حفیظه محمدی که مسئول مرکز "خانۀ هنر بلخ" در مزارشریف است. با هنر نقاشی برضد خشونت علیه زنان مبارزه میکند.
خشونت علیه زنان همواره سوژۀ خبرساز برای رسانهها در افغانستان بودهاست، اما فعالیت در بخش دفاع از حقوق زنان در اکثر نقاط این کشور به دلیل ناامنیها کمرنگ است؛ با این وجود، بانوی در بلخ از راه نقاشی برای زنان دادخواهی میکند.
حفیظه محمدی ۲۴ ساله است. او به رادیو آزادی گفت که موضوع سوژههای نقاشیاش اغلب به تصویر کشیدن خشونتها و ممانعتهای موجود اجتماعی در برابر زنان است.
بانو محمدی، مسئول مرکز ویژه بانوان بنام "خانه هنر بلخ" است که چهار سال از فعالیتاش میگذرد.
وی هدف از ایجاد این مرکز را رفع ممانعتهای خانوادگی در برابر دختران و زنان علاقهمند به آموزش هنر نقاشی میداند که اجازۀ فراگیری آنرا نزد نقاشان مرد ندارند.
بانو محمدی گفت: "من خواستم تا دختران بتوانند با خاطر جمع بیایند و نظر بهعلاقه ای که دارند هنر نقاشی را یاد بگیرند. چون اکثراً نقاشی از سوی استادان ذکور آموزش داده میشود و خانوادهها به دخترانشان اجازه رفتن نزد آنها را نمیدهند."
در خانۀ هنر بلخ، دهها زن و دختر هنر نقاشی آموخته اند و اکنون نیز نزدیک به بیست دختر بهگونه مصون و بدون هیچ ممانعت خانوادگی در اینجا سرگرم فراگیری هنر رسامی و نقاشی هستند.
حفیظه محمدی، میگوید که او خود نیز در اوایلِ آموزش هنر نقاشی با ممانعت خانوادگی به همراه بود و مدت چهار ماه پنهان از پدرش نقاشی آموخته است.
وی افزود: " من پت و پنهان از پدرم به بهانه کورس انگلیسی آموزش نقاشی میرفتم، تا اینکه پدرم به استعدادم باور پیدا کرد و حالا تشویق و حمایتم میکند."
او تا کنون دو نمایشگاه نقاشی به منظور محو خشونت و تبعیض علیه زنان تحت نامهای "فریاد سکوت" و "صدای سکوت" در بلخ برگزار کردهاست.
در این نمایشگاهها اغلب خشونتها، بیباوریها، ظلم و ممانعتهای اجتماعی در برابر زنان، در قالب تابلوهای نقاشی به نمایش گذاشته شدهاند.
فعالیتهای این هنرمند مدافع حقوق زنان به خلق آثار نقاشی و راهاندازی نمایشگاهها خلاصه نمیشود.
او در خانۀ هنر بلخ به کمک دوستانش برای زنانی که با خشونت روبهرو شده اند، زمینۀ مساعدت و مشورههای حقوقی را هم فراهم میسازد.
سهیلا سجادی، مادر پنج کودک است که شوهرش ۴ سال پیش در حادثهای ترافیکی جان باخت.
او به رادیو آزادی گفت که خسر و برادر شوهرش او را از حق میراث محروم کرده بودند و وی با فقر و تنگدستی شدید دست و پنجه نرم میکرد.
سجادی میگوید که پس از آشنایی با حفیظه محمدی، توانست که از طریق محکمه طالب میراث شوهرش شود و اکنون از سهولتهای زیاد مالی برخوردار است و توانسته است برای اطفالش زمینۀ تعلیم بهتر را مساعد سازد.
او میافزاید: "وقتی حفیظه برایم گفت که میتوانم دوباره زندگی خوب و آرام داشته باشم باورم نمیشد، اما بلاخره به کمک او میراثم را گرفتم و زندگیام به کلی تغییر کرد. حالا آینده بچههایم معلوم است، چون درس میخوانند."
حفیظه محمدی در کنار فعالیتهای هنری و حقوقیاش محصل سال چهارم رشتۀ تعلیم و تربیه در یکی از پوهنتونهای خصوصی بلخ است. او میگوید که دو بار به علت وضعیت بد اقتصادی تحصیلاتش را نیمه تمام رها کرد.
او میگوید زمینههای مهاجرت بهکشورهای بیرونی برایش مساعد است، اما در افغانستان میماند و تا پایان عمر برای دفاع از حقوق زنان مبارزه میکند.
دوستان حفیظه محمدی فعالیتهای او را تابو شکنی میخوانند و نقاشیهایش را آینه ای برای انعکاس سکوت زنان افغان عنوان میکنند.
محمد جاوید از دوستان بانو محمدی چنین میگوید: " فعالیتهای بانو حفیظه واقعاً شجاعانه است و درد و غم زنان جامعۀ ما را به تصویر میکشد. او الگو ای است برای دیگر زنان افغان تا برای حقوقشان بجنگند."
فقر، بیکاری، پایین بودن سطح سواد در اجتماع و ناامنیها عامل اساسی خشونتهای موجود در برابر زنان در افغانستان عنوان میشود، اما حفیظه محمدی به عنوان مدافع حقوق زنان بیشتر نگران این است تا آزادیهای اجتماعی و حقوق بشری زنان افغان در گفتوگوهای صلح با طالبان به معامله سیاسی گرفته نشود.