محدودیت‌ها بر زنان و دختران افغان؛ قصه‌های در نقاشی‌های دختران افغان

مرسل احمدزی
 
مرسل احمدزی بیست ساله است و در کابل زنده‌گی می‌کند. او دانشجوی رشته دیزاین‌های گرافیکی است. با افسرده‌گی می‌گوید که هم مانند سایر دختران خانه‌نشین شده و می‌خواهد درد و رنج دختران افغان را به تصویر بکشد.

مرسل می‌گوید که در یکی از نقاشی‌هایش تلاش کرده این پیام را بدهد که رویا های زنان افغان در عقب چادری‌ها پنهان مانده است. او به این نقاشی‌اش "رویا ها" نام داده‌است.

سارا رحمانی
 
سارا رحمانی در افغانستان به دنیا آمده است. در پنج سالگی به ایالات متحده امریکا مهاجرت کرد. تحصیلات عالی‌اش را در بخش انجنیری ساختمانی پیش می‌برد و در کنار آن به نقاشی هم می‌پردازد.
در مورد آثارش می‌گوید که تلاش کرده زنده‌گی دختران به ویژه پناهجویان افغان را که در نتیجه حاکمیت دوباره طالبان به ترک افغانستان مجبور شده‌اند، در سه مرحله به تصویر بکشد.
مرحله نخست، نشان دهنده مرحله زیبایی، خوشحالی و آزادی در کابل.

مرحله دوم، هنگامی‌که شرایط دشوار کاری پس از حاکمیت طالبان به میان آمد و مردم از مناطق‌شان بی‌جا شدند.

مرحله سوم هم مهاجرت و پشیمانی.

لیمه ساروان
 
لیمه ساروان نقاش افغان است که در ولایت غزنی به دنیا آمده، در بیش از دو دهه گذشته در شهر پراگ پایتخت جمهوری چک زنده‌گی می‌کند.
او در مورد نقاشی‌هایش می‌گوید که تلاش کرده درد دختران افغان را که از آموزش توسط طالبان ممنوع شده‌اند، به تصویر بکشد.
به گفته لیمه ساروان، در یکی از تصاویر تلاش کرده اشک‌های دانش‌آموزان دختر را که خواهان رفتن به مکتب استند و در نتیجه‌ی تصمیم طالبان از این حق‌شان محروم شده‌اند، به نمایش بگذارد.

سارا بارکزی
 
سارا بارکزی از ولایت هرات است. او از کودکی به نقاشی رو آورده، در کنار آن شعر و داستان‌های کوتاه هم می‌نویسد.
پس از فراغت از مکتب، عازم ترکیه شد تا در آن‌جا رشته هنر و سینما را بیاموزد.
او در بخش کارتون و انیمیشن یا تصاویر متحرک آموزش دیده است.

ماریا در کابل به دنیا آمده و در جرمنی بزرگ شده‌است. زمانی‌که او پنج سال داشت، خانواده‌اش به جرمنی رفت. او از دوران کودکی رسامی و نقاشی می‌کند، اما در پوهنتون هنر، علوم سیاسی و انگلیسی خوانده است.
او سند لیسانس خود را در «انگلیسی، هنر، سیاست» و سند ماستری خود را در «انگلیسی و هنر» بدست آورده است. او از سال ۲۰۲۰ به این‌سو در پوهنتون لکچر می‌دهد و در مکتب هم کار می‌کند.
ماریا در جشن تابستانی هانوور جرمنی نمایشگاه نقاشی‌های خود را برگزار خواهد کرد. او از دوران مکتب نقاشی‌های را برای قصه‌ها و کتاب‌ها آماده می‌کند.
ماریا در مورد این نقاشی‌اش می‌گوید: "در این دختری معلوم می‌شود که چادری دارد، در زیر چادری او کتابی را می‌خواند که چشمان‌اش را روشن می‌کند. این را نشان می‌دهد که تعلیم به وی آینده‌ی روشنی خواهد داد. این کتاب "آینده افغانستان" نام دارد.

مینه در هالند تولد شده و از ولایت ننگرهار افغانستان است. در دوران کودکی او خانواده‌اش به هالند رفته است.
او اکنون محصل سال سوم ستوماتولوژی (طب دندان) در پوهنتون طبی ملی اودیسا است.
او می‌گوید: "سرزمین مادری ما در حال گذر از زمان نامناسبی است، اما اکنون ما در سیاه‌ترین مراحل تاریخ خود هستیم بخاطری‌که ما در جهان تنها کشوری هستیم که دختران نمی‌توانند در آن به مکتب بروند و آموزش ببینند و زنان از پیشرفت‌های زیاد دیگری هم محروم شده‌اند."
او همچنان می‌گوید: "زنان منبع روشنایی، دلیری و تشویق در خانواده‌های خود هستند. آن‌ها ستون اساسی هر جامعه هستند و به همین‌گونه ستون جامعه ما هم هستند."
مینه می‌گوید نام این نقاشی‌اش «هیله/امید» است و این امید را دارد که روزی افغانستان بار دیگر در سطح جهان ظاهر خواهد شد.

عتینا سلطانی باشنده ولایت هرات است و از پوهنزی هنرهای زیبای پوهنتون هرات فارغ شده‌است. پس از تکمیل کردن ماستری‌اش مصروف آموزش انگلیسی بود و در جست‌وجوی کار بود، اما حالا می‌گوید: "من از هر دویش بی‌بهره شده‌ام."
عتینا می‌گوید، طالبان به فارغان زن دیپلوم‌های شان را نمی‌دهند و از همین خاطر نتوانسته دیپلوم خود را بدست بیاورد که در جایی دیگری به آموزش خود ادامه بدهد.
او به این تصویر نام «جنگ سرد» را داده است.

این نقاشی هم از عتینا است.
او می‌گوید: "زنان در افغانستان قربانی جنگ بودند و هستند. در این روزها که دختران افغان از جنگ سرد در برابر شان می‌گذرند، من می‌خواهم هر جایی جهان که هستید، از آن‌ها حمایت کنید."