دیک چینی معاون رییس جمهور سابق امریکا، رییس جمهور بارک اوباما را به تردد و دو دلی در ارتباط به استراتیژی جدید جنگ در افغانستان واعزام سربازان بیشتر به این کشور متهم کرده است.
اما فرید ذکریا سر محرر مجلهء نیوزویک در مقاله می نویسد که آیا وارد شدن در یک جنگ با اطلاعات استخباراتی نامکمل برای دیک چینی بیان گر شجاعت و قاطعیت خواهد بود؟
وی با طرح این سوال می نویسد، بهتر خواهد بود که اوباما وقت کافی در اختیار داشته باشد تا تمام راه های ممکن و دورنمای بعد از انتخابات در افغانستان را مورد بررسی همه جانبه قرار دهد.
فرید ذکریا می نویسد، سوال واقعی که از خود باید بپرسیم این است که آیا واقعاً برای بار سوم به افزایش نیرو ها در افغانستان نیاز است یا نه؟
به نوشته وی در سال 2008 بیش از 26 هزار سرباز امریکایی در افغانستان مستقر بودند. وی دو مرحله دیگر را تشریح کرده که در آن رقم نیروها در افغانستان سه برابر افزایش یافته است.
وی می نویسد، اعزام چهل هزار سرباز دیگر به افغانستان به مفهوم افزایش سه صد درصد در رقم نیروهای امریکایی در این کشور بعد از سال 2008 خواهد بود.
به نوشته ذکریا، این دو دلی نخواهد بود که دیده شود چرا در دو مرحله قبل افزایش رقم سربازان موثر واقع نشد و فکر می شود که این بار خواهد شد.
فرید ذکریا در اشاره به ارزیابی ستانلی مک کرستال قوماندان نیروهای بین المللی در افغانستان می نویسد که عمده ترین نکته بررسی او این است که نیاز فوری به تغییر استراتیژی و تغییر در طرز تفکر و عمل است.
به نوشته ذکریا تغییر در استراتیژی آغاز شده است.
وی می نویسد که برای درک بهتر این جنگ که نیروهای امریکایی در افغانستان با آن درگیر هستند، بهتر است که درگیری ولسوالی وانت ویگل نورستان را مد نظر بگیریم.
طالبان در ماه جولای سال 2008 قرارگاه نیروهای امریکایی را محاصره کردند و در آن نه سرباز کشته شدند. وی از یک کارشناس نظامی تام ریکس نقل قول می کند که خاطر نشان ساخت، وانت ویگل یک منطقه دور افتادهء با نفوس بسیار کم است. مردم آن با خارجی ها خصمانه برخورد می کنند. بنابرین چه ضرور است که در خانه زنبور دست زد؟
به نوشته ذکریا پس ازاین واقعه مک کرستال نیروهایش را از وانت ویگل نورستان خارج ساخت.
وی می نویسد، یک ژورنالیست واشنگتن پوست که سال پیش درباره وانت ویگل گزارش می داد، به تازگی به این نتیجه رسیده است که واگذار کردن اراضی به طالبان موثر تر از حفظ قرارگاه های کوچک در مناطق دور افتاده می باشد.
وی می نویسد در چند هفته اخیر قوماندانان امریکایی که در چند کیلومتری این منطقه قرار دارند، شاهد برخورد میان طالبان و مردم این منطقه بودند.
به نوشته ذکریا پس چرا گذاشته نشود که در این مناطق دور دست با همان مردم خشن، آن قرارگاه را طالبان ایجاد کنند؟
به این ترتیب نیروهای ناتو بطور دوره ای طالبان را ضربه خواهند زد. در این مناطق برنامه «مبارزه علیه تروریزم» که در این روزها به جو بایدن معاون رییس جمهور امریکا نسبت داده می شود، بشکل بهتر و موثر آن تطبیق خواهد شد.
به باور این روزنامه نگار امریکایی طرفداران افزایش رقم سربازان طوری برخورد می کنند که این معادله ریاضی بوده، هیچ نوع تغییر را پذیرفته نمی تواند.
اما به نوشتهء ذکریا این نظریه که چهل هزار سرباز اعزام شود، در غیر آن مبارزه با شورش کنار گذاشته خواهد شد، نظریهء معقول نیست.
وی می نویسد، قضاوت های دشوار در پیش روست که سربازان چه باید بکنند و به چه تعداد سرباز و به چه مساحت افغانستان نیاز است.
به نوشته وی، یک انتخاب را که تام ریکس پیشنهاد کرده، این است که در مناطق پر نفوس برنامهء ضد شورش جنرال دیوید پتریوس قوماندان قرارگاه مرکزی نیروهای امریکایی و در سایر مناطق برنامه مبارزه علیه تروریزم بایدن عملی شود.
یعنی به عوض این که بر یکی از برنامه ها تمرکز شود، باید یک روش میانه اختیار گردد و این می تواند یک راه حل عملی باشد.
به نوشتهء فرید ذکریا سر محرر مجلهء نیوزویک اگر چنین یک روش پیش گرفته شود، به نیروی بیشتر نیز می تواند نیاز باشد، ولی با صد هزار سرباز ایتلافی که همین اکنون در افغانستان اند، نیز امکان عملی شدن این برنامه موجود می باشد.
