لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
جمعه ۱ حمل ۱۴۰۴ کابل ۰۸:۰۶

چند ریاست و یک سرپرست


ده یکی از روز ها که تمام کارمندان مدیریت مامورین ریاست اوراق اوراق حاضری ره امضا کده و به دفتر حاضر و به کار شخصی نرفته بودن ، مدیرصاحب مامورین تمام کارمنداره به یک جلسه عاجل خاست.

وقتی تمام کارمندان به دورمیزی که بری جلسه های اضطراری مانده شده بود جمع شدن مدیرصاحب گلو صاف کده و خطاب به کارمندایش گفت:

همکارای عزیز!
از چند ماه به ای طرف متوجه شدیم که دفتر ما تبدیل به حمام عمومی پیش خانه ما شده هر کس هر چی که دلش شد انجام میته. مه خبر نی شما خودتان خود سرانه بین تان نوبت کدین و به نوبت ده جریان هفته حاضری تانه امضا کده و دفتره ترک گفته و میرین کار شخصی می کنین ای چرا؟

ده همی وقت یکی ازکارمندا که مامور وارده و صادره بود ده گپ مدیر صاحب چیلک انداخته صدا کرد:

مدیرصاحب دفتر بری ما سه و نیم هزار اوغانی معاش میته و مه ده سر عیال دارم ده خانه و ماه هفت هزار کرایه خانه میتم مه که کار شخصی نکنم ای معاش خو خرچ یک نفر ام نمیشه

به تعقیب مامور وارده و صادره تایپست مدیریت هم که یک خانم بود صدا کده گفت:

مدیر صاحب مامور پتره گل راست میگه مام ده یک رایدو هفته سه روز نطاقی می کنم ای معاش خو پیسه لوازم آرایش مام پوره نمی کنه.

به همی ترتیب تمام کارمندا دانه دانه از کم بودن معاش و قیمتی نرخ و نوا و بلند بودن کرایه خانه و داشتن یک درجن اولاد و چی و چی شکایت کدن و به مدیر صاحب گفتن که یا اونهاره اجازه بته که ده پالوی کار شان کار شخصی هم کنن یا ای که تمام شان استعفا میتن.

مدیر دفتر پس شنیدن گپای کارمندا قیافه حق به جانب گرفته گفت:

درست است وقتی ای گپ است مه ای موضوع ره به رییس صاحب میگم و هر چی که رییس صاحب گفت همطور می کنیم.

با گفتن ای گپ تمام کارمندا رنگ شان پرید چون دوست نداشتن از دفتر استعفا بتن و فقط می خاستن مدیر دفتره یک شینگ بترسانن و از مدیر صاحب خاستن که هر رقم که میشه ای موضوع ره به رییس صاحب نرسانه و خودش بری ای موضوع یک راه حل پیدا کنه.

مدیر صاحب که چاقویش دسته یافته بود خطاب به کارمندا گفت:

برای شنیدن برنامه روی لینک زیر کلک کنید...

please wait
Embed

No media source currently available

0:00 0:12:38 0:00
لینک مستقیم
XS
SM
MD
LG