کریمه عزم، باشندهٔ ولایت کندز و مادر سه فرزند است.
او که به تنهایی از فرزندانش سرپرستی میکند، ادعا کرد که پیش از این در یکی از کلینیکهای غیردولتی داکتر بود و حدود پنج ماه پیش بنابر وضع محدودیت از سوی حکومت طالبان بر کار زنان، وظیفهاش را از دست داد.
بانو عزم به رادیو آزادی گفت، امسال نه وسایلی برای خانه خریده و نه هم لباسی برای کودکانش:
"هر سال که عید میآمد وسایل خانه تازه میخریدیم، مثلاً قالین پرده، ظرف به مود روز، چون خودم داکتر بودم معاش داشتم، حال بیکار هستم، پنج شش ماه میشود ذخیرهای را که داشتم خوردم، عید است، طفلهایم گریه میکنن چیزی ندارند، نمیدانم چه کنم چه بخرم، آمده عید من کجا روم چه هدیه کنم، سقف آسمان تراشم یا زمین خانه کنم، رخت کهنه لباس کهنه دلم را گرفت من تا کی به چنین حالت نظاره کنم."
احمدشاه، یکی از باشندگان کابل است که میگوید، دو سال میشود که کارش را از دست داده است.
احمدشاه میگوید، در عیدهای گذشته ضمن رنگ و ترمیم خانه، همه وسایلش را نو میکرد، اما در این دو سال تنها دغدغهاش، فراهم کردن مواد خوراکی برای خانه است:
"در گذشته مردم بسیار با سلیقه بودن، یک مقدار پول از نان شکم خود پسانداز میکرد، به سیر و سیاحت مثل خارجیها و اروپاییها نمیرفت آن را به آبادانی خانه مصرف میکرد به خاطر که میگفت مهمانم عزت شود، اولادم آن را ببیند فخر کند، فعلاً همه چیز رخت بر بسته از جامعهٔ ما، مردم ما بیشتر به فکر تهیه خوراک اولیه هستن این توانایی را ندارند که برون به طرف سامان دادن خانهٔ خود."
به نظر میرسد که بازارهای خرید و فروش وسایل خانه نیز در آستانهٔ عید امسال چندان گرم نبوده.
فروشندگان وسایل خانه میگویند، پائین آمدن سطح اقتصاد خانوادهها ضربهٔ جدی بر کار آنها وارد کرده است.
واعظی، یکی از پردهفروشان در شهر کابل میگوید، در گذشته اکثریت مشتریانش زنان بودند، اما به گفتهٔ او حالا که بیشتر زنان کارشان را از دست دادند، مشتریان آنها نیز کمتر شده و عایدشان کاهش یافته است:
"بازار پرده و این چیزها بیشتر بالای زنان است، چون چیز شوقی است و خانمها بیشتر به جور کردن خانه و جای شوق دارند، وضعیت کار مردمی که سابق بودن، کسی هست کسی برامده، دیگر از مردم غریب چه جور میشود، قبلاً اگر ما در ماه هشت لک پیدا میکردیم، حالی در حدود سه و نیم الی چهارلک رسیده است."
مصور هاشمی، مسئول یکی از مبل و فرنیچرسازی در کابل که از سی سال به این سو خانوادگی این شغل را پیش میبرند، میگوید که در سالهای گذشته از اول ماه رمضان برای ساخت مبل و فرنیچر سفارش میگرفتند، اما در سال روان هفتاد درصد در سفارشهایشان کاهش به میان آمده است.
او به رادیو آزادی گفت:
"سالهای گذشته فرمایشات زیاد بود، از اول رمضان شروع میشد تا ۲۵ رمضان و در ۲۵ رمضان قطع میشد تا که به فرمایشهای درست رسیدگی میشد، اما مسال تا هفتاد درصد کاهش آمده چون جور کردن فرنیچر یک کار شوق است، کسی پول داشت جور میکند نداشت فقط به مصرف خانه باید برسد."
چیدن سفرۀ عیدی با ظروف ویژهٔ آن از رواجهای است که به زیبایی آن میافزاید.
علی یکی از فروشندگان ظروف خانه در کابل میگوید، در گذشته در آستانهٔ عید بازار خرید ظروف گرم بود و او روزانه بیش از ۴۰ هزار فروشات داشت.
او به رادیو آزادی گفت که اما امسال بازار فروشاتش سرد است:
"کسانی در دوران جمهوریت پول داشتن کار داشتن وسایل خانه میخریدن، اما بیشترشان رفتن وسایل خود را لیلام کردن، همش در بازار کهنه فروشی افتاده به نصف قیمت، ظروفی که قبلاً در عید ما سودا میکردیم در روز چهل الی چهل پنجهزار میشد، امسال چند روز که به عید رمضان مانده کسی بهای ظروف را پرسان نمیکند، اصلاً قیمت گذاری نمیکنند که این چایبر یا پیاله چند است."
به گفتهٔ این خانوادهها و فروشندگان، اقتصاد مناسب، زمینه را برای یک زندگی با امکانات و مرفع فراهم میکند که بحران اقتصادی در این دو سال همه امکانات را از آنها گرفته است.