صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) از اخراج اجباری کودکان افغان از ایران ابراز نگرانی کرده است.
به گفته مسئولان دفتر یونیسف در هرات، ایران از سال ۲۰۱۶ بیش از ۱۱ هزار کودک مهاجر را اخراج کرده است.
یونیسف از حکومت ایران خواسته که مانع اخراج اجباری کودکان شود و جلو پیامدهای ناشی از اخراج آنها را بگیرد.
پسر پانزده سالهیی را میبینم که میگوید چندی پیشتر با موافقت پدرش از ولسوالی گلران هرات با قاچاقچی انسان همراه شده بود و راه دشوار ایران را در پیش گرفته بود.
هدفش پیدا کردن مخارج خواهران ۱۰ و ۱۳ سالهاش بود، اما به مقصدش نرسید. در این سفر پُرخطر ۲۱ شهروند افغانستان از جمله سه کودک با او همراه بودند.
روایت سفر قاچاقی او غمانگیز و دردناک است.
او میگوید:"سه شب بین کوهها بودیم. پیادهروی میکردیم. تشنگی و کمآبی بود. کوهها بسیار خطرناک و بلند بودند. اگر از سر کوه به دریا میافتادی میمردی. پس از سه شب که پیادهروی کردیم، نزدیک جاده تربت ما را گرفتند. بردند اردگاههای تایباد. یک شب نگهداشتند و آب و غذا هیچ نمیدادند. پس از آن بردند به اردوگاه سفید سنگ. دو شب آنجا نگهداشتند و آنجا خوب بود که غذا میداد."
فقر و بیکاری از دلیلهای عمده مهاجرت غیرقانونی شهروندان افغانستان به ایران است. این پسر با دل پردرد از محمداشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان گلایه دارد. به گفته او، آقای غنی در تامین فرصتهای شغلی ناتوان بوده است. او میگوید که کودکان فقیر برای زنده نگهداشتن خانواده، راهی جز تن دادن به سفر قاچاقی به ایران و کشورهای دیگر را ندارند.
او میافزاید: "رئیس جمهور مقصر است. مشکلات اقتصادی کشور را گوش نمیکند. تلاش نمیکند که کشور و آماده و تیار کند. مشکل اشرف غنی است. باید به همه مشکلات رسیدگی کند و ما چه بدبختی میکشیم. باید بررسی شود."
از کودک ۱۲ ساله دیگری که از ایران رد مرز شده است از تجربۀ زندهگیاش در ایران پرسیدم. میگوید مادر و دو خواهرش پس از مرگ پدرش در افغانستان، عزم سفر به ایران کردند. او در آن زمان سه سال داشت. ازدواج مجدد مادرش در ایران به مشکلات او افزود.
او در ایران رویای آموزش در مکتب را در سر میپرواند، اما فقر فزاینده و عدم همکاری دولت ایران در راستای فراهم کردن زمینه آموزشی، مانع مکتب رفتنش شد. او هر چند امید داشت که روزی داکتر شود و به هموطنان خود در افغانستان کمک کند.
او با فروش ساجق در شهر قم ایران، لقمه نانی برای خانواده خود تهیه میکرد که پولیس ایران او را دستگیر و بدون اطلاع خانوادهاش به افغانستان رد و مرز کرد.
او میگوید: "من سه ساله بودم که رفتم به ایران. به کرج و قم رفتم. در قم، در داخل زیارت، دو تا پولیس بودند. من را زدند و کبود کردند. بردند به کلانتری. مرا با آژانس به اردوگاه بردند. در اردوگاه غذا کلاً بیمزه بود و سیگار میکشیدند و پوف میکردند و فحش ناموس میدادند و غذای ناپخته و بوی میداد. مرا اذیت میکردند پولیسها. بعد از چهار روز من را فرستادند، سفید سنگ آنجا من را یک شب نگهداشتند و من پول نداشتم و من را اذیت کردند و از من کار کشیدند."
دفتر صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف)، در هرات نسبت به اخراج کودکان مهاجر از ایران اظهار نگرانی کرده است.
فرزان حسینی، مسئول برنامه حفاظت از کودکان این دفتر گفت: "از سال ۲۰۱۶ این برنامه شروع شد و از آن زمان تا حالا ۱۱۱۶۵ طفل از ایران برگشتهاند. از این میان، یک فیصد اطفال جدا شده از فامیل هستند."
آقای حسینی افزود: "در سال ۲۰۲۰ ما تنها در حدود ۱۴۵۲ طفل مساعدت کردیم که از ایران برگشتهاند. این مساعدتها شامل شناسایی اطفال، تکمیل اسنادشان، ارائه خدمات روحی و روانی، برای این اطفال و هم چنین ردیابی خانوادههایشان در نقاط مختلف افغانستان و ادغام مجدد شان با فامیلها."
دفتر محلی کمیسیون حقوق بشر در غرب افغانستان، ایران را به نقض حقوق بشر در قبال شماری از کارجویان متهم میکند. عبدالقادر رحیمی، رئیس این دفتر از ایران میخواهد که مانع برخورد «نادرست» با شهروندان افغان به ویژه اطفال شود.
او میگوید: "برخوردی که با این اطفال صورت میگیرد، این برخورد خیلی نامناسب است، ما نه تنها از عملکرد نظامی دولت ایران در قبال این افراد شاکی هستیم، کسانی که اطفال استخدام میکنند و ما قصههای بسیار غمانگیزی داریم. از اطفالی که در داخل ایران مورد خشم و خشونت قرار گرفتند و حقوقشان پایمال شده."
بسیاری از اطفال و خانوادههایشان از خطرات و دشواریهای سفر قاچاقی به ایران خبر ندارند، اما در مسیر راه مجبور هستند که برای تامین مصارف زندگیشان با این خاطرات بسازند. از سویی هم، اغلب اطفالی که از ایران اخراج میشوند، دوباره مجبور هستند که قاچاقی به این کشور سفر کنند.