لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
یکشنبه ۱۸ سنبله ۱۴۰۳ کابل ۰۳:۵۷

با داکترعطایی در مورد حملات انتحاری بالای غیر مسلمانان


پوهنتون ازهرشریف
پوهنتون ازهرشریف
گزارشگر رادیو آزادی مصاحبهء را با داکتر عبدالله عطایی استاد پوهنتون الازهر مصر در رابطه به حملات انتحاری از نگاه فقه اسلامی انجام داده، نخست از وی پرسیده است:

داکتر صاحب عبدالله عطایی، نظر به گفتگو های زیاد که در جهان اسلام در مورد برداشت ها از اصول اسلام وجود دارد و این برداشت ها در غرب هم تاثیر گذار می باشد. استدلال های مختلف که در بارهء رفتار مسلمانان با دیگران است، می خواهم از شما به حکم تخصص در امور شرعی و قانونی از موسسه الازهر شریف، زیربنا های اساسی رفتار اسلام با دیگران را توضیح بدهید؟


بسم الله الرحمن الرحیم، به اساس آیه قران عظیم الشان پیامبر اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و سلم) رحمت است برای تمام عالم، رحمت کلمه ای عام است برای تمام موجودات که شامل عالم حیوانات و جمادات و نباتات می شود. پس انسان به قطع نظر از این که او چه آیین دارد و چه مذهب دارد در نزد خدواند)ج) مکرم است و مورد رحمت پروردگار است.

انسان یا بنی آدم بنای خداست یا ساخته خداست، و هر کسی که این بنیان خدا را خراب می کند او از طرف خداوند ملعون است یعنی لعنت کرده شده است، و در حدیث پیامبر خدا (صلی الله علیه و سلم) آمده است که انسان در خوبی است یعنی در حالت طبیعی است تا وقت که خون ناحق را نریزد و ریختن خون به حق باشد یعنی وفق اصول تشریع منصوص باشد، نفع که در این جا از طرف خداوند (ج) آمده است که انسان در این جا قصاص می شود، در این جا انسان خون او هدر می رود، در این جا زنده گی او به پایان می رسد، در غیر از این هیچ کسی حق ندارد که به این بنیان خداوند به هیچ شکل از اشکال تعرض بکند، این است زیر بنای اسلام در تعامل او با انسان ها.

در حال حاضر استدلال های که از اسلام در کشور های مختلف هم چون پاکستان، افغانستان، کشور های عربی و کشور های غربی وجود دارد و ما از کجا می دانیم که به حکم شرعی دست بیابیم، و آن هم حکم شرعی اصیل و ناب ؟

حکم شریعت اسلامی اگر ما بخواهیم فقه را بشکل صحیح آن، و حکم شرعی از اصول اسلامی برداشت کنیم، باید قبل از او کسانی که دست اندر کار مسالهء فقه اسلامی و مساله عقیده اسلامی و مسایل جزییات هستند، باید از کشش ها و گرفتاری های سیاسی باید تا حدی زیادی دور باشند، یعنی انسان باید وقتی که می خواهد به حکم شرعی دست بیابد از همه کشش های قبلی خود را مجرد بسازد خالی بسازد و بعد در صورت فهمیدن حکم شرعی باشد.

برای پیدا کردن آن، اساساً مساله تعمق در فقه اسلامی بسیار مهم است و فهمیدن تاریخ اسلامی بسیار مهم است و فهمیدن تاریخ فقه اسلامی امر مهم است که در بسیار مناطق جهان مثلاً در افغانستان ما در پاکستان و تا حدی در هند، مساله روح شریعت اسلامی که اساسات آن باز هم بر می گردد به تاریخ فقه اسلامی تا حدی زیادی ناشناس مانده، یعنی برای این که ما به حکم ناب اسلامی دست پیدا کنیم، و روح شریعت اسلامی را بفهمیم باید اول تاریخ فقه اسلامی را بفهمیم بعد از آن از کشش های سیاسی خود را مجرد بسازیم تا به حکم فقی دست پیدا کنیم.

منطق اسلامی از دفاع و حمله یا تعرض به دشمن چگونه است و مبتنی بر چی است ؟

خداوند متعال می فرماید (لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی) یعنی زور در دین نیست و خداوند حکمت این را نیز در امتداد همین آیه بیان می کند چرا که می گوید هدایت و رهنمون از گمراهی جدا شده است. اگر ما مساله اکراه در عقیده، اکراه در سلوکیات مذهبی در زنده گی وارد بکنیم، پس این باقی آیه که حکمت و بیان بخش اول آیه می باشد، العیاذ بالله از حکمت خداوند خالی می شود، حکمت که خداوند خواسته این است که اکراه در دین نیست چرا که رهنمون از گمراهی جدا شده است، پس کسی که می خواهد اکراه کند یعنی به زور مطلب را به عنوان اسلامی بفهاند به این معنی است که جز دوم از آیه را یا نه فهمیده به گمان بیشتر و یا این که نخواسته بفهمد که این هم گناه است.

مساله دوم این است که خداوند در آیهء مبارکه می فرماید که ( خداوند شما را ممنوع نداشته است از آن کسانی که شما را نه کشته اند، شما را از سرزمین شما بیرون نکرده اند، به این ها نیکویی بکنید و عدالت را در مورد آن ها رعایت بکنید ) این اصل بسیار مهم است، فقط در جزءاول، زنده گی مسالمت آمیز طبعی اسلام در جز دوم در صورت که در سرزمین شما تجاوز کنند، در صورت که به شخص شما تجاوز کنند، در صورت که به اعراض شما تجاوز کنند، در ان صورت است که فقه ها و اسلام جزییات از این را بیان کرده.

