لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
سه شنبه ۹ ثور ۱۴۰۴ کابل ۰۴:۴۸

عدم خشونت در زنده گی، عقاید و مبارزات گاندی


بارک اوباما رییس جمهور امریکا در سپتمبر ۲۰۰۹ در لیسه عالی شهر ویکفیلډ Wakefield امریکا گفت، وی الهام فوق العاده زیادی از مبارزات مهاتماگاندی گرفته است.
اوباما بعد از آن در این مورد سخن گفت که از وی سوال شد، اگر از میان شخصیت های فعلی و قبلی جهان یک شخص را برای ضیافت شام انتخاب کند کی خواهد بود.
اوباما گفت:
«فکرمی کنم این شخص گاندی که قهرمان حقیقی من است خواهد بود. وی کسی بود که من الهام زیادی در او یافته ام. وی الهام بخش مارتین لوترگینگ بود، زیرا اگر نهضت عدم خشونت هند نمی بود، شما در اینجا در امریکا نیز نهضت مشابه عدم خشونت را نمی دیدید.»
اوباما گفت، گاندی شخصیتی بود که تاثیر عمیقی را بر مردم زیاد و نسل های اخیر در تمام جهان به جا گذاشته است.
گاندی در جریان مبارزات برای استقلال هند، رهبر سیاسی و مذهبی مردم بود. اساس مبارزه گاندی مقاومت مسلحانه نه، بلکه بی اطاعتی وسیع مردم از نظام حاکم بود، و از همین راه مردم هند توانستند که استقلال خود را از برتانیا به دست بیاورند و همین مبارزه بود که منبع الهام برای مبارزات مردم به خاطر آزادی و حقوق در تمام جهان شد.
نام اصلی گاندی موهن داس کرم چند گاندی بود و لقب مهاتما که در زبان سانسکریت به معنی روح بزرگ است، بار نخست از سوی رابندرانات تاگور نویسنده بزرگ هندی به وی نسبت داده شد. لقب دیگر گاندی بپو است که در زبان گجراتی به معنی پدر است.
به گاندی در هند رسماً لقب پدر ملت داده شده است و از دوم اکتوبر که سالگرد تولد گاندی است در هند به حیث روز رخصتی ملی تجلیل به عمل میاید.
گاندی نظریه مبارزه عدم خشونت را بار نخست در افریقای جنوبی در جریان مبارزات جامعه هندوان برای حقوق مدنی شان مطرح کرد. در سال ۱۹۱۵ بعد از بازگشت به هند، وی مبارزات دهقانان، زمینداران و کارگران شهرها را در اعتراض به مالیات زیاد زمین و تبعیض تنظیم نمود.
در سال ۱۹۲۱ بعد ازاین که به حیث رهبر کانگرس ملی هند انتخاب شد وی به سطح تمام کشور کمپاین برای از میان بردن فقر، حقوق زنان، همزیستی مسالمت آمیز میان تمام اقوام و مذاهب، پایان دادن به کثیف شمردن گروه خاصی از مردم و متکی شدن بر خود از نظر اقتصادی را آغاز کرد، اما در صدر همه این مبارزات هدف بزرگ رهایی هند از استعمار برتانوی قرار داشت.
دراین زمان گروه های وطنپرست و آزادی خواه دیگرنیز فعال بودند که برضد استعمار برتانوی اسلحه برداشته بودند، اما گاندی حتی بر این گروه ها نیز نفوذ داشت و تلاش میکرد، این گروه ها از خشونت دست بردارند.
انندسهای نویسنده و ژورنالیست هندی به نفوذ گاندی روی این گروه ها که استعمار برتانوی آنان را تروریست میخواند و تعداد زیادی از آنان را اعدام کرد، اشاره کرده، می گوید:
«قبل از گاندی در هند که طبعاً کشور صلح دوست است، گروه های جوانان وطنپرست و متعهد نیز وجود داشتند که به مقصد مبارزه با استعمار برتانوی به تروریزم متوسل شده بودند. برتانوی ها تعداد زیادی از آنان را به نام تروریست ها اعدام کردند. تعداد زیادی از رهبران نهضت آزادیخواهی هند تروریست خوانده میشدند. آنها به این دلیل اعدام شدند که اسلحه به دست گرفته بودند اما شهرت و نفوذ گاندی بیشتر از آنان بود. و او حتی بر این افراد که به نام تروریست ها یاد میشدند، نیز نفوذ داشت.»
یک مثال مبارزات گاندی راهپیمایی صلح آمیز به طول چهارصد کیلومتر بود که در ماه مارچ سال ۱۹۳۰ میلادي صورت گرفت. این راهپیمايي که در تاریخ به نام راهپیمایی نمک ثبت شده است در تاریخ مبارزات آزادیخواهی هند نقش تعیین کننده داشت و به حیث آغاز مقاومت صلح آمیز برضد استعمار برتانوی در این کشور تلقی میشود.
این راهپیمایی که از منطقه سبرمتی Sabarmati Ashram احمدآباد آغاز شد و تامنطقه دندی گجرات ادامه یافت در اعتراض به انحصار وضع شده هندبرتانوی بر تولید نمک به ابتکار نهضت عدم همکاری گاندی تنظیم شده بود.
اصول اخلاقی گاندی:
عدم تشدد مهم ترین اصل مبارزات گاندی بود. هرچند این فلسفه قبل از گاندی نیز وجود داشت اما وی نخستین رهبری بود که این نظریه را به پیمانه وسیع و عملاً در صحنه سیاست عملی کرد. فلسفه عدم تشدد هم در ادیان توحیدی مثل اسلام و عیسویت و هم در ادیان هندی مانند هندوییزم، بودیزم و جنیزم بنیاد تاریخی دارد.
