موجودیت فرهنگ خشونت در لایه‌های مختلف اجتماعی

آرشیف

آخرهای ماه حوت بود که در منطقۀ قلعۀ سید خان در مرکز ولایت کاپیسا محاکمۀ صحرایی رخ داد.

این بار جنگجویان نه بلکه برخی از مردم محلی چنین کردند.

گروهی خشمگین دو تن از مخالفان مسلح حکومت را گرفتار کردند و سپس به طور خشنی آنها را کشتند.

عکس های دو تنی که از پا به شاخه های درختان زمستانی آویخته شده بودند به زودی از فضای واقعی وارد فضای مجازی فیسبوک شد و واکنش‌های گوناگونی برانگیخت.
پولیس کاپیسا فوراً آن را «خلاف اصل احترام به کرامت انسانی» خواند.

شایق شورش سخنگوی قوماندانی امنیه کاپیسا علت رویداد را اینگونه توضیح داد: "آمر کشف جرایم جنایی ولایت کاپیسا توسط دو تن تروریست موتر سایکل سوار مورد هدف قرار می‌گیرد و جان می‌دهد. قبل از اینکه نیروهای امنیتی به ساحه برسند تروریستان از سوی مردم کشته می‌شوند و به درخت آویزان می‌شوند. نیروهای امنیتی این کار مردم محل را بی‌خبری و خلاف قانون می‌دانند."

از بُعد عدلی و قضایی، هنوز هیچ‌کسی بازداشت و به محکمه راجع نشده.

اما نفس اینکه مردم محلی در رویداد بیست و دوم ماه حوت پارسال، که قانون را به دست خود گرفتند از منظر رفتارهای اجتماعی هم جای بحث دارد.

انگیزه های متفاوتی را می‌توان بر شمرد، مثلاً جنگ روان.

ذبیح الله فرهنگ

ذبیح الله فرهنگ سخنگوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان از افزایش جنگ و خشونت در مناطق مختلف افغانستان سخن می‌گوید: "فضای موجود افغانستان به گونه‌ای است که خشونت‌ها در مجموع سه برابر نسبت به سال ۲۰۱۹ در ۲۰۲۰ افزایش یافته. در سال ۲۰۲۰ در افغانستان، ۲۰۱۹ کودک قربانی شده، ۸۴۷ زن کشته و زخمی به ثبت رسیده، انفجار ماین‌های کنار جاده، ماین‌های مقناطیسی و همچنان قتل‌های هدفمند از تاکتیک هایی بوده که از افراد ملکی بیشتر قربانی گرفته است."

امیرخان امیری پژوهشگر روابط انسانی به این باور است که میزان بالای رویدادهای جنگی در جامعه با میزان پرخاشگری و رفتارهای خشونت آمیز افراد رابطۀ مستقیم دارد.
او به رادیو آزادی اینگونه شرح می‌دهد: "جنگ دوامدار و خشونت کلی در کشور بالای روان و اعصاب ما تأثیر دارد. خشونت انتحار و انفجار ما را بی حوصله می‌سازد. عامل دوم باز هم فقر است. آدم گرسنه آدم عصبانی است. این عامل دیگر از فرهنگ خشونت آمیز است. ما در مجموع با این فرهنگ مواجه هستیم و نهادهای ما، خانواده، مسجد و مکتب در تولید و باز تولید فرهنگ خشونت آمیز نقش دارد."

صدیق ظاهری بیست و دو ساله فعال جامعه مدنی ولایت کاپیسا موافق است: "در فرهنگ افغانی میزان خشونت بسیار بلند است. مثلاً وقتی دو موتر با هم حادثه می‌کنند به جای اینکه اینها با هم صحبت بکنند دست به یخن می‌شوند و جنگ می‌کنند. این خودش نشان دهنده خشونت است."

یکی از راه حل‌های بالقوه کاهش خشونت‌ها و برقراری آتش‌بس و صلح است. اما هنوز روشن نیست که چه وقت تحقق خواهند یافت.

چه چاره‌های دیگر برای مبارزه با رفتارهای خشن افراد در جامعه وجود دارد؟

امیری اینگونه پاسخ می‌دهد: "نخستین راه همان آگاهی‌دهی به خانواده‌ها است که از زایش کودکان بی‌جا و زیاد خودداری کنند. وقتی شمار کودکان زیاد می‌شود یک فامیل دیگر فرصت تربیۀ درست ندارد، به جای ناز و نوازش با مشت و قفاق جواب می‌دهد. راه دیگر کمک از رسانه ها است. رسانه ها باید برنامه‌های مفید داشته باشند. ملاها در مسجد اعمال خشونت نکنند. آموزش و پرورش ما در مکتب با خشونت است. آموزگاران ما باید در مکتب از خشونت دست بردارند. وزارت‌ها و نهادهای مربوط باید در این رابطه توجه جدی داشته باشند."

امیری می‌گوید که رفتارهای خشونت آمیز در جامعه بیشتر بر روان کودکان آسیب می‌رساند.

در رویداد ماه حوت در کاپیسا، تعدادی از کودکان با چهره‌های بهت زده و پریشان به اجساد دو مردی که از درختان محله شان آویزان شده بودند، خموشانه نگاه می‌کردند، شاید بی آنکه از پیامدهای روانی اجتماعی ای محاکمۀ صحرایی و آینده خودشان با خبر باشند.