از استقلال تا سقوط؛ پایان سفر سیاسی خانوادۀ «شیخ» زیر سایۀ یک قیام

شیخ حسینه صدراعظم بنگلادیش بود که با دستاوردهای اقتصادی و انتقادات به سرکوب مخالفان، یکی از طولانی‌ترین دوره‌های صدراعظمی را تجربه کرد، اما اعتراضات اخیر به سقوط دولتش انجامید.

بنگلادیش، کشوری در جنوب آسیا است که در سال ۱۹۷۱ پس از یک جنگ آزادی‌خواهانه از پاکستان جدا شد و به استقلال رسید. از آن زمان تاکنون، بنگلادیش یک دموکراسی پارلمانی را حفظ کرده بود، اگرچه این کشور با چالش‌های سیاسی و اقتصادی متعددی مواجه بوده است.

ساختار سیاسی در بنگلادیش در همۀ این ‌سال‌ها به گونه‌ای بوده که رئیس‌جمهور به عنوان رئیس دولت و سرقوماندان اعلی عمل می‌کند، اما نقش او بیشتر تشریفاتی است. قدرت اجرایی در بنگلادیش در دست صدر اعظم بوده است که رئیس حکومت و رئیس اکثریت در پارلمان است. پارلمان بنگلادیش که به "جتیه سنسد" (Jatiya Sangsad) معروف است، تک‌مجلسه است و ۳۰۰ نماینده دارد.

شیخ حسینه کی بود و چگونه وارد سیاست شد؟

شیخ حسینه، صدراعظم پیشین بنگلادیش

شیخ حسینه واجد، دختر شیخ مجیب‌الرحمن، بنیان‌گذار و اولین رئیس‌جمهور بنگلادیش است. به این معنی که ورود شیخ حسینه به سیاست در بنگلادیش ارتباط مستقیم به پیشینۀ خانوادگی‌ او و نقش برجستۀ پدرش داشت که هم بنیان‌گذار بنگلادیش محسوب می‌شد و هم در این کشور به «پدر ملت» یا «پدر بنگلادیش» شهرت یافته بود.

ورود جدی شیخ حسینه به سیاست پس از وقایع سال ۱۹۷۵ رخ داد. در آن سال، یک کودتای نظامی در این کشور رخ داد که منجر به قتل شیخ مجیب‌الرحمن و بسیاری از اعضای خانواده‌اش شد. شیخ حسینه و خواهرش که در آن زمان در آلمان غربی زندگی می‌کردند، از این واقعه جان سالم به در بُردند.

او پس از مرگ پدر و سایر اعضای خانواده‌اش، در هندوستان و سپس در بریتانیا زندگی کرد. این تجربه‌های تلخ و از دست دادن خانواده‌، او را به شدت تحت تأثیر قرار داد و انگیزه‌ای قوی برای ورود به سیاست و ادامهٔ راه پدرش در او ایجاد کرد.

شیخ حسینه در سال ۱۹۸۱ به بنگلادیش بازگشت و به رهبری حزب عوامی لیگ (Awami League)، که یکی از احزاب اصلی سیاسی بنگلادیش و حزبی که توسط پدرش تأسیس شده بود، انتخاب شد.

این حزب به عنوان یکی از نمادهای مقاومت در برابر حکومت‌های نظامی و به عنوان مدافع دموکراسی در بنگلادیش شناخته می‌شود.

شیخ حسینه از همان ابتدا به عنوان یک چهرۀ کلیدی در مخالفت با حکومت‌هایی که پس از کودتای ۱۹۷۵ به قدرت رسیده بودند، شناخته شد. او به تدریج توانست حمایت عمومی را جلب کند و حزب عوامی لیگ را به پیروزی در انتخابات ۱۹۹۶ برساند و خود به عنوان صدر اعظم بنگلادیش انتخاب شود. شیخ حسینه تا سال ۲۰۰۱ در این سمت باقی ماند.

دورۀ نخست شیخ حسینه و شکست او در انتخابات

در طول دورۀ صدراعظمی اول شیخ حسینه، دولت او تلاش کرد تا اقتصاد بنگلادیش را تقویت کند. یکی از اقدامات کلیدی او انکشاف بخش زراعت و تلاش برای بهبود وضعیت معیشتی قریه‌نشینان بنگلادیش بود.

