طالبان حمله ششم جدی از سوی ارتش شوروی سابق بر افغانستان را یک روز سیاه برای این کشور عنوان میکنند.
شماری از چهرههای جهادی هم با نکوهش این روز آن را آغاز چهار دهه جنگ در افغانستان میدانند.
ششم جدی برابر به روز حملهٔ اتحاد جماهر شوروی سابق بر افغانستان است.
نیروهای شوروی سابق در ۶ جدی سال ۱۳۵۸ یعنی۴۲ سال قبل در چنین روزی به افغانستان حمله کردند.
طالبان و مجاهدین در مورد حملهٔ قشون سرخ بر افغانستان دیدگاه مشابهی دارند.
آنان رویداد ششم جدی را محکوم کرده و آن را آغاز جنگ در افغانستان میدانند.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت طالبان در این مورد به رادیو آزادی میگوید: "شش جدی روز حملۀ شوروی سابق بر افغانستان است، این روز یک روز سیاه برای افغانستان است، این آغاز چهال سال غمبار در افغانستان بود، به همین دلیل این روز باید محکوم شود و افغانها از آن نفرت دارند."
کریم خرم، جهادی سابق نیز دیدگاه این چنینی دارد.
آقای خرم گفت: "شش جدی آغاز غم و آغاز مداخلۀ خارجیها و ارتش آنها در افغانستان بود، متاسفانه این روند خیلی طول کشید، و ما تاحال از شر آن خلاص نشدیم."
در کتاب تازۀ آقای خرم که زیر نام چهل سال در طوفان به چاپ رسیده، از خاطرات دورۀ جهاد در آن یادآوری شده است.
در پی حملهٔ ارتش شوروی سابق بر افغانستان نظام به رهبری حفیظالله امین سقوط کرد و ببرک کارمل به قدرت رسید.
آقای امین رهبر آن زمان حذب خلق و آقای کارمل رهبر پرچمیها بود. این دو حذب قبلا زیر نام حذب دیموکراتیک خلق فعالیت میکرد و در انقلاب هفتم ثور سال ۱۳۵۷ نظام جمهوری سردار محمد داوود خان را سرنگون کردند.
شماری از آگاهان سیاسی دیدگاههای مختلفی در مورد حملهٔ اتحاد جماهر شوری سابق بر افغانستان دارند.
فاروق فردا آگاه سیاسی و خبرنگار در آن زمان میگوید: "شش جدی که مفهوم مداخلۀ روسها را در کشور افاده میکند بر میگردد به اختلافات دورنی حذب دموکراتیک خلق، حزب با حذف شدن و فشار روبهرو میشود، بدون اینکه به اوضاع سیاسی افغانستان و یا به ایجاد گروههای مخالف توجه شود، رفتار نامنصفانه با رهبر باعث میشود که زمینه برای مداخلهٔ ارتش شوروی فراهم شود که آغاز جنگ در افغانستان خوانده میشود."
اما برعلاوهٔ این، اسحاق گیلانی رهبرحذب نهضت همبستگی میگوید، اگر داوود خان در زمان حاکمیتاش یک تاریخ معین را برای انتخابات ریاست جمهوری انتخاب میکرد، حذب دموکراتیک خلق به قدرت نمیرسید و اشتباهات این حذب زمینهساز مداخلهٔ روسها نمیشد.
به گفتۀ آقای گیلانی، این اشتباهات سبب شد که افغانستان تا امروز درگیر جنگ باشد.
آقای گیلانی میافزاید: "من فکر میکنم که بنیادش را داوود خان نهاد که نظام شاهی را سرنگون کرد و نتوانست برای انتخابات تاریخ تعیین کند و انتخابات را برگزار کند تا افرادی که در آن زمان حیات بودند و شخصیتهای عالی بودند در آن زمان به قدرت برسند و جمهوریت را تقویت کنند، پس از همان جا بنیادش خراب شد."
علم گل سحر، نویسنده و کارشناس سیاسی میگوید، مشکلات داخلی بین افغانها و بیاتفاقی سبب شد تا ارتش شوروی حمله کند.
آقای سحر میافزاید: "علتهای زیادی دارد، به باور من بزرگترین دلیل آن بیاتفاقی بین مردم افغانستان است، مشکلات داخلی حذب دموکراتیک خلق، اگر به تاریخ نگاه کنیم پی میبریم که یک برادر برای سرکوب برادر دیگر از خارجیها استفاده کردند، نیاز است تا در این مورد فکر کنیم."
آقای سحر برای جلوگیری از تکرار چنین حادثهای بر همبستگی مردم افغانستان تأکید میکند.
شش جدی روزی است که از افغانهای زیادی قربانی گرفته و آنها را مجبور به مهاجرت کرده است.
شماری از آنها خاطرات تلخ آن زمان را قصه میکنند.
محمدالله میگوید، زمانی که هشت سال داشت در زمستان یک شب افراد ناشناس داخل خانهشان شدند و پدرش را با خود بردند.
اکنون که ۴۲ سال از آن زمان میگذرد تا هنوز احوالی از پدرش ندارند و تصویری که از پدرش در ذهن دارد تصویر همان شب است.
او میگوید: "من کوچک بودم، نمیفهمیدم، دروازۀ خانه تک تک شد، پدرم رفت تا دروازه را باز کند و از آن زمان تا اکنون زنده و مردهٔ پدرم ناپدید است، پدرم هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشت و نه هم در دولت وظیفه داشت."
کفایتالله نبی خیل، برادرزادۀ یونس خالص، بنیانگذار حذب اسلامی است. کاکای وی سالها در برابر ارتش شوروی جنگیده است. او در مورد آن روز میگوید که با زنان و اطفالشان از راه تورخم به خیبر پشتونخوا مهاجر شدند.
او میافزاید: "در زمان هجرت من بسیار خرد بودم، خرد خانه من بودم، نزد مادرم گریه میکردم که برایم نان بدهد، در خانهٔ ما نه نان بود و نه هم پول که با آن چیزی برای خوردن میگرفتیم، خاطرات آن روزها هیچ وقتی فراموشم نمیشود."
حملهٔ ارتش اتحاد شوروی سابق بر افغانستان۹ سال دوام یافت و سرانجام در ۲۵ حمل سال ۱۳۶۷ به اساس تصمیم جینوا در زمان حاکیمت داکتر نجیب، شوری سابق خروج نیروهایش را از طریق بندر حیرتان آغاز کرد که این روند یک سال را در بر گرفت و در ۲۶ دلو سال ۱۳۶۸ به گونۀ کامل از افغانستان بیرون شدند.
جنرال گروموف، آخرین فرمانده اتحاد ارتش شوروی بود که از افغانستان خارج شد و در سر مرز زیر لب چیزی را بیان کرد که هیچگاهی در تاریخ افشا نشد.
تاریخنگاران میگویند، زمانیکه گروموف افغانستان را ترک کرد، لبخندی تلخی زد که بر چهرهٔ یک جنرال شکست خورده دیده میشد.