عثمان ۹ ماهه آخرین فرزند نگار است که از آغوش پر مهر مادرش بینصیب شده.
نگار در حکومت گذشته در ولایت غور به حیث پولیس ایفای وظیفه میکرد. او نزدیک به یک ماه پیش پس از به قدرت رسیدن طالبان در این ولایت کشته شد.
او هفت سال به عنوان سرباز در زندان غور کار کرده بود.
عبدالروف شوهر نگار، مدعی است که همسرش را فردی به نام شیخ کشته است. به گفته او همسرش حامله بود که به گلوله بستند: "آمدند، خانه من را تلاشی کردند چیزی نداشتم. بعد دهن و دستهای مان را بستند به خانه دیگر بردند خانم را آوردند اینجا. من زیاد زاری کردم که این یک خانم است. من را از بین ببرید چون کودکان خرد دارم چیزی نگفتند دو نفرشان بیرون بود. آمدند یک شاجور مرمی را به سر خانمم خالی کردند. زیاد خون رفته بود حتی مغزهای سرش افتاده بود."
نگار شش پسر و چهار دختر داشت و یگانه سرپرست خانواده ۱۵ نفریاش بود.
پس از ۲۰ روز هنوز هم نشانههای خون و گلوله روی در و دیوار این خانه دیده میشود.
اسلیما عروس نگار است. او میگوید: "روی اطاق کاملاً خون شده بود زمانیکه گلوله باری کرده بودند پنجرهها همه باز شده بود، بوی تفنگ و بوی خون زیاد بود خانه زیاد تاریک شده بود کسی را دیده نمیتوانستیم."
صفا گل دختر نگار از طالبان میخواهد که عاملان قتل مادرش را شناسایی کنند: "تقاضای ما از دولت همین است که ما بیکس و غریب هستیم، قاتل ما را پیدا نماید و بدست ما بدهد."
جزئیات قتل این پولیس زن هنوز هم مبهم است. پیش از این ادعا شده بود که طالبان او را به دلیل اینکه پولیس بوده به قتل رسانیده اند.
اما مسئولان نظامی طالبان در غور این موضوع را رد میکنند.
مولوی نیک محمد حُذیفه مسئول کمیسیون نظامی طالبان در غور به رادیو آزادی گفت: "تحقیقات جریان دارد. کسانی هم ردیابی شده اند و این کار به امارت اسلامی ربط ندارد. هستند کسان و حلقات مغرض که میخواهند نظام را زیر سوال ببرند و مردم را وحشتزده بسازند."
پس از کشته شدن این پولیس زن اکنون برخی دیگر از زنانی که در چهارچوب نیروهای امنیتی در غور کار میکردند، یا بیرون از غور رفتهاند یا از ترس گرفتار شدن به این سرنوشت خود را پنهان کردهاند.
اعضای خانواده نگار از طالبان میخواهند که قاتلان او را شناسایی و بازداشت کنند.