شماری از دانشجویان دختر میگویند به علت توقف آموزشهایشان از سوی طالبان که مجبور به پذیرش ازدواجی شده اند که به آن رضایت ندارند.
منیلا ملکجیزاده، دختری که اکنون آرزوهایش را برای ادامۀ تحصیل و رهبرشدن کنار گذاشته و اکنون آماده میشود به ولایت خود به بدخشان بازگردد و تن به ازدواجی دهد که راضی نیست.
او چهار سال پیش رسم و سنتهای روستایی را کنارگذاشت و برای فراگیری آموزش به کابل آمد.
منیلا در رشتۀ حقوق و علوم سیاسی پوهنتون کابل درس خوانده و از پایاننامۀ تحصیلیاش نیز دفاع کرده است.
قرار بود که او برای ماستری آماده گی بگیرد، اما اکنون به روستا میرود تا به انتخاب خانوادهاش ازدواج کند.
او میگوید: "از یک روستای دور افتاده بدخشان هستیم، از خانواده فقیر هستم با همه مشکلهایی که در زندگی دیدم با همه فقر آمدم کابل که تحصیل کنم آمدم که صدای زنانی شوم که مورد خشونت قرار میگیرند و به ازدواج های اجباری تن می دهند. امروز قصه من نیز همینگونه شده است، من آروزهای فراتر از ازدواج داشتم که ماستری و دکتورا بود. واقعن طالبان اگر خود را مسلمان میگویند درکجای قرآن گفته است که زن تحصیل نکند؟"
منیلا میگوید که آرزوی رهبر شدن در سر داشت و میخواست که در کنار خدمت به مردمش صدای زنان خشونتدیده شود. اما خانوادهاش به او گفته اند که اکنون دروازههای نهادهای تحصیلی بسته شده و او باید برای ازدواج با یکی از روستاییهایش به بدخشان برگردد.
شبنم، باشندۀ ولایت بامیان و محصل رشتۀ طب میگوید، پنج سال پیش به آرزوی اینکه روزی چپن سفید داکتری برتن کند وارد کابل شد و تازه صنف سوم رشته طب دندان بود که طالبان وارد کابل شدند.
شبنم میگوید، بارها به خواست خانواده تن نداده و دوست نداشت که به زودی ازدواج کند.
او افزود: "پنج سال پیش از بامیان به کابل آمدم،اینکه دختران دیگر در لیله نمی توانند باشند به زیاد آرزوهایم نرسیدم، مایوس هستم، به بسیار مشکل درس خواندم حالا نمیتوانم در کابل تنها بمانم سرنوشت درسهای ما معلوم نیست و درسهایم نیمه تمام مانده بسیار شکسته ام."
فتانه هم از ولایت بلخ، به کابل آمده بود. او هنوز ۱۳سال داشت که خانوادهاش می خواست او را به نکاح یکی از نزیدکانشان درآورد.
فتانه که محصل حقوق جزا و سارنوالی بود، میگوید، آرزویش این بود که با سند تحصیلیاش به بلخ برگردد و برای مردم روستایش خدمت کند، اما اکنون از برگشتن به روستا هراس دارد.
او میگوید: "شش یا هفت سال شد مسایلهای خانواده گی و مردمی را درباره ازدواجهای زیر سن را تن ندادم و آمدم و درکابل تحصیل کردم، حالا که میرم بلخ نمی دانم مادر و پدرم درباره ما چه تصمیم بگیرم، آرمانهایم را کنار گذاشتم، با صد آرزو آمده بودم."
کمیسیون مستقل حقوق بشر در زمان حاکمیت نظام جمهوریت بیشترین دلایل خشونتهای خانوادگی و مرگ و میر زنان را ازدواجهای اجباری و زیر سن عنوان کرده بود.
خواستیم در این باره دیدگاه طالبان را داشته باشیم، اما سخنگویان این گروه به تماسها و پیامهای ما پاسخ ندادند، اما پیش از این بلال کریمی، معاون سخنگوی این گروه به رادیو آزادی گفته بود که به زنان با درنظرداشت اصول اسلامی حق تحصیل داده خواهد شد و کار و تحصیل زنان در چارچوبی از سوی این گروه تنظیم و تعریف خواهد شد.
ملاهبت الله رهبر طالبان هم روز جمعه در یک فرمان در شش ماده به مصونیت زندهگی خانوادهگی زنان پرداخته بود، که بیشتر آن روی ازدواج، حق مهر و حق میراث زنان میچرخید. در آن فرمان از کار و تحصیل دختران و زنان گپ زده نشده بود و نیز هیچ سنی برای بلوغ و ازدواج تعیین نشده بود.
این فرمان ملا هبت الله با واکنش های جدی در داخل و بیرون کشور روبرو شد. تام ویست نمایندۀ ویژۀ امریکا برای افغانستان نیز در واکنش به آن فرمان گفت که باید نقش زنان در کار، آموزش، اجتماع و سیاست از طرف طالبان در نظر گرفته شود.
بیشتر در این باره: تام ویست در مورد فرمان طالبان: حقوق زنان باید در بخشهای دیگر نیز تضمین شوداز سوی دیگر شماری از عالمان دین محروم شدن دختران از تحصیل و کار را خلاف آموزههای اسلام میخوانند.
مولوی عبدالقادر یکی از این عالمان دینی به رادیو آزادی میگوید که تعلیم و تعلم حق هر زن و مرد است و نخستین آیت قرآن هم با کلمۀ بخوان آغاز شده است.
به گفتۀ او، حقی که خدا به بندگان خود داده است، نباید هیچ کسی زنان و ختران را از آن محروم کند.
پیش از این بارها نهادهای حقوق بشری به ویژه دیدبان جهانی حقوق بشر به با رادیو آزادی گفته بودند که طالبان نباید مانع تحصیل دختران شود، زیرا این کار سبب افزایش ازدواجهای زیرسن و یا عدم پیشرفت تحصیلی دختران و زنان در این کشور خواهد شد.