لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳ کابل ۰۱:۴۷

مثل ایران، پیمان های امریکا با شوروی هم رفتار دشمن را نادیده گرفته بود


منتقدان توافق هسته یی با ایران آن را یک توافق ناقص می خوانند و یکی از دلایل شان هم این است که درین توافق از ایران اصلاً خواسته نشده که رفتار خود را در داخل و خارج ازین کشور نیز تغییر دهد.

اما مقاله نویس می گوید که این انتقاد تاریخچۀ طولانی توافقات کنترول تسلیحات میان امریکا و اتحادجماهیر شوروی را که یک دشمن به مراتب خطرناک بود، نادیده می گیرد.

درین مقالۀ تحلیلی خبرگزاری اسوشیتدپرس، مقاله نویس با اشاره به توافق کنترول تسلحیات در سال 1963 که چیزی کمتر از یک سال بعد از بحران راکتی کیوبا عقد شده بود، می گوید که مقام های امریکایی با مقام های شوروی وقت صرفاً در مورد محدود ساختن تهدیدات هسته یی توافق کرده بودند و به مسایل دیگر از جمله نقض حقوق بشر از سوی شوروی و تسلیح و تمویل فعالانۀ جنبش های چپ انقلابی ضد امریکایی در مناطق مختلف جهان پرداخته نشده بود.

مقاله نویس می گوید:

این معاملات و توافقات در تاریکترین روزهای جنگ سرد، احتمالاً جهان را به یک مکان امن تر مبدل ساخته و به اثبات رسانده بود که گفت و گوها حتی با یک دشمن قسم خورده نیز می تواند موثر واقع شود.

در ادامۀ این مقاله آمده که با ادامه یافتن جنگ سرد، ایالات متحدۀ امریکا، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا، فرانسه و چین در سال 1963 پیمان منع گسترش سلاح های اتمی را امضا کردند و هدفش هم جلوگیری از دسترسی دیگر کشورها به ساخت سلاح هسته یی بود؛ ولی به اساس همان پیمان حق دسترسی به فنآوری هسته یی ملکی شان تضمین شده بود.

اسوشیتدپرس می گوید 47 سال بعدتر از آن دوران، به اساس همان توافق، ایران اجازه می یابد که به ساخت تاسیسات هسته یی برای تولید برق و تحقیقات طبی مبادرت ورزد.

مقاله نویس در ادامه به دورۀ معروف به "تنش زدایی" در سال های 1970 میلادی و عقد پیمان های دیگر میان ایالات متحده و شوروی اشاره می کند:

پیمان محدودیت تسلیحات استراتژیک موسوم به SALT و پیمان ضد راکت های بالستیک که در اوایل سال های 1970 عقد شده بود.

به تحلیل اسوشیتدپرس، در سال 1979 بود که مذاکرات هسته یی منجر به توافق دیگری موسوم به SALT II شد، که هدفش کاهش بیشتر تسلیحات هسته یی بود.

اما فقط شش ماه بعد از تجاوز شوروی به افغانستان، جیمی کارتر رئيس جمهور وقت ایالات متحدۀ پایش را ازین معامله برون کشید.

ولی سه سال بعدتر، رونالد ریگن رئیس جمهور به شدت ضد شوروی از پیمان جدید موسوم به کاهش تسلیحات استراتژیک معروف به START پرده برداشت.

هدف از عقد این پیمان کاهش انبار کلاهک هسته یی و شمار بمب افگن ها و راکت های حامل بمب خوانده شده بود.

مقاله نویس می گوید:

هیچ یک ازین پیمان ها و توافقات از تلاش های ایالات متحده در برابر آن چی که رفتار بد از جانب شوروی مخصوصاً در افغانستان پنداشته می شد، جلوگیری نکرد.

در ادامۀ این مقاله از قول ویلیام کورتنی تحلیلگر شرکتRAND و دیپلومات سابق ایالات متحده گفته شده که در آن هنگام آن چی که باید انجام می شد این بود که از طریق مسلح ساختن مجاهدین با جماهیرشوروی باید مستقیماً مقابله می شد و موازی با آن مذاکرات تسلحیاتی نیز ادامه داشت.

کورتنی افزوده است که احتمالاً مجبور هستیم که عین استراتیژی را در برابر ایران نیز اختیار کنیم.

کورتنی در ادامه گفته است:

به نظر نمی رسد که ایرانی ها به یک توافق هسته یی موافقه کنند که مجبور شوند از مسلح ساختن حزب الله در لبنان و رژیم اسد که از متحدان نزدیک ایران هستند، دست بردارند.

اسوشیتدپرس از قول سوزان مالونی از موسسۀ تحقیقاتی بروکینگز نیز نوشته که معامله با ایران می تواند ارزش مذاکره با دشمنان را برملا سازد.

مالونی به این باور است که توافق با ایران باید چند تصور در مورد سیاست ایالات متحده را از میان بردارد.

او به نقش دیپلوماسی مستقیم میان ایران و امریکا اشاره کرده و گفته که سیاست رسمی عدم تماس که در رفتار هر دو طرف حاکم است دیگر از مدافتاد و منسوخ به نظر می آید.

XS
SM
MD
LG