افغانستان کشوری که دارای فرهنگهای گونهگون است.
از تنوع زبانی گرفته تا تنوع قومی و رسم و رواجهای منحصر بههر سمت و محلی که هرکدام زیباییهای خاص خودش را دارد، اما چندین دهه جنگ روی این تنوع فرهنگی تاثیر منفی گذاشتهاست.
آگاهان امور فرهنگی میگویند که جنگ نهتنها که افغانان را از شناخت ارزشهای فرهنگیشان دور نگهداشته، بل از یاد آنان نیز برده که همینگونهگونی فرهنگی راه خوبی برای دستیافتن به صلح و ثبات است.
اما چگونه میتوان با استفاده از این تنوع فرهنگی شعلههای چندین دهه جنگ ر ا خاموش کرد؟
صدا "آتشبس و پایان جنگ" واژههایی بخشی از ادبیات هستند که ارتباط مستقیمی با مجموعه فرهنگها دارند، اما صورت و شکل آن در هر جامعه و فرهنگ متفاوت است.
این رنگارنگی را تنوع فرهنگی مینامند. افغانستان یکی از غنیترین کشورها از دید تنوع فرهنگی است. این کشور محل زندگی افرادی از زبانها، اقوام و مذهبهای مختلف است، اما جنگ این تنوع را با تهدید روبرو کردهاست.
افغانستان یکی از غنیترین کشورها از دید تنوع فرهنگی است.
خشونتهای جاری در افغانستان بر همه بخشها از مذهب گرفته تا رسمو رواجها تأثیر گذاشته است.
آگاهان امور فرهنگی میگویند اثرات جنگ و تجاوزهای خارجی در ۴۰ سال گذشته بیش از هر زمان دیگری بارز بودهاست.
انور وفا سمندر که برای توسعه فرهنگی افغانستان کار میکند، میگوید که جنگ و خشونت باعث شده که مردم میراث معنوی خود را فراموش کنند و ارزشهای فرهنگی یکدیگر را تحقیر کنند.
او میافزاید: "این افراد تنها در صورتی میتوانند در صلح و آرامش زندگی كنند كه به صلح و حقوق دیگران اعتقاد داشته باشند. كل جامعه فقط در صورت احترام به تنوع یکدیگر میتواند در صلح و آرامش زندگی كند."
اما گل رحمان رحمانی، نویسنده و استاد پوهنتون با اشاره به غنامندی فرهنگی و ساختار جامعۀ افغانستان در گذشته، میگوید که دوری از فرهنگ سبب تقویت روحیه جنگ و خشونت شدهاست.
شماری از افغانها در حال اجرای اتن
او میگودی: "ما یک فرهنگ متمدن داشتیم، مردم صلح و اخلاص، مردم نرم بود، دین ما نیز در تقویت فرهنگ ما نقش مثبتی داشت. اما تجاوزهای خارجی و ناآرامیهای سیاسی ما را از فرهنگ اصلی خود دور کرد. همین دوری باعث تقویت روحیه خشونت، انتقام و جنگ در ما و جامعه شد."
تاریخدانان و روانشناسان نیز باورمند هستند که در زمان جنگ و درگیری نه تنها منافع مادی و جغرافیای یک جامعه یا کشور تهدید میشود، بلکه ارزشهای معنوی و فرهنگی آن نیز آسیب میبیند.
اما اکنون که افغانستان بیش از هرزمان دیگری به صلح و ثبات نیاز دارد، چگونه میتوان از این تنوع فرهنگی برای جلوگیری از خشونت و پایان جنگ جاری استفاده کرد؟
به باور آگاهان فرهنگی، شهروندان افغانستان مسیر صلح را به سیاست محدود کردهاند و این نگاه منطقی نیست.
از دید آنان، تا زمانی که عشق و عاطفه جایگزین نفرت و عصبانیت در جامعه نشود، خشونت پایان نمییابد و این تنها از طریق تنوع فرهنگی و رشد فرهنگی امکان پذیر است.
آمادگیها برای تجلیل از جشن نوروز در افغانستان
انور وفا سمندر میگوید افغانان در ۴۰ سال گذشته به این موضوع توجه نکردهاند، اما در حال حاضر نیاز است که آنان به تنوع فرهنگی خود به عنوان یک سرمایه بزرگ بنگرند و از آن برای حل مشکلات خود استفاده کنند.
او میافزاید: "نیاز است تا وقتی هر تنوع فرهنگ خود را میبینیم باید احساس خوشبختی و ثروتمندی کنیم. ما فرهنگ خود را رنگ مشخص، طلا، الماس و نقره بنامیم. آن زمان میتوانیم که این تنوع را به منبعی برای شکوفایی بیشتر تبدیل کنیم."
از سوی دیگر استاد گل رحمان رحمانی در این زمینه خواستار گسترش و ترویج ادبیات صلح است.
او افزود: "در این وقت نقش مثبت ادبیات و فرهنگ امروز و انتشار پیامهایی که آشتی میآفرینند، قلبهای سخت را نرم میکند، به جنبههای مثبت گذشته باز میگردند، تصویری تلخ از خشونت و اوضاع جنگ را ترسیم میکنند و با به تصویر کشیدن وضعیت جنگ افروزان یا به تصویر کشیدن قربانیان این جنایات میتوانیم انگیزهای ایجاد کنیم که این شیوه زندگی نیست."
به گفتۀ این آگاهان فرهنگی مسؤولیت اصلی این امر به عهدۀ وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان است.
شماری از شهروندان سکهـ در یک مراسم چوپ بازی در ننگرهار
با آن که انتقادها از وزارت اطلاعات و فرهنگ منبی به عدم توجه به مسؤولیتاش زیاد است، اما صابر مومند سخنگوی این وزارت میگوید كه كارهایی در این زمینه انجام شدهاست.
او میافزاید: "ما سمینار خان عبدالغفار خان بنیانگذار فلسفه عدم تشدد در شرایط کنونی را داریم تا برای بسیاری از مناطق و همچنین مردم افغانستان روشن شود که این افراد سالها پیش وسیله تمدن و گسترش تمدن بودند."
اما آگاهان فرهنگی خواستار کارهای مهمتری مانند نویسندهگی، نقاشی و برنامههایی برای آشنایی با رسم و رواجهای اقوام مختلف کشور هستند.
آنان میگویند، در تنوع فرهنگی احساسات زنده میشود و جای جنگ و خشونت را محبت و آرامش میگیرد.