گرمای سوزنده تابستان بیداد می کند و ایستادن در صف انتظار برای مدت طولانی در خارج از دفتر مرکزی شرکت برق برای پرداخت بل برق، مشتریان را عصبانی می سازد.
عبدالهادی مرد ریش دار که در سر صف ایستاده می گوید: از دریافت بل های گیج کننده برق در این ماه شکایت دارد.
عبدالهادی آنچه را که باید انتظار می داشت، می داند. در شرکت برشنا هم هفته گذشته وی با عین مشکل روبرو بوده است، مساله رشوه ستانی.
وی اینک قربانی این بازی است و می داند که بل وی عمداً بیشتر از مصرف وی برایش فرستاده شده است تا در پهلو برای مامورین شرکت برق پولی باقی بماند.
شناسایی متخلف و رجوع به مقامات قضایی هم مشکلی را حل نمی کند. باشندگان عادی کابل با اکراه، رشوه دادن را به عنوان هزینه اجتناب ناپذیر زندگی روزمره خود پذیرفته اند.
یک اداره محلی سازمان نظارت بر حقوق بشر که موسسه غیر دولتی است پیوسته فساد اداری را بزرگ ترین عامل بیکاری و ناامنی در افغانستان خوانده و از این بابت ابراز نگرانی کرده است.
عبدالهادی می گوید: در ماه می بل برق وی 35 هزار افغانی بوده است پولی که بیشتر از درامد ماهانه بسیاری از خانواده ها در افغانستان است.
عبدالهادی می گوید: مشکلات خود را با مسوولان شرکت برشنا مطرح کرد، اما کسی به وی کمک نکرد.
وی میگوید: برای پایین آوردن پول بل برق خود برای مامورین شرکت برشنا هم دو هزار افغانی رشوه داده است.
اجمل باشنده دیگر شهر کابل و صاحب یک دوکان نوار های موسیقی است، می گوید: فساد اداری در افغانستان به یک کار رسمی تبدیل شده است.
اجمل می گوید:
« زمانیکه فساد اداری به سطح بالا وجود داشته باشد مامورین پایین رتبه و قوای امنیتی، ماموران قضایی و معارف به سادگی رشوه می ستانند. در این کشور برای بدست آوردن هر چیز، ناگزیر از پرداخت رشوه هستیم.»
وی می گوید: در سال های گذشته برای نو کردن کارت و پاسپورت خود بیش از ده بار رشوه پرداخته است.
قادر صاحب یک رستورانت در کابل می گوید: واقعیت این است که در افغانستان صدای پول بلند تر از هر صدای دیگریست.
وی در حادثه تصادم موتری درگیر شد که در آن دو پیاده رو زخمی شدند و آن دو نفر که از حادثه زنده ماندند تقاضای جبران خساره نکردند، اما قادر می گوید: مامور پولیس به بهانهء اخفای خلاف رفتاری اش از وی شیرینی گویا رشوه گرفته است.
عبدالهادی مرد ریش دار که در سر صف ایستاده می گوید: از دریافت بل های گیج کننده برق در این ماه شکایت دارد.
عبدالهادی آنچه را که باید انتظار می داشت، می داند. در شرکت برشنا هم هفته گذشته وی با عین مشکل روبرو بوده است، مساله رشوه ستانی.
وی اینک قربانی این بازی است و می داند که بل وی عمداً بیشتر از مصرف وی برایش فرستاده شده است تا در پهلو برای مامورین شرکت برق پولی باقی بماند.
شناسایی متخلف و رجوع به مقامات قضایی هم مشکلی را حل نمی کند. باشندگان عادی کابل با اکراه، رشوه دادن را به عنوان هزینه اجتناب ناپذیر زندگی روزمره خود پذیرفته اند.
یک اداره محلی سازمان نظارت بر حقوق بشر که موسسه غیر دولتی است پیوسته فساد اداری را بزرگ ترین عامل بیکاری و ناامنی در افغانستان خوانده و از این بابت ابراز نگرانی کرده است.
عبدالهادی می گوید: در ماه می بل برق وی 35 هزار افغانی بوده است پولی که بیشتر از درامد ماهانه بسیاری از خانواده ها در افغانستان است.
عبدالهادی می گوید: مشکلات خود را با مسوولان شرکت برشنا مطرح کرد، اما کسی به وی کمک نکرد.
وی میگوید: برای پایین آوردن پول بل برق خود برای مامورین شرکت برشنا هم دو هزار افغانی رشوه داده است.
اجمل باشنده دیگر شهر کابل و صاحب یک دوکان نوار های موسیقی است، می گوید: فساد اداری در افغانستان به یک کار رسمی تبدیل شده است.
اجمل می گوید:
« زمانیکه فساد اداری به سطح بالا وجود داشته باشد مامورین پایین رتبه و قوای امنیتی، ماموران قضایی و معارف به سادگی رشوه می ستانند. در این کشور برای بدست آوردن هر چیز، ناگزیر از پرداخت رشوه هستیم.»
وی می گوید: در سال های گذشته برای نو کردن کارت و پاسپورت خود بیش از ده بار رشوه پرداخته است.
قادر صاحب یک رستورانت در کابل می گوید: واقعیت این است که در افغانستان صدای پول بلند تر از هر صدای دیگریست.
وی در حادثه تصادم موتری درگیر شد که در آن دو پیاده رو زخمی شدند و آن دو نفر که از حادثه زنده ماندند تقاضای جبران خساره نکردند، اما قادر می گوید: مامور پولیس به بهانهء اخفای خلاف رفتاری اش از وی شیرینی گویا رشوه گرفته است.