در سایر اصول مهم اخلاقی که گاندی همیشه به پیروانش توصیه می کرد، یکی راستی و صداقت بود. گاندی تمام زنده گی خود را وقف هدف بزرگ جستجوی حقیقت کرد. وی تلاش میکرد که به این هدف بزرگ از طریق آموزش از اشتباهات خود و تجربیات عملی نفسی برسد. عنوان زنده گینامه گاندی بود،"تجربه های من برای حقیقت."
وی به این عقیده بود که انسان مبارزه را که بخش های مهم آن غلبه بر نفس، ترس و تزلزل خود است، اول از باید درون خود آغاز کند. وی عقایدش را دریک جمله کوتاه که میگفت خدا حقیقت است بیان میکرد اما بعداً تغییری در آن وارد کرد و می گفت که حقیقت خداست:
«من خداوند را به حیث یک موجود خالص و بخشاینده دیده میتوانم، زیرا من میبینم که زنده گی در قلب مرگ، حقیقت در قلب دروغ و روشنی در قلب تاریکی ظهور میکند، به همین دلیل من به این نتیجه رسیده ام که خداوند زنده گی است و خداوند حقیقت و روشنی است. خداوند عشق است و برتر از همه وی بهترین خوبی است.»
بخش دیگر عقاید گاندی حاکمیت بر نفس یا بر مبنای روایات هندی براهماچاریا است. گاندی اندازه حاکمیت برنفس را از طرق گوناگون تعیین می کرد، و تجربه های زیادی را در این زمینه انجام داد که یکی از اجزای آن خوابیدن با زنان در یک اتاق و سپس در یک بستر بود. وی از تمام این تجربه ها موفق بدر آمد و در نوشته هایش در این مورد با تفصیل صحبت کرده است. به نظروی تجردفعال در صورت موجودیت جنس مخالف به معنی حاکمیت کامل بر خویشتن است.
داتاتریا بالکریشناکالیکار یکی از شاگردان متعهد وی می گفت که تجربه های گاندی با زنان سر تاپا مثل شیر مادر مقدس و پاک بود.
در جریان همین تجربه ها گاندی در ۳۶ سالگی باوجودی که ازدواج کرده بود، زنده گی تجرد را اختیار کرد. وی براهماچاریا یا حاکمیت بر نفس را وسیله ای برای نزدیکی به خداوند و خودشناسی میخواند. او میخواست مجرد بماند تا به جای شهوت عشق را بیاموزد. گاندی می گفت که براهماچاریا به معنی تسلط کامل انسان بر حواس، افکار، حرف و عمل خود است.
ساده گی یک اصل مهم دیگر در نزد گاندی بود. وی همیشه میگفت، کسانی که به مردم خدمت میکنند، باید زنده گی ساده داشته باشند. وی برای بار اول این اصل را زمانی تجربه کرد که لباس غربی را از بدنش دور کرد و لباسی را پوشید که مردم بسیار فقیر هند دوست داشتند. گاندی یک روز هر هفته را در سکوت کامل به سر میبرد زیرا به نظر وی به وسیله این تجربه به او احساس آرامش دست میدهد و کمکش میکند که یک شنونده خوب باشد.
گاندی در کتاب خود مینویسد، "زمانی که ناامید میشوم، به یادم می آید که در تمام جریان تاریخ حقیقت و محبت پیروز بوده اند. گاه و ناگاه افراد ظالم و قاتل نیز وجود داشته اند، که برای مدت زمانی فکر می شد که پیروز اند اما سرانجام شکست خورده اند."
گاندی هرچند یکی از پیروان هندوییزم بود، اما به این نظر بود که تمام ادیان مساوی اند، و به همین دلیل تمام تلاش ها برای گشتاندن وی از دین خودش بی نتیجه ماند. این سخن از گاندی نقل شده است که می گفت، "ناممکن است که کسی دروغگو، ظالم و غلام نفس خود باشد اما فکر کند که خداوند به همراه اوست."
درمورد اسلام گاندی می گفت، احادیث حضرت محمد(ص) نه تنها برای مسلمانان بلکه برای تمام بشریت سرچشمه حکمت و معرفت است. وقتی از گاندی در آخرین روزهای زنده گی اش پرسیدند که آیا وی پیرو مذهب هندوییزم است او در پاسخ گفت، "بلی، من یک هندو استم، من یک مسلمان، یک عیسوی، یک بودایی و یک یهود استم."
گاندی گوشت نمی خورد و صرفاً غذای ترکاری میخورد. پاچاخان که از دوستان و همکاران نزدیک وی بود، نیز همیشه از خوردن گوشت پرهیز میکرد و همیشه لباس ساده کرباس میپوشید.
این بود خصوصیات شخصیت مهاتماگاندی مبارز پیشتاز فلسفه عدم خشونت در جهان که با نیروی همین فلسفه، هندوستان کشور پهناور خود را از استعمار برتانوی آزاد کرد.
امروز گاندی در تمام جهان به حیث یک شخصیت بزرگ و بی نظیر شناخته میشود و تاثیرات فلسفه او دردوران ما بر بسیاری از نهضت های جهان مشهود است. نمونه های این اثرگذاری ها در قرن بیست، در امریکا، افریقای جنوبی و سایر مناطق جهان دیده شد که در قسمت های بعدی گزارش های خاص در مورد عدم تشدد راه حل موثر منازعات در مورد آن بحث هایی صورت خواهد گرفت.
XS
SM
MD
LG