عطامحمدنور در یک گردهمایی پُرتشنج به روز پنجشنبه ۲۸ ماه حوت ۱۳۹۹ به عنوان رهبر حزب جمعیت اسلامی افغانستان انتخاب شد. به این ترتیب، در آخرین روزهای سدهٔ چهارده خورشیدی، جمعیت اسلامی افغانستان که حدود نیم سده پیشینه دارد، دچار یک انشعاب بزرگ شد. حالا از دو شاخه سخن میگویند، جمعیت اسلامی به رهبری صلاحالدین ربانی، و جمعیت اسلامی به رهبری عطامحمد نور.
اما این حزب که از زمان تشکیلش تاکنون در دورههای مختلف از بازیگران مهم جنگ و سیاست در افغانستان بوده، چه فراز و نشیبهایی را دیده و چه عواملی سبب این انشعاب شده است؟
عبدالشکور واقف حکیمی عضو شورای رهبری جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری عطامحمد نور میگوید که حزب جمعیت اسلامی در طول حیاتش دو مبدا تاریخی را پشتسر گذشتاندهاست.
به گفتهی او مبدا نخست از سال ۱۳۳۶ با آغاز فعالیتهای فکری، سیاسی و فرهنگی در جهت تعیین مسائل مبتنی بر فرهنگ و تاریخ اسلامی جامعه افغانستان آغاز میشود که مرکز پرورش آن پوهنتون کابل بود.
با رونما شدن تشکیلات سیاسی و حزبی جمعیت اسلامی در سال ۱۳۵۲، مبدا دوم تاریخی آن شکل گرفت و در آنجا کادر رهبری و تشکیلات حزبی آن مانند برهانالدین ربانی به عنوان رئیس، عبدرب رسول سیاف به عنوان معاون او و حبیبالرحمان به عنوان منشی و شماری هم در سمتهای دیگر حزب برگزیده شدند.
پس از کودتای سردار محمد داوود، که گروه های اسلامگرا مورد تعقیب قرار گرفت، شماری از رهبران این حزب همراه با سایر همفکران خود به پاکستان پناه بردند که به نظر شماری از ناظران، راه دخالت آن کشور از طریق اسلامگرایان پاکستانی از همان زمان باز شد.
مرحله بعدی و اساسی فعالیت جمعیت اسلامی و سایر گروه های اسلامی با کودتای هفت ثور و به دنبال آن ورود نیروهای شوروی به افغانستان همزمان شد و تا سقوط حکومت مورد حمایت شوروی در کابل، این گروه ها هم با نظام حاکم و هم گاهی باهم در نبرد بودند.
اما آزمون اساسی برای گروه های مسلح جهادی، از جمله جمعیت اسلامی زمانی پیش آمد، که مسئله زعامت مطرح شد. صبغت الله مجددی دوره دوماهه زمامداری خود را در بین نبردهای پیهم به سر آورد، و خلف او برهان الدین ربانی که برای چهار ماه برگزیده شده بود، به علت جنگهای داخلی نفس راحت نکشید. این رقابتهای مسلحانه هر روز خونینتر از پیش میگردیدند و کم و بیش پنجسال تا رویکار آمدن و حاکم شدن طالبان ادامه داشت.
کابل و بخش بزرگ خاک افغانستان با آن که در این دوران تحت سلطه گروه نو ظهور طالبان قرار گرفته بود، اما حکومت به رهبری آقای ربانی کماکان به نمایندگی از این کشور در عرصه بینالمللی ادامه داد و کرسی افغانستان در سازمان ملل را حفظ کرده بود.
جمعیت اسلامی با سقوط طالبان در نتیجه دخالت قدرتهای جهانی، برای مدت کوتاهی به قدرت بازگشت اما به زودی قدرت سیاسی را به زعیم تازه ظهور – حامد کرزی تحویل داد، در حالیکه سلطه اصلی در دستگاه دولتی و نیروهای امنیتی کماکان در دست حزب جمعیت اسلامی باقی ماند.
در همینحال عبدالکبیر رنجبر کارشناس مسائل سیاسی و عضو پیشین ولسی جرگه میگوید که جمعیت اسلامی به دلیل نفوذی که دارد، از دوره حکومت حامد کرزی تاکنون نقش مهم داشتهاست.
او هرچند میگوید پس از کشته شدنبرهانالدین ربانی این حزب ضعیف شده و وحدت گذشته در آن نمانده اما با آنهم نقش آنان را مهم میداند: "عمدتاً گروههای نظامی بودند که از طریق قوت و زور از طریق سلاح، اینها به اهداف خود میرسیدند و در حکومت آقای کرزی هم بخاطر که اینها از لحاظ داشتن ملیشههای نظامی در ولایات مختلف کشور و در پایتخت اینها صاحب نفوذ و با امکانات بودند اینها شریک دولت هم شدند و هم تاثیر سر خود قضایای افغانستان و سیاست افغانستان داشتن که همین نقش تا به امروز باقیست تا حدودی."
