.