کرسچین ساینس مانیتور
روزنامهء کرسچین ساینس مانیتور در شماره اخیر خود مطلبی دارد تحت عنوان آموزش حقوقی برای افغانستان در حال برگشت چه کرده می تواند؟
روزنامه در بخش از مطلب خود می نویسد، توجه اساسی امریکا فعلاً به خروج قوا از افغانستان جلب شده است. در امریکا بحث ها در مورد ناکامی و پیروزی و منافع وخسارات دوام دارد. اما به نوشته روزنامه در عمق این جر و بحثها، یک سوال مهم و هولناک پنهان شده است: یعنی بعد از این در افغانستان چه واقع می شود.
روزنامه کرسچین ساینس مانیتور می افزاید، حضور قوای امریکا در افغانستان مهم است، اما فرا گیر نیست. افغانستان در گذشته هم مراحل انتقال را از سر گذارنده و انتخابی که در پیش رو دارد حتمی نیست که بین صلح و خشونت بزرگ باشد.
روزنامه می افزاید، تمام سوالات به این منحصر نمی شود که در افغانستان چه واقع خواهد شد، بلکه سوال این جاست که امریکا و جامعهء جهانی بدون در نظر داشت این که در افغانستان چه واقع می شود، تا چه حد آماده همکاری با این کشور هستند.
روزنامه می افزاید، تهداب ابتدایی پروژه امریکا و جهان در افغانستان، حق تعلیم می باشد، زیرا وقتی که علم در جامعه داخل شد پس گرفته نمی شود.
دانشی را که شاگردان در صنف مکتب فرا می گیرند، بجای خود باقی می ماند. این دانش می تواند به آزمون و مشکل روبرو شود، ولی بسیار پا برجا و سرسخت است و از بین بردن آن مشکل تر از خراب کردن سرک ها و یا دیگر زیربنا ها می باشد.
فارن پالیسی
نشریه فارن پالیسی در شماره اخیر خود مطلبی دارد تحت عنوان «چرا امریکا نمی تواند افغانستان را رها کند؟» که در بخش آن می نویسد، افغانستان امروز در مرکز جهانی تروریزم با تمام زوایای آن قرار دارد یعنی تروریزم قومی، تروریزم مواد مخدر، تروریزمی که توسط دولت حمایت می شود و حتی احتمالاً تروریزم اتومی.
هم زمان با آن افغانستان در مرکز ثقل امکانات اقتصادی بزرگ نیز موقعیت دارد. مناطق آسیای مرکزی و جنوبی، غرب چین و ایران هر چند از منابع سرشار طبعی و بشری بهره مند می باشند، ولی با هم وصل نیستند و کشور های مرفه جهان بشمار نمی روند. به نوشته نشریه ایجاد ثبات در افغانستان کلید باز نمودن این امکانات ستراتیژیک در این منطقه می باشد.
نشریه می افزاید، از قرن ها به اینسو افغانستان یک گرداب امنیتی بود ولی همزمان با آن عامل همکاری و وصلت قدرت های بزرگ هم بشمار می رفت.
برای فعال ساختن این ظرفیت، افغانستان به همکاری هسمایه گان و متحدان خود نیاز دارد. از همسایه مانند پاکستان افغانستان خواهان عدم فعالیت و یا بهتر گفته شود عدم دخالت می باشد و از متحد مانند امریکا به کمک آن در ساحه ثبات و بازسازی نیاز دارد.
به نوشته نشریه، سیستم بازسازی افغانستان بخاطر تعهدات متزلزل امریکا یعنی مارشال پلان جورج بوش و دولت سازی بارک اوباما به نتیجه دلخواه نرسید.
به نوشته نشریه، دست آورد های افغانستان در ساحه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در تاریخ معاصر آن با هر معیاری که سنجش شود، بی سابقه می باشد، ولی با آن هم بین ثروتی که به این کشور داخل شده، و ثمری که بدست آمده، تفاوت بزرگ وجود دارد.