یکی از دستاوردهای مهم دولت شیخ حسینه، امضای توافقنامه «گنگ» با هند در سال ۱۹۹۶ بود. این توافقنامه به اختلافات طولانی‌مدت بین دو کشور در مورد تقسیم آب رود گنگ پایان داد و به عنوان یک موفقیت دیپلماتیک بزرگ برای بنگلادیش محسوب شد.

شیخ حسینه در طول این دوره تلاش کرد تا به ناآرامی‌های داخلی در مناطق مختلف کشور، به ویژه در منطقه چیتاگونگ پایان دهد.

او موافقت‌نامه‌ای را با شورشیان در این منطقه به امضا رساند که به صلح نسبی و پایان درگیری‌ها منجر شد.

بنگلادش کشوری نسبتاً فقیر است که با چالش‌های اقتصادی و اجتماعی فراوانی مواجه است. با این حال، این کشور در سال‌های اخیر توانسته است با رشد اقتصادی چشمگیر و بهبود زیرساخت‌ها، بخشی از مشکلات خود را کاهش دهد.

با وصف همۀ این اتفاقات، اما شیخ حسینه و حزبش «عوامی لیگ» در انتخابات سال ۲۰۰۱ میلادی شکست خوردند. در آن سال، یکی از اصلی‌ترین عواملی که باعث کاهش حمایت از دولت شیخ حسینه شد، اتهامات گسترده به فساد در دولت او بود. مخالفان سیاسی و رسانه‌ها موارد متعددی از فساد مالی و سوءاستفاده از قدرت را مطرح کردند که تأثیر زیادی بر وجهه دولت گذاشت.

دولت شیخ حسینه به دلیل برخورد با مخالفان سیاسی و سرکوب برخی اعتراضات، با اتهامات به نقض حقوق بشر مواجه شد. این موضوع باعث شد که بخشی از جامعه نسبت به شیوه حکمرانی او ناامید شود.

اگرچه دولت شیخ حسینه موفق به اجرای برخی برنامه‌های انکشافی شد، اما مشکلات اقتصادی همچنان در بنگلادیش ادامه داشت. فقر، بیکاری و نابرابری‌های اقتصادی همچنان از دغدغه‌های اصلی مردم بودند و نتایج برخی از سیاست‌های اقتصادی دولت کمتر از انتظار مردم بود.

علاوه بر این‌ها، حزب ملی‌گرای بنگلادیش (BNP) به رهبری خالده ضیا، با تشکیل یک ائتلاف قدرتمند با احزاب اسلامی و سایر گروه‌های مخالف، توانست یک جبهه متحد و قوی علیه حزب عوامی لیگ تشکیل دهد. این ائتلاف به جلب حمایت گسترده‌ای در میان رأی‌دهندگان کمک کرد و منجر به شکست شیخ حسینه در انتخابات ۲۰۰۱ شد.

خالده ضیا، رهبر حزب ملی‌گرای بنگلادش (BNP) و صدراعظم پیشین این کشور که در انتخابات، رقیب سرسخت خود شیخ حسینه را پشت سر گذاشته بود.

پس از شکست در انتخابات سال ۲۰۰۱، شیخ حسینه با دوره‌ای چالش‌برانگیز مواجه شد که شامل دستگیری، محاکمه‌ها و فشارهای سیاسی بود. شیخ حسینه در این مدت به عنوان رهبر اپوزیسیون در پارلمان بنگلادیش فعالیت کرد. در این دوره، حزب عوامی لیگ به شدت با سیاست‌های دولت خالده ضیا و حزب ملی‌گرای بنگلادیش (BNP) مخالفت می‌کرد.

در سال ۲۰۰۷، شیخ حسینه دستگیر شد و در زندان به سر بُرد. این دستگیری‌ها بخشی از تلاش دولت وقت و حامیانش برای کاهش نفوذ او و حزب عوامی لیگ بود.

این اتهامات و محاکمه‌ها، که بسیاری از آنها از سوی شیخ حسینه و حامیانش به عنوان انگیزه‌های سیاسی توصیف شد، موجب شد که او حمایت مردمی بیشتری کسب کند. مردم و احزاب مخالف دولت وقت، این اقدامات را به عنوان تلاش‌هایی برای حذف رقیبان سیاسی و سرکوب دموکراسی می‌دانستند.

با فشار جنبش‌های مردمی و نهادهای بین‌المللی در پی دستگیری شیخ حسینه، اعتراضات گسترده‌ای در بنگلادیش رخ داد.