در مجموع باید انسان های که می خواهند دست به سلاح ببرند به عنوان دفاع به عنوان جنگ به عنوان مبارزه باید این مطلب را فراموش نکند که امام علی رضی الله عنه می گوید، انسان هر انسان که باشد یا برادر دینی تو است یا همتای تو در خلقت است یا نمونه تو در خلقت است در هر صورت مال و خون او بر تو حرام است.

در نصوص فقه اسلامی بسیار چیزهای مهم را بخصوص در این اواخر دریافتم که حتی غیبت کردن غیر مسلمان نه تنها دست بردن به سلاح و اعدام و کشتن و انفجار دادن بلکه غیبت کردن غیر مسلمان هم تا وقت که معتدی و متجاوز نباشد حکم غیبت است و بر خود مسلمان حرام است. این نصوص اسلامی بخصوص فقه امام مالکی به این مساله تاکید کرده است.

بعضی نظریات هم وجود دارد که تعداد از احزاب یا گروه های تندرو چه در افغانستان یا چه در پاکستان و بعضی از کشور های عربی به او استدلال می کنند و عملیات انتحاری در کشور ها انجام می دهند و هم چنان بعضی فتوا ها در بعضی کشور ها به وجود آمده که هم چون عملیات را کاملاً تحریم کرده است، و شما منحیث یک انسان متخصص که اخیراً به درجه علمی دوکتورا از موسسه الازهر شریف بدست آوردید نظر شما در این مساله از نگاه حکم شریعت اسلام چیست ؟

ریختاندن خون مهم ترین و خطرناک ترین پدیده در اسلام شناخته شده، حالا مساله این که باید هر چیزی که مرتبط به سبب منتهی شدن زنده گی انسان قرار می گیرد باید مشروع باشد یعنی نص باشد که در آن هیچ اختلاف نباشد، چه جای برسد در این مسایل کشتن های مجموعی و کشتن های مرگ جویانه و انتحار و این مسایل این ها اصلی در شریعت اسلام قطعاً ندارد به هیچ شکل از اشکال ندارد، وقت که نه در کتاب است و نه در سنت است، نه در اجماع فقه اسلامی و نه در امور مقایسه ای، پس در این صورت کسانی که حتی تندروان که بخواهند دلیل پیدا کنند برای مشروعیت این کار، یقیناً این یک چالش بزرگ است به جلو آن ها که نص را در فقه اسلامی هیچ وقت پیدا نمی کنند که این امر را مجاز بداند.

فقط کسانی که این چنین فتوای را می دهند یا به شکل از اشکال اشاره به اباحت این مساله می کنند بیشتر از آن نه، فقط می گویند به اندازه مباح است چون وسیله دیگری ندارند. ابداً همچو چیزی نص در هیچ مذهبی از مذاهب فقهی نیامده، و کسانی که راه جویی می کنند به این مساله فقط مسایل عقلی را در این جا وارد می کنند، اما در جواب آن ها باید گفت، او چون می گوید هیچ وسیله ای پیدا نمی کند برای دفاع از خود و این آخرین وسیله است، خوب این که آخرین وسیله است وسیله خودش باید مشروع باشد، مثال آنکه پیامبر اسلام منع قرار دادند از این که تیر که به طرف دشمن شلیک می شود زهرآلود شود، آن تیر اگر زهرآلود می شود در اسلام مشروعیت ندارد و این در فقه اسلامی منصوص است. در فقه امام مالک آمده است. و اگر کسی بخواهد وارد مبارزهء فردی شود که مرگ در آن عادتاً حتمی باشد باید به اجازه حاکم اعلی باشد، باید به اجازه حاکم آمر مسلمین باشد که برو این کار را بکن. که مساله کشتار و مساله انتحار هیچ وجه شباهت به این مقوله ندارد.

اسلام طوری که به مسلمان ها احترام دارد همچنین به دیگر ادیان احترام دارد و دین های دیگر را قبول دارد، یعنی نظر اسلام به پذیرفتن دیگران چیست ؟

پاسخ به این از جمله مسایل بدیهی به نظر می رسد که اسلام وجه تمایز اسلام و خوبی و زیبایی اسلام به قطع نظر از این که ما مسلمان هستیم این است که دیگران را می پذیرد، یعنی ایمان یک مسلمان هیچ وقت کامل نمی شود تا وقت که بر ادیان دیگر ایمان نداشته باشد، این خود یک دلیل آشکار و واضح بر هر انسان که بخواهد عقل داشته باشد بخواهد چیزی را بفهمد. مسلمان باید بخصوص کسانی که اتباع ادیان سماوی اند که در آن هیچ جای شک نیست تا وقتی که آنها بر ما تجاوز نکنند و تجاوز آن ها از نگاه فقه اسلامی و قوانین شرعی و قوانین بین المللی تجاوز شمرده نشود، ما حق دست بردن به سلاح بر علیه آنها نداریم.


مصاحبه از عبدالرووف هروی خبرنگار رادیو آزادی را در قاهره
XS
SM
MD
LG