روزنامهء کرسچین ساینس مانیتور در شماره اخیر خود مطلبی دارد تحت عنوان آموزش حقوقی برای افغانستان در حال برگشت چه کرده می تواند؟
روزنامه در بخش از مطلب خود می نویسد، توجه اساسی امریکا فعلاً به خروج قوا از افغانستان جلب شده است. در امریکا بحث ها در مورد ناکامی و پیروزی و منافع وخسارات دوام دارد. اما به نوشته روزنامه در عمق این جر و بحثها، یک سوال مهم و هولناک پنهان شده است: یعنی بعد از این در افغانستان چه واقع می شود.
روزنامه کرسچین ساینس مانیتور می افزاید، حضور قوای امریکا در افغانستان مهم است، اما فرا گیر نیست. افغانستان در گذشته هم مراحل انتقال را از سر گذارنده و انتخابی که در پیش رو دارد حتمی نیست که بین صلح و خشونت بزرگ باشد.
روزنامه می افزاید، تمام سوالات به این منحصر نمی شود که در افغانستان چه واقع خواهد شد، بلکه سوال این جاست که امریکا و جامعهء جهانی بدون در نظر داشت این که در افغانستان چه واقع می شود، تا چه حد آماده همکاری با این کشور هستند.
روزنامه می افزاید، تهداب ابتدایی پروژه امریکا و جهان در افغانستان، حق تعلیم می باشد، زیرا وقتی که علم در جامعه داخل شد پس گرفته نمی شود.
دانشی را که شاگردان در صنف مکتب فرا می گیرند، بجای خود باقی می ماند. این دانش می تواند به آزمون و مشکل روبرو شود، ولی بسیار پا برجا و سرسخت است و از بین بردن آن مشکل تر از خراب کردن سرک ها و یا دیگر زیربنا ها می باشد.
فارن پالیسی
نشریه فارن پالیسی در شماره اخیر خود مطلبی دارد تحت عنوان «چرا امریکا نمی تواند افغانستان را رها کند؟» که در بخش آن می نویسد، افغانستان امروز در مرکز جهانی تروریزم با تمام زوایای آن قرار دارد یعنی تروریزم قومی، تروریزم مواد مخدر، تروریزمی که توسط دولت حمایت می شود و حتی احتمالاً تروریزم اتومی.
هم زمان با آن افغانستان در مرکز ثقل امکانات اقتصادی بزرگ نیز موقعیت دارد. مناطق آسیای مرکزی و جنوبی، غرب چین و ایران هر چند از منابع سرشار طبعی و بشری بهره مند می باشند، ولی با هم وصل نیستند و کشور های مرفه جهان بشمار نمی روند. به نوشته نشریه ایجاد ثبات در افغانستان کلید باز نمودن این امکانات ستراتیژیک در این منطقه می باشد.
نشریه می افزاید، از قرن ها به اینسو افغانستان یک گرداب امنیتی بود ولی همزمان با آن عامل همکاری و وصلت قدرت های بزرگ هم بشمار می رفت.
برای فعال ساختن این ظرفیت، افغانستان به همکاری هسمایه گان و متحدان خود نیاز دارد. از همسایه مانند پاکستان افغانستان خواهان عدم فعالیت و یا بهتر گفته شود عدم دخالت می باشد و از متحد مانند امریکا به کمک آن در ساحه ثبات و بازسازی نیاز دارد.
به نوشته نشریه، سیستم بازسازی افغانستان بخاطر تعهدات متزلزل امریکا یعنی مارشال پلان جورج بوش و دولت سازی بارک اوباما به نتیجه دلخواه نرسید.
به نوشته نشریه، دست آورد های افغانستان در ساحه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در تاریخ معاصر آن با هر معیاری که سنجش شود، بی سابقه می باشد، ولی با آن هم بین ثروتی که به این کشور داخل شده، و ثمری که بدست آمده، تفاوت بزرگ وجود دارد.