طرفداران او، جنبش‌هایی را برای آزادی او و برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه به راه انداختند. فشارهای بین‌المللی نیز بر دولت وقت افزایش یافت تا شیخ حسینه آزاد شود و اتهامات علیه او مورد بررسی دقیق‌تر قرار گیرد.

در نهایت، در نوامبر ۲۰۰۸، پس از یک دورهٔ طولانی در زندان و تحت فشارهای داخلی و بین‌المللی، شیخ حسینه آزاد شد. او سپس به صورت فعال وارد مبارزات انتخاباتی شد. انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۸ در بنگلادیش برگزار شد و حزب عوامی لیگ به رهبری شیخ حسینه با کسب اکثریت قاطع پیروز شد. این پیروزی به او اجازه داد تا دوباره صدر اعظم بنگلادیش شود و دوره جدیدی از حکمرانی خود را آغاز کند.

شیخ حسینه با پیروزی‌های متعدد در انتخابات‌های بنگلادیش، موقعیت خود را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین رهبران این کشور تثبیت کرد.

دورۀ طولانی حکمروایی در بنگلادیش

دورهٔ صدراعظمی جدید شیخ حسینه که از سال ۲۰۰۹ آغاز شد یعنی چند ماه بعد از پیروزی حزبش در انتخابات. این دوره یکی از طولانی‌ترین و مهم‌ترین دوره‌های سیاسی در تاریخ معاصر بنگلادیش بود. این دوره با چندین دستاورد کلیدی و همچنین چالش‌های مهمی همراه بود که تأثیر عمیقی بر ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بنگلادیش داشت.

شیخ حسینه در انتخابات سال ۲۰۱۴ پیروز شد و دورهٔ سوم خود را آغاز کرد. او همچنان به عنوان صدر اعظم بدون رقیب باقی ماند و در انتخابات سال ۲۰۱۸ نیز مجدداً پیروز شد و چهارمین دوره خود را به عنوان صدر اعظم آغاز کرد تا دورهای پی‌هم صدراعظمی او به یکی از طولانی‌ترین دورهٔ زعامت یک سیاستمدار زن در تاریخ جهان تبدیل شود.

از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۴، شیخ حسینه واجد به عنوان صدر اعظم بنگلادیش سیاستی چندوجهی را پیش برد که شامل دستاوردهای چشمگیر و همچنین انتقادات جدی بود. در این دوره، او توانست تحولات عمده‌ای را در زمینه انکشاف اقتصادی و زیرساخت‌های شهری، معارف و صحت و مبارزه با افراط‌گرایی به دست آورد، اما در عین حال به دلیل سرکوب مخالفان سیاسی و محدودیت‌های اعمال شده بر آزادی‌های مدنی، به عنوان یک رهبر خودکامه نیز مورد انتقاد قرار گرفت.

در دوران حکومت شیخ حسینه، بنگلادیش یکی از سریع‌ترین رشدهای اقتصادی در جهان را تجربه کرد. رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) به طور مداوم در حدود ۶ تا ۸ درصد بود. این رشد اقتصادی به بهبود سطح زندگی میلیون‌ها نفر در این کشور کمک کرد.

بنگلادیش تحت رهبری شیخ حسینه به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان پوشاک در جهان تبدیل شد. این صنعت به یکی از موتورهای محرک اقتصادی این کشور تبدیل شد و میلیون‌ها فرصت شغلی ایجاد کرد.

شیخ حسینه با حامد کرزی رئیس‌جمهور پشین افغانستان و مانموهان سینگ نخست وزیر پیشین هند در اپریل ۲۰۱۰ | بوتان

او همچنین پروژه‌های بزرگ زیرساختی را به انجام رساند، از جمله ساخت پل پادما که یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های زیرساختی در تاریخ بنگلادیش محسوب می‌شود و به اتصال مناطق مختلف کشور کمک کرد.

شیخ حسینه سیاست سختگیرانه‌ای را در قبال افراط‌گرایی مذهبی و تروریسم اتخاذ کرد. پس از حملات تروریستی در داکا در سال ۲۰۱۶، او نیروهای امنیتی را تقویت و گروه‌های افراطی را سرکوب کرد.

در این مدت، حزب ملی‌گرای بنگلادیش (BNP) و دیگر احزاب مخالف، بارها اعلام کردند که در شرایط ناعادلانه‌ای قرار گرفته‌اند و با فشارهای سیاسی و قضایی مواجه بوده‌اند.