جمعیت اسلامی در سالهای پسین همواره با اختلافات درونی و حتی انشعابها روبرو بوده، که به گفته واقف حکیمی این روند بعد از مرگ برهان الدین ربانی سریعتر شد: "اختلاف در جمعیت اسلامی افغانستان پیوسته خاصتاً بعد از شهادت رهبر شهید جمعیت اسلامی افغانستان استاد برهانالدین ربانی بگومگوها بر سر گزینش رئیس جمعیت اسلامی افغانستان پیوسته وجود داشته که راه حلش مطابق دیدگاههای جمعیت اسلامی افغانستان و کارشیوههای مورد اتفاق جمعیت برگزاری مجمع عمومی بوده که متاسفانه گاهی به دلایل موجه و گاهی به دلایل غیر موجه به تاخیر افتاد."
او گفت که در آن زمان فیصله شد تا صلاحالدین ربانی پسر برهانالدین ربانی بهگونه موقت به ریاست این حزب برگزیده شود و یکسال پس از آن مجمع عمومی را برگزار کنند، اما باز هم به دلایل گونهگون موفق نشدند تا مجمع عمومی را برگزار کنند.
پس از گذشت ۹ سال از رهبری صلاحالدین ربانی سرانجام در چهاردهم سرطان ۱۳۹۹ از مجموع ۶۴ عضو رهبری جمعیت، ۴۸ تن آن فیصله کردند که صلاحالدین ربانی کنار زده شود و عنایتالله شاداب تا برگزاری کنگره، رهبری این حزب را برعهده گیرد.
ونیز از سویی هم شاخه دیگری به نام شورای انسجام جمعیت به رهبری اکرام معصومی جناح دیگر این حزب بود که حالا دوباره به پیکر حزب جمعیت با رهبری عطامحمد نور پیوسته است.
سرانجام پنجشنبه گذشته نخستین کنگره حزب جمعیت اسلامی به رهبری عطامحمد نور برگزار شد و در آن آقای نور به عنوان رئیس این حزب برگزیده شد، اما شاخه جمعیت اسلامی وابسته به صلاحالدین ربانی برگزاری کنگره از سوی عطامحمد نور را "ناعادلانه و غیر رسمی" میداند.
احمدضیا مسعود معاون جمعیت اسلامی به رهبری صلاحالدین ربانی میگوید که تا کنون کنگره این حزب برگزار نشده و او از برگزاری کنگره در سال پیشرو خبر میدهد:
"امیدوار هستیم که انشاءالله در سال پیشرو بتوانیم یک کنگرهی بسیار درست را برگزار کنیم که آن کنگره معرف خواستههای همهی اقشار جامعهما در سطح روستاها در سطح ولسوالیها و در سطح ولایات کشور بوده باشد."
آقای مسعود گفت که پس از انشعابهایی که در حزب جمعیت اسلامی رونما شد، از آن میان گروه عطامحمد نور حدود ۶ ماه پیش خود را از آنان جدا کرد. به گفته او، حالا اعضای شورای رهبری شاخهی صلاحالدین ربانی ۹ تن است.
در همینحال محمداسماعیل عضو دیگر شورای رهبری جمعیت اسلامی افغانستان روز دو شنبه ۲ حمل سال ۱۴۰۰ در نشست خبری در هرات اقدامات انشعاب طلبانه را نکوهش کرد اما گفت، خود در کنار هیچ یکی از آنها قرار ندارد. او برگزیده شدن آقای نور را به رهبری جمعیت از سوی هواخواهان او یک فریب خواند: "این کنگره از نظر ما نه معیاری است، نه واقعی است نه هم کنگره طرف قبول ابعاد بزرگ جمعیت و مجاهدین جمعیت اسلامی افغانستان است."
روز پنجشنبه هنگام برگزاری نخستین کنگره این حزب درگیری شد. هواخواهان عطامحمد نور اتهام وارد کردند که شماری از افراد مسلح وابسته به صلاحالدین ربانی وارد محل کنگره شدند و به تیراندازی پرداختند که تلفاتی نیز در پی داشت، اما شاخه جمعیت اسلامی صلاحالدین ربانی ورود هرگونه فرد مسلح و غیر مسلح وابسته به این جناح حزب به کنگره را رد کردند.
از سویی هم عبدالباری عارض آگاه امور سیاسی میگوید که حزب جمعیت اسلامی بجای تلاش در عرصه تکامل و ارتقای حزب، برعکس در تلاش پارچهسازی حزب شدند، به باور او با اینگونه تقسیمها، در آینده این حزب فرصت دوباره منسجم شدن را نخواهد داشت: "شما شاهد هستید در گذشتهها حزب دموکراتیک خلق و پرچم در افغانستان اینقدر نفوس داشت، همان اسنادش موجود است که یک صدای مظاهره را میکرد کابل سراسر نفرهایش با بیرقهای سرخ پوشیده میشد و صدها هزار نفر جمع میشدند، آنگونه کلان کلان حزبها نظر به شرایط و تغییر اوضاع در جغرافیای مربوطه به پارچهها تقسیم شدند و بالاخره به شکلی از اشکال به نابودی مواجه شدند. من فکر نمیکنم که جمعیت اسلامی باز موقع این را دریابد که باهم منسجم شود یا حزب شود یا تنظیم جهادی."
با این همه عطا محمد نور با وجود جدایی رسمی اما گفته است هر زمانی که آقای ربانی، احمدضیا مسعود و دیگر اعضای این حزب بخواهند، او حاضر است از رهبری استعفا دهد و کنگره پیش از وقت را برگزار کند.