خانوادۀ ملاله میوند، از فعالان حقوق زن در ولایت ننگرهار، از حکومت عدالت میخواهد.
فاطمه هلال میگوید، مردان مسلح خواهرش را در برابر چشمان او و برادرش «بی رحمانه» به گلوله بستند، در نزدیکی خانۀشان در شهر جلال آباد.
فضای خانۀ کرایی فاطمه پس از رویداد دهم دسمبر در این فصل زمستان سردتر شده.
او میگوید، از خواهرش بخاطر فعالیتهای موثر اجتماعیاش زیاد تحسین شده بود.
حمایت از تلاش برای تأمین حقوق پشتونها، از دست آوردهای کلثوم ملاله میوند است: "مهمتر از همه این کلاهِ جنبش تحفظ پشتون بود که برایش بسیار اهمیت داشت. او هنگام اشتراک در یک برنامه در دفاع از حقوق پشتونها این کلاه را به سر کرده بود. زمانی که برگشت به من گفت، این کلاه را بسیار خوب حفظ کن که زیاد دوستش دارم."
ملاله میوندِ ۲۶ ساله حدود سه هفته پیش به ضرب گلوله کشته شد.
مسئولیت قتل او را داعش پذیرفت.
قتل او به شدیدترین الفاظ ممکن نکوهش شده است.
مقامهای ولایت ننگرهار گفته اند، افرادی را در پیوند به این رویداد بازداشت کرده اند.
خانوادۀ ملاله بار اول نیست که به عزاداری نشسته.
ملاله صنف شش مکتب بود که مادرش کشته شد.
برادر ملاله که پس از او به دنیا آمده بود، نیز سالها پیش در انفجار ماین جان داده.
لباسهای دلخواه ملاله، یادگاریست برای فاطمۀ به شدت افسرده.
او میگوید، خواهرش لباسِ به رنگ بیرق ملی افغانستان را زیاد میپسندید.
به گفتۀ او، ملاله رؤیایهای بزرگ نیز در سر داشت: "آرزوی بزرگ او این بود که صلح و امنیت در افغانستان برقرار شود. بیقانونی از بین برود و زور و جبر از سر مظلومان دور شود و برای خواهران و برادرانش آرزو داشت که آموزش ببینند، پیش بروند، پوهنتون بروند و ماستری بخوانند."
فاطمۀ ۲۴ ساله میگوید، حمایت و تشویق ملاله بود که در رشتۀ طب در یک پوهنتون خصوصی کامیاب شد.
خود ملاله محصل رشتۀ علوم سیاسی و دپلوماسی پوهنتون خصوصی تقوا بود.
ملاله که در ننگرهار به دنیا آمده بود، از فعالان حقوق زن شناخته میشد.
او حدود ۱۰ سال پیش فعالیتهای رسانهای را آغاز و سالهای سال در تلویزیون خصوصی انعکاس در جلال آباد کار کرد.
ملاله از گردانندههای انگشت شمار زن در ننگرهار بود که با شجاعت و صراحت لهجه پشت پردۀ تلویزیون به بحث در مورد مسائل گوناگون میپرداخت.
او بزرگترین فرزند این مرد بود، کسی که در دشوارترین روزهای زندگی از او حمایت کرد.
اما گل ملا در مورد آیندۀ دو دختر و دو پسرش نگران است: "خدا نخواسته رویداد دیگری اتفاق نیفتد. از حکومت میخواهم که ما را کمک کند. یک جای امن را برای ما فراهم سازد، زیرا میخواهم فرزندانم آموزش کسب کنند و راه او را در پیش گیرند اما در امنیت. به گونهای نه که ما راه او را تعقیب کنیم و فردا {فرزند ما} کشته میشود. چند روز ابراز همدردی میشود و دیگر کسی یادی نمیکند."
نصرت سلیم، برادر پانزده سالۀ ملاله میوند میگوید، به کسب آموزش ادامه میدهد تا آرمانهای خواهرش تحقق یابد.
خواست این شاگرد صنف هفتم مکتب از حکومت هم روشن است: "خواست من از مقامهای حکومت این است که قاتلان اصلی خواهرم دستگیر و محاکمۀ علنی شوند تا دیگر کسی جرأت نکند که ژورنالیست یا کسی دیگر را به شهادت برساند."