ریشه دیرینه واژۀ عید در ادبیات فارسی دری

"معشوقه به نام من و کام از دیگران است
چون غره شوال که عید رمضان است"

خالده تحسین یک تن از شاعران افغانستان می‌گوید، عید هم در شعر و هم در نثر ادبی فارسی دری از دیر باز جای دارد.

به گفتۀ بانو تحسین، واژۀ عید در شعر مولانا معنی وارستگی دارد و در نثر عامۀ مردم خوشی را می‌رساند:
"وقتی کسی را می بینیم که دیدارش بسیار برای ما شیرین است برایش می‌گویم وقتی که ترا دیدم اینقدر خوش شدم مثلی‌که سرم عید شده باشد، وقتی که ما خوش هستیم بیشتر شادی خود را در قالب واژۀ عید بیان می‌کنیم و در ادبیات منظوم ما هم این واژه از گذشته‌ها تا امروز کاربرد فراوان دارد".

عید به عنوان جشن اسلامی همچنان از طریق اشعار به هنر موسیقی نیز راه یافته است.

برخی آوازخوانان افغانستان اشعار مرتبط به جشن عید را خوانده اند که این آهنگ‌ها بیشتر در روزهای عید پخش می‌شود.

یعقوب یسنا، استاد پوهنزى ادبیات فارسی دری پوهنتون کابل هم در مورد جایگاه عید در ادبیات معاصر سخن می‌گوید.

وی همچنان اشاره به پیشینۀ استفاده از واژۀ عید در ادبیات کهن دارد.

به گفتۀ یعقوب یسنا، واژۀ عید در سروده‌های حافظ شیرازی، منوچهری دامغانی، سعدی، مولانا و دیگر شاعران ادبیات فارسی دری از گذشته تا امروز بافت خورده و بیانگر جایگاه ارزندۀ این جشن در ادبیات فارسی- دری است.

او با اشاره به شعر حافظ شیرازی در وصف عید فطر به رادیو آزادی گفت:
"شاعران از رسیدن جش‌ها و عیدها استقبال کرده اند و برای رسیدن جشن عید شعر سروده اند در گذشته‌ای شعر فارسی دری اگر توجه کنیم می‌بینیم وقتی فطر می‌رسد حافظ می‌گوید، روزه یک‌سو شد و عید آمد و دل‌ها برخواست".

عید یکی از جشن‌های دینی و فرهنگی است که سالی دو بار زیر نام عید سعید فطر و عید سعید اضحی یا قربان از سوی مسلمانان جهان تجلیل می‌شود.

اما خوشی‌های که در پی آمدن عید‌ها در روح و روان مردم تا امروز نقش بسته از نسل‌ها به این سو پای این جشن‌های دینی را تا ادبیات فارسی دری نیز کشانده است.

هر چند واژۀ عید بیشتر مختص دو عید مسلمانان است، اما به دلیل بار معنایی آن که جشن است، برخی از فرهنگیان و شاعران از جشن نوروز هم به عنوان عید نوروز یاد کرده اند.