زنان شاعر هم از وضع محدودیت‌ها بر زنان از سوی طالبان متاثر شده اند

آرشیف - شفیقه خپلواک شاعر افغان

محدودیت‌های طالبان در کنار دیگر بخش‌ها بر زنان شاعر نیز سایه افگنده است.

زنان شاعری که افغانسنان را ترک نکرده‌ اند، اما از حکومت طالبان شکایت دارند، حکومتی که به تفکیک جنسیتی پایبند است، قیود سختی بر زنان دارد و زنان را از شرکت در همایش‌های نقد شعر و شعر خوانی با مردان منع کرده.

زنان شاعر و نویسنده افغان می‌گویند که تاریخ در افغانستان تکرار شده و هیچ فرقی دوره حال طالبان با دوره نخست حاکمیت شان در نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی دیده نمی‌شود. در آن زمان نیز زنان شاعر به حاشیه بودند و حالا هم.

نیلوفر نیک‌سیر شاعر و نویسنده جوان در هرات در غرب افغانستان است. او عضو انجمن ادبی - انجمنی با نزدیک به یک قرن سابقه- است. اما تصویر این روزهای این انجمن به گفته‌ی خانم نیک‌سیر ناامید کننده است و جلسه‌های این انجمن متوقف شده است.

اما نیلوفر همچنان می‌نویسد.

"دست هایت از لای خاک بیرون مانده، چوری های سرخت، حنا های دستت...

چادر گل گلی تو بین پل های خانه‌ی خشتی گیر مانده

خانه سست بود، عشق سست نبود، رنگ سرخ چوری هایت سست نبود، دامنه های تپه های سر سبز سست نبود، کاش به دامنه ها پناه میبردی، خانه پل هایش سست بود."

تازه‌ترین کار نیلوفر است که در سوگ زلزله در شرق کشور نوشته.

قلب این شاعر جوان هم چنان برای زنده نگه داشتن جلسات شعر می‌تپد و با چند شاعر زن جوان، نشست‌های کوچک شعر خوانی بر پا می‌کنند: "بنابر معاذیری که خود شما بهتر می‌دانید، دیگه لازم ندیدند که ما جلسات را مختلط برگزار کنیم، جسات آقایان جدا شد و جلسات خانم‌ها در انجمن ادبی جدا شد. فعلاً آقایان جلسات را برگزار نمی‌کنند ولی ما خانم‌ها برگزار می‌کنیم دختران جوانی هستند که خیلی علاقمند اند و نسل نو انحمن استند."

در بیست سال گذشته زنان در کنار دیگر بخش‌ها در قسمت رشد شعر نوین و داستان نویسی نیز نقش چشم‌‌گیری داشتند، از چاپ کتاب گرفته تا اشتراک در جلسه‌های نقد شعر.

اما کنون یکی از زنان شاعر که نخواست هویت‌اش فاش شود به رادیو آزادی گفت که انجمن‌های ادبی در سراسر کشور دستوری از سوی حکومت طالبان دریافت کردند که از این پس هیچ جلسه مختلطی شعرخوانی یا نقد شعر و داستان برگزار نکنند.

اما همه زنان شاعر به مانند نیلوفر امید و انگیزه برای سرودن شعر را در خود حفظ نکردند؛ شفیقه خپلواک شاعر جوان در کابل می‌گوید غم نان حس سرودن شعر را از او گرفته است: "تمام زندگی افغانان به یک لقمه نان محدود شده و کسی در باره شعر و ادبیات و این مسایل فکر نمی‌کند و یک چیز بسیار اضافی شمرده می‌شود و اگر کسی نوشته می‌کند و شریک هم می‌کند با برخوردی مواجه می‌شود که ما در چه وضعیت هستیم تو در فکر چه هستی."

با آن هم برخی زنان پس از سقوط طالبان دست به ابتکار زده و تجمع‌های کتاب‌خوانی زنانه را ایجاد کردند.

منیژه بهره حدود چهل زن نویسنده و کتاب‌خوان را در ولایت هرات هر دو هفته گرد هم میاورد، با هم شعر می‌سرایند، داستان می‌خوانند و تبادل نظر می‌کنند.

او پس از حاکمیت طالبان و در اوج ناامیدی‌ها با چهار تن از دوستانش این جلسات را آغاز کردند: "به هدف چیره‌گی بر این ناامیدی تلاش کردیم جلسات کتاب‌خوانی برگزار کنیم. این جلسات با چهار نفر شروع شد و حالا پس از گذشت ده ماه بیش از صد نفر عضو در نجاری داریم و بیش از چهل نفر هم به شکل حضوری هر ماه دو بار جمع می‌شوند و در باره کتابی که از قبل مشخص می‌شود یادداشت‌های خود را شریک می‌کنند."

با سقوط نظام جمهوریت مورد حمایت غرب در افغانستان، بیشتر فرهنگیان و شاعران این کشور را ترک کردند.

اشتیاق به مهاجرت برای فرار از زیر سلطه‌ی‌ طالبان همچنان بلند است. بیم آن وجود دارد که با دوام محدودیت طالبان، شعر و شاعری بیشتر متاثر سخت‌گیری دوامدار طالبان شود و بخشی از شاعران جوان به ویژه زنان کشور را ترک کنند.

طالبان به پرسش‌های رادیو آزادی در باره ادعای محدودیت‌ها بر نشست‌های شعرخوانی پاسخ ندادند اما تلاش دارند نشان دهند که نسبت به گذشته تغییر کرده‌اند و چند ماه پیش مراسم شعرخوانی برپا کردند.

در این مراسم چهره‌های بلندپایه طالبان به شمول انس حقانی، برادر سراج‌الدین حقانی سرپرست وزارت داخله طالبان اشتراک کرده بودند، اما زنان شاعر غایبان اصلی و همیشگی تجمعات طالبان بوده‌اند.