حسن ابراهیمی شاعر و خبرنگار افغان پس از ترک مواد مخدر به کار خبرنگاری و فعالیتهای فرهنگی برگشته است.
ابراهیمی که دو سال قبل با رسانههای داخلی بهعنوان خبرنگار کار میکرد، شبنشینی همراه دوستانی که از مواد مخدر استفاده میکردند، ابراهیمی را معتاد ساخت و این دو سال را وی در ویرانهها و زیر پُل سوخته با کشیدن تریاک، شیشه و هیروئین سپری کرد.
فرید حلیمی خبرنگار رادیو آزادی در این گزارش نگاهی به زندهگی حسن ابراهیمی پس از ترک اعتیاد کردهاست.
حسن ابراهیمی که با لباس پاک و ظاهر آراسته وارد دفتر کاری خود میشود، روز پرکاری را در پیش دارد. او مقالهای در مورد اعتیاد دختران پوهنتون به مواد مخدر برای ستون "من یک معتادم" به روزنامه صبح کابل مینویسد.
ابراهیمی میگوید، در دوران کودکی پدرش به هیروئین معتاد بود، از همان زمان وی از فضای اعتیاد در خانواده متأثر شد.
ابراهیمی میافزاید: "با مواد مخدر در خانواده آشنا شدم. پدرم معتاد بود، تریاک استفاده میکرد، در دوران کودکی ذهنم ناخود آگاه پر از رفتار های بود که پدرم در خانه انجام میداد. پدرم مواد مخدر میکشید و من هم با آن کم و بيش آشنایی داشتم، اما زمانی که خودم رو آوردم، من از مواد مخدر مثل تریاک بالاتر استفاده کردم، مواد دیگر که آمده بود به بازار مصرفی، به آن هم رو آوردم."
ختم دوره تحصیل برای ابراهیمی پایان همان شبنشینی های دوستانه بود که در آن از چرس و الکول استفاده میکرد، اما پس از آن شبنیشنی ها آرام آرام به استفاده تریاک، شیشه و هیروئین رو آورد.
ابراهیمی پس از دو سال اعتیاد به مواد مخدر، بالاخره تصمیم گرفت تا مواد مخدر را ترک کند و به یکی از مراکز تداوی معتادین مراجعه کرده و با سپری کردن ۴۵ روز تداوی حال صحتمند شدهاست.
وی در کنار خاطرات شخصی زمان اعتیاد خودش، خاطرات معتادین دیگر و اضرار مواد مخدر را در کالم ویژۀ در "روزنامه صبح کابل" زیرا عنوان "من یک معتادم" مینویسد.
مختار پدرام صاحب امتیاز "روزنامه صبح کابل" از ظرفیت وی در پیشبرد مسئولیتهای سپرده شده به وی ستایش میکند.
آقای پدرام میافزاید: "حسن ابراهیمی یک ظرفیت ویژه دارد که هنور هم نتوانستیم به قدر کافی او را بیدار کنیم. من در تلاش این استم، ظرفیتهای را که قبل از اعتیاد در وجود حسن بود، دوباره زنده کنم تا وی با قدرت بیشتر کار کند."
خانواده آقای ابراهیمی در ایران زندهگی میکند، زاهد مصطفی دوست و همکار نزدیک وی میگوید، که رفتار و برخورد ابراهیمی با دیگران عادی است، اما وی از یادآوری خاطرات زمان اعتیاد ابراهیمی ترس دارد، تا نشود روان ابراهیمی آسیب ببیند.
مصطفی میگوید: "ابراهیمی برای خودش، آنچه من تقربیاً ۲۰ نوشتهاش را سلسلهوار ادیت میکنم، بهعنوان که دوست من است و تجربههایش را میخوانم، لااقل به این فکر میکنم به یک درک رسیده و باید برایش صادق باشد، تجربهی را در زندهگیاش کرده و آسیب دیده و حالا آمده تا اعتراف کند."
- شباهتهای یکطرفه
- عطر انار های جنوب
- سَمفونی سنگها و؛
- ملاقات با فراموشی
اثر های شعری حسن ابراهیمی است که پیش از دوران اعیتاد آن را نوشته بود و چاپ شده است، اما اکنون نوشتههایش در برگیرندۀ خاطره و تجاربش از جریان دو سال معتاد بودن به مواد مخدر است که یک به یک آن را مینویسد و توجه مخاطبان زیاد را به خود جلب کردهاست.