در انتخابات‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸، اتهامات گسترده‌ای درباره تقلب، دستگیری‌های سیاسی، و ارعاب رأی‌دهندگان مطرح شد. این مسائل باعث شد که مشروعیت دولت او در نظر برخی از ناظران و منتقدان زیر سؤال برود.

دولت شیخ حسینه به اعمال محدودیت‌های شدید بر آزادی بیان و آزادی مطبوعات متهم شد. قوانینی مانند قانون امنیت دیجیتال که در سال ۲۰۱۸ تصویب شد، به عنوان ابزاری برای سرکوب انتقادات و مخالفان آنلاین استفاده شده است.

اعتراضات بنگلادیش و سقوط دولت به رهبری شیخ حسینه

اعتراضات اخیر در بنگلادیش که از جولای ۲۰۲۴ آغاز شد، به سرعت به یک جنبش گسترده علیه دولت تبدیل شد. این اعتراضات با سرکوب شدید مواجه شد و منجر به کشته و زخمی شدن صدها نفر گردید.

اعتراضات بنگلادیش از اول جولای امسال آغاز شد و به تدریج به یک جنبش گسترده در سراسر کشور تبدیل شد. این اعتراضات ابتدا توسط محصلان و اندکی هم استادان پوهنتون‌های دولتی آغاز شد و به سرعت گسترش یافت.

دلیل اصلی این اعتراضات، حکم ستره محکمۀ بنگلادیش در ۵ جون ۲۰۲۴ بود که نظام سهمیه‌بندی شغلی برای اعضای خانواده‌هایی کهنه‌سربازان جنگ استقلال ۱۹۷۱ را مجدداً برقرار کرد.

این نظام سهمیه‌بندی که در سال ۲۰۱۸ لغو شده بود، در جامعه بنگلادیش به عنوان یک سیستم ناعادلانه تلقی شد، زیرا بر اساس آن ۳۰ درصد از مشاغل دولتی به خانواده‌های سربازان پیشین اختصاص می‌یافت، در حالی که بسیاری از جوانان و فارغ‌التحصیلان احساس می‌کردند که این سهمیه‌بندی فرصت‌های شغلی آن‌ها را محدود می‌کند.

در آغاز، این اعتراضات مسالمت‌آمیز بود، اما به تدریج با سرکوب شدید توسط دولت و نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد.

اعتراضات بنگلادیش که منجر به سقوط دولت تحت رهبری شیخ حسینه شد.

در میانه‌های ماه جولای، این اعتراضات به شدت سرکوب شد و تعداد زیادی از معترضان کشته و زخمی شدند.

نیروهای وابسته به دولت نقش مهمی در سرکوب اعتراضات داشتند. این وضعیت باعث افزایش نگرانی‌های بین‌المللی و درخواست‌هایی برای پایان دادن به خشونت‌ها و احترام به حقوق بشر در بنگلادیش شد.

اعتراضات به مرور زمان شدت گرفت و پس از سرکوب‌های خشونت‌آمیز و کشته شدن صدها محصل و معترض، اعتراضات از اصلاحات سهمیه‌ای فراتر رفت و به درخواست برای استعفای حسینه و سقوط دولت او منجر شد. اشتباهات دولت در مدیریت این اعتراضات، از جمله استفاده از نیروی مرگبار علیه معترضان و اعمال محدودیت‌های شدید بر ارتباطات، موجب افزایش نارضایتی عمومی و انزوای بین‌المللی شد.

شیخ حسینه که به دلیل انتقادات گسترده داخلی و فشارهای بین‌المللی به شدت تحت فشار قرار داشت، در نهایت مجبور به ترک کشور و پناه گرفتن در یک کشور خارجی شد، و دولت او سقوط کرد. این وقایع نقطه عطفی در تاریخ معاصر بنگلادیش محسوب می‌شود و به احتمال زیاد تأثیرات عمیقی بر آینده سیاسی این کشور خواهد داشت.

به نظر می‌رسد که پیامدهای قیام‌های اخیر برای آینده بنگلادیش بسیار گسترده خواهد بود. این اعتراضات نه تنها دولت حسینه را به چالش کشید، بلکه کل سیستم سیاسی کشور را زیر سوال برد. از دست دادن اعتماد عمومی، افزایش فشارهای بین‌المللی و عدم توانایی دولت در کنترل اوضاع می‌تواند به تحولات بزرگی در ساختار سیاسی بنگلادیش منجر شود.

این تحولات ممکن است زمینه را برای ظهور رهبران جدید و بازنگری در سیستم حکومتی فراهم کند.

وحید پیمان