وی می نویسد:
اوباما باید همه این راه ها را مد نظر داشته باشد، پیش از این که عجله کند و نشان دهد که تا چه حد شجاع است.
اما فرید ذکریا سر محرر مجلهء نیوزویک در مقاله می نویسد که آیا وارد شدن در یک جنگ با اطلاعات استخباراتی نامکمل برای دیک چینی بیان گر شجاعت و قاطعیت خواهد بود؟
وی با طرح این سوال می نویسد، بهتر خواهد بود که اوباما وقت کافی در اختیار داشته باشد تا تمام راه های ممکن و دورنمای بعد از انتخابات در افغانستان را مورد بررسی همه جانبه قرار دهد.
فرید ذکریا می نویسد، سوال واقعی که از خود باید بپرسیم این است که آیا واقعاً برای بار سوم به افزایش نیرو ها در افغانستان نیاز است یا نه؟
به نوشته وی در سال 2008 بیش از 26 هزار سرباز امریکایی در افغانستان مستقر بودند. وی دو مرحله دیگر را تشریح کرده که در آن رقم نیروها در افغانستان سه برابر افزایش یافته است.
وی می نویسد، اعزام چهل هزار سرباز دیگر به افغانستان به مفهوم افزایش سه صد درصد در رقم نیروهای امریکایی در این کشور بعد از سال 2008 خواهد بود.
به نوشته ذکریا، این دو دلی نخواهد بود که دیده شود چرا در دو مرحله قبل افزایش رقم سربازان موثر واقع نشد و فکر می شود که این بار خواهد شد.
فرید ذکریا در اشاره به ارزیابی ستانلی مک کرستال قوماندان نیروهای بین المللی در افغانستان می نویسد که عمده ترین نکته بررسی او این است که نیاز فوری به تغییر استراتیژی و تغییر در طرز تفکر و عمل است.
به نوشته ذکریا تغییر در استراتیژی آغاز شده است.
وی می نویسد که برای درک بهتر این جنگ که نیروهای امریکایی در افغانستان با آن درگیر هستند، بهتر است که درگیری ولسوالی وانت ویگل نورستان را مد نظر بگیریم.
طالبان در ماه جولای سال 2008 قرارگاه نیروهای امریکایی را محاصره کردند و در آن نه سرباز کشته شدند. وی از یک کارشناس نظامی تام ریکس نقل قول می کند که خاطر نشان ساخت، وانت ویگل یک منطقه دور افتادهء با نفوس بسیار کم است. مردم آن با خارجی ها خصمانه برخورد می کنند. بنابرین چه ضرور است که در خانه زنبور دست زد؟
به نوشته ذکریا پس ازاین واقعه مک کرستال نیروهایش را از وانت ویگل نورستان خارج ساخت.
وی می نویسد، یک ژورنالیست واشنگتن پوست که سال پیش درباره وانت ویگل گزارش می داد، به تازگی به این نتیجه رسیده است که واگذار کردن اراضی به طالبان موثر تر از حفظ قرارگاه های کوچک در مناطق دور افتاده می باشد.
وی می نویسد در چند هفته اخیر قوماندانان امریکایی که در چند کیلومتری این منطقه قرار دارند، شاهد برخورد میان طالبان و مردم این منطقه بودند.
به نوشته ذکریا پس چرا گذاشته نشود که در این مناطق دور دست با همان مردم خشن، آن قرارگاه را طالبان ایجاد کنند؟
به این ترتیب نیروهای ناتو بطور دوره ای طالبان را ضربه خواهند زد. در این مناطق برنامه «مبارزه علیه تروریزم» که در این روزها به جو بایدن معاون رییس جمهور امریکا نسبت داده می شود، بشکل بهتر و موثر آن تطبیق خواهد شد.
به باور این روزنامه نگار امریکایی طرفداران افزایش رقم سربازان طوری برخورد می کنند که این معادله ریاضی بوده، هیچ نوع تغییر را پذیرفته نمی تواند.
اما به نوشتهء ذکریا این نظریه که چهل هزار سرباز اعزام شود، در غیر آن مبارزه با شورش کنار گذاشته خواهد شد، نظریهء معقول نیست.
وی می نویسد، قضاوت های دشوار در پیش روست که سربازان چه باید بکنند و به چه تعداد سرباز و به چه مساحت افغانستان نیاز است.
به نوشته وی، یک انتخاب را که تام ریکس پیشنهاد کرده، این است که در مناطق پر نفوس برنامهء ضد شورش جنرال دیوید پتریوس قوماندان قرارگاه مرکزی نیروهای امریکایی و در سایر مناطق برنامه مبارزه علیه تروریزم بایدن عملی شود.
یعنی به عوض این که بر یکی از برنامه ها تمرکز شود، باید یک روش میانه اختیار گردد و این می تواند یک راه حل عملی باشد.
به نوشتهء فرید ذکریا سر محرر مجلهء نیوزویک اگر چنین یک روش پیش گرفته شود، به نیروی بیشتر نیز می تواند نیاز باشد، ولی با صد هزار سرباز ایتلافی که همین اکنون در افغانستان اند، نیز امکان عملی شدن این برنامه موجود می باشد.
وی می نویسد:
اوباما باید همه این راه ها را مد نظر داشته باشد، پیش از این که عجله کند و نشان دهد که تا چه حد شجاع است.