بعد از توافقنامۀ ۲۹ فبروری بین هیئت امریکایی و نمایندگان طالبان در شهر دوحه پایتخت قطر، تا هنوز گفتوگوهای بین افغانان آغاز نشده است.
حکومت به رهبری رئیس جمهور محمد اشرف غنی همواره بر حفظ ارزشهای جمهوری و دستاورد های نزده سال اخیر در عرصۀ دموکراسی، حقوق بشر و زنان تاکید کرده و آنرا خط سرخ حکومت خوانده است.
اما طالبان تا هنوز هم بر ساختار امارت اسلامی در افغانستان تأکید میکنند.
سؤال این است که این دو نوع نگاه چگونه سازگار خواهد شد و اینکه آیا راه میانه وجود دارد؟
امین الله حبیبی کارشناس امور استراتیژیک میگوید، همه چیز بسته به مذاکرات بین افغانان است: "اگر افغانها بتوانند روی میکانیزمی به توافق برسند که در آن هم بخشی از دستاورد ها حفظ شود و هم صلح در افغانستان برقرار شود و نکات نظر تمام اطراف درگیر در افغانستان در آن ملحوظ باشد، به نظر من، میتواند برای افغانستان یک گام بزرگ باشد."
ستار شمال عضو نهاد پارلمان جوانان افغانستان با اشاره به موقف حکومت افغانستان در مورد بازگشت احتمالی امارت اسلامی طالبان، میگوید: "حکومت افغانستان بر این نکته تاکید میکند که موضوع امارات را با آنها (طالبان) نخواهد پذیرفت، چون این خط سرخ برای نظام است."آ
آقا محمد قریشی فعال جامعه مدنی هم به این باور است که بازگشت امارت اسلامی طالبان در افغانستان به شکل گذشتۀ آن ممکن نیست: "اگر به شکلی از اشکال امارت اسلامی دوباره به افغانستان می آید، در کنار جمهوریت، یک نظام جدید خواهد بود که حکومت، مردم افغانستان، طالبان، جامعۀ جهانی و کشورهای منطقه روی آن توافق داشته باشند."
اما آیا در نظام سیاسی آیندۀ افغانستان، دستاوردهای حدود ۱۹ سال اخیر در عرصۀ، دموکراسی، حقوق بشر و حقوق زنان حفظ خواهد شد؟
طالبان بر اساس سنتهای کهنه، حقوق زنان را تعیین میکنند.
با آنکه طالبان میگویند تغییر کرده اند، اما عذرا اصغری فعال حقوق زنان که در جرمنی مستقر است، با تردید در مورد اینکه دیدگاه طالبان در مورد زنان واقعاً تغییر کرده باشد، میگوید: "تصور نمیکنم طالبان به فعالیتهای اجتماعی و حقوق زنان توجه کنند. طالبان یا هر گروه دینی دیگر بر اساس سنتهای کهنه، حقوق زنان را تعیین میکنند که در عصر جدید قابل پذیرش نیست."
خیرالله شینواری که در مورد طالبان مقاله هایی نوشته و در نشست هایی هم با طالبان شرکت کرده، به این باور است که طالبان حرکت فکری بوده و براساس یک ایده لوژی برای چند دهه مبارزه سیاسی و نظامی کرده اند.
طالبان از امارت اسلامی به حیث خط سرخ یاد نکرده اند.
آقای شنیواری با اشاره به امارت اسلامی افغانستان در سالهای دهه نود میگوید که بی تجربه گی و پالیسیهای به گفتۀ او غلط این گروه سبب شد تا جامعۀ بینالمللی با آنها مقاطعه کند و نظام شان را به جز از چند کشور به شمول پاکستان به رسمیت نشناسد.
خیرالله شینواری می گوید، دیدگاه طالبان در مورد نوع نظام دچار انعطاف شده: "در نشستهای که من اشتراک داشتم طالبان از امارت اسلامی به حیث خط سرخ یاد نکرده میگویند، هر نظام سیاسی که در مذاکرات بین افغانها روی آن توافق شود آنرا خواهند پذیرفت، به شرط آنکه با ارزشهای دینی و سنتی افغانها در تقابل نباشد."
طالبان به پختگی سیاسی کامل رسیده اند.
عبدالحکیم مجاهد، نمایندۀ سابق گروه طالبان در نیویارک گفته، ارزشهای مانند آزادی بیان باید حفظ شوند. آقای مجاهد که اکنون عضویت شورای عالی صلح افغانستان را دارد میگوید: "من باور دارم، برداشتی را که من از طالبان دارم در ۱۸ سال به پختگی سیاسی کامل رسیدهاند. ارزشهای مثبت در ۱۸ سال در هر پروسۀ صلح محفوظ و مصون خواهند بود و به آنها صدمۀ نخواهد رسید."
علی یاور عادلی کارشناس شبکۀ تحلیلگران افغانستان به این باور است که راه میانه از گفتمان دوامدار به دست میآید: "ما نیاز داریم به این گفتمان ادامه بدهیم، بحث ها و مناظرات را در این مورد ادامه بدهیم به خاطر آنکه ارزشهای حاصل شده، به آسانی بدست نیامده است."
امینالله حبیبی کارشناس مسایل استراتژیک نیز میگوید، در گفتگوهای بین افغانان میتوان روی مسایل مورد بحث به توافق رسید: "اگر خواستهای از اطراف درگیر در این باشد که برخی مسایل موجود را میشود در زمان و پروسه دیگر اجرا کرد، به نظر من اشکالی ندارد. اما مسئله اساسی به حفظ بخشی از دستاوردهای اصلی که به حقوق اساسی مردم بر میگردد، است، همچنان آمدن صلحیکه خواست اساسی مردم افغانستان است."
مردم افغانستان روند صلح را با امیدواری و نگرانی دنبال میکنند.
بسیاری آنها آتشبس میخواهند، چیزی که مثل موضوع نوع ساختار سیاسی بالقوۀ آینده افغانستان به گفتوگوهای بین افغانان بستگی دارد.
این گفتوگوها باید به تاریخ دهم ماه مارچ برگزار میشد، اما عمدتاً به دلیل تکمیل نشدن روند مبادلۀ زندانیان میان حکومت افغانستان و طالبان همچنان در هالۀ از ابهام قرار دارد.
دیده شود که افغانان در مذاکرات احتمالی شان در مورد نوع نظام سیاسی این کشور به چه نتیجه خواهند رسید:
جمهوریت، امارت یا ساختار دیگر قدرت؟