این اقدام در حالی صورت میگیرد که ایران به گفته مقامهای این کشور، با خشکترین سال در بیش از نیم قرن اخیر روبهرو است.
بارندگی در سراسر ایران به شدت کاهش یافته، مخازن سدهای بزرگ به سطوح بحرانی نزدیک میشوند و دههها استخراج بیش از حد، منابع آب زیرزمینی را خالی کرده است. شهرهای بزرگ، از جمله تهران، پایتخت این کشور پیش از این جیرهبندی آب را آغاز کردهاند.
این استراتژی جدید شامل خرید آب مازاد از همسایگان مشتاق و گسترش واردات کالاهایی که برای تولیدشان به آب بیشتری نیاز است، میشود که به عنوان انتقال "آب مجازی" شناخته میشود.
مفهوم "آب مجازی" که به واردات محصولاتی که برای تولید به مقادیر زیادی آب نیاز دارند، اشاره دارد، نشاندهندۀ فاصله گرفتن ایران از تأکیدش بر خودکفایی کشاورزی است.
بیشتر همسایگان ایران، از جمله افغانستان، عراق و مناطق مرزی پاکستان، خود با خشکسالی و کمبود آب دست و پنجه نرم میکنند. ارمنستان، در شمال غربی ایران، منابع آب نسبتاً بیشتری دارد.
با این حال، ناصر کرمی، کارشناس محیط زیست ایران در ناروی به رادیو فردا، بخش ایران رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی گفت که ایران به احتمال زیاد به افغانستان نزدیک خواهد شد و به دنبال معاملات و یا تهاتری اقتصادی (معاملۀ غیرپولی) در حوزۀ آب خواهد شد.
او گفت: "افغانستان دریاهای زیادی دارد که از خاک آن خارج میشوند، از جمله سه دریا که به ایران میروند. و آنها برای چیزهایی که هزینه زیادی برای ما ندارند، مانند دسترسی به آبهای بینالمللی، به ما نیاز دارند."
بند کمالخان در افغانستان بخشی از آب به ایران سرازیر میشود.
این درحالیست که نجیبالله سدید، کارشناس مدیریت آب و محیط زیست میگوید که افغانستان خود دچار خشکسالی است.
از سوی دیگر حکومت طالبان روز چهارشنبه، ۱۲ قوس از مردم در افغانستان خواسته که برای بارش باران دعا کنند و نماز استسقا ادا کنند.
کرمی همچنین پیگیری چندین دههای ایران برای خودکفایی کشاورزی را زیر سوال برد و استدلال کرد که این کشور بدون واردات سنگین، فاقد منابع آبی برای تغذیۀ جمعیت حدود ۹۰ میلیونی خود است.
او هشدار داد: "ما یک کشور تولیدکنندهای که بتوانیم غذای ۱۰۰ میلیون آدم را در ایران تولید کنیم، نیستیم. و حالا بحث دارد که از نظر میزان خاک و آب در دسترس بتوانیم در بهترین شرایط ممکن برای حد اکثر ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر غذا تولید کنیم و باید بقیه را وارد کنیم. این یک کار خلی خوب و منطقی است."
این بحران همچنین توسط آنچه رسانههای محلی و طرفداران محیط زیست آن را "مافیای آب" ایران مینامند، تشدید شده است - شبکهای از لابیهای کشاورزی با ارتباطات سیاسی، پیمانکاران سد و دلالان قدرت محلی که مدتهاست از مصرف نامحدود آب، پمپاژ بیش از حد آبهای زیرزمینی و یارانههای کشاورزی در مقیاس بزرگ سود بردهاند.
برای بسیاری از ایرانیان، ایدۀ خرید آب ناخوشایند است و روایت ملی ساخته شده پیرامون استقلال و تابآوری را به چالش میکشد. اما کارشناسان میگویند این تغییر نشان دهندۀ یک حسابرسی ضروری است. کمبود آب ایران نه تنها ناشی از خشکسالی طولانی مدت، بلکه ناشی از دههها سوء مدیریت و تسریع تغییرات اقلیمی است.