گاردین
روزنامه گاردین چاپ انگلستان در شماره اخیر خود مطلبی دارد در مورد تشکیل ملیشه های قومی برای مبارزه با طالبان در مناطق جنوبی افغانستان که در بخش آن می نویسد:
هرچند قوای کوماندوی امریکا می خواهند تشکیل ملیشه های قومی را در جنوب افغانستان پنهان نگهدارند، اما این اقدام آنها آنقدر سری هم نیست زیرا در یکی از دهات جنوب افغانستان افراد مسلح این ملیشه ها در حرکت می باشند.
البته قوای کوماندوی امریکا به آنها کمربند های زرد را داده اند تا آنها را از طالبان جدا سازد. به نوشته روزنامه شاید برنامه تشکیل ملیشه های قومی توسط بعضی حلقه ها در امریکا و افغانستان حمایت شود، ولی این عمل مشکلات هم دارد.
در گذشته طالبان از لباس های نظامی و پولیس و حتی یونیفورم نظامی امریکا در حملات خود استفاده کرده اند و اکنون بازهم می توانند با پیدا کردن این کمبرند ها آزادانه به یک محل داخل شوند و خود را از ملیشه های استخدام شده معرفی کنند.
علاوه بر آن این افراد در برابر گرفتن پول فعالت می کنند، در صورت که معاش آنها قطع گردد آنها کدام تعهدی برای ادامه کار ندارند که در آنصورت این افراد یا به مال و ملکیت مردم دستبرد خواهند زد و یا با گرفتن پول بیشتر به صفوف طالبان خواهند پیوست.
اما عده دیگری از تشکیل چنین ملیشه های محلی حمایت می کنند. به نظر آنها این افراد با منطقه و مردم آشنایی دارند و می توانند به آسانی از حرکت شورشگران در این مناطق جلوگیری کنند.
انترنیشنل هرالد تربیون
روزنامه انترنیشنل هرالد تربیون در شماره اخیر خود مطلبی دارد تحت عنوان سرگذشت دو کاروان در افغانستان که در بخش آن می نویسد:
تلفات بیش از حد برای قوای ایتلاف سبب شکست در جنگ شده می تواند، اما ناکامی در جلب افکار و قلب های مردم افغانستان خطر بزرگتر دارد.
روزنامه برای شرح چنین مشکلات در افغانستان حرکت دو کاروان امریکایی را در نزدیکی کابل مثال آورده و می نویسد:
در یک روزی که ازدهام ترافیک زیاد بود یک کاروان امریکایی در ترافیک متوقف شده بود و موترهای آن مانند مردم عام حرکت می کرد.
در این حال سرو صداها بلند شده و یک گروه عساکر امریکایی با زره پوش و اسلحه پیشرفته بداخل سرک ریخته و بر راننده های افغان داد و فریاد زده و همه را تهدید نمودند که موتر های خود را به کنار سرک ببرند تا کاروان بگذرد. بعد از چند لحظه راننده های افغان مجبور شدند راه را باز کنند تا کاروانی که از جلال آباد به سمت کابل در حرکت بود به شهر داخل شود.
کاروان دیگر که در ازدهام متوقف بود بدون کدام هیجان به آهستگی مانند دیگران حرکت می کرد و در یکی از کوچه ها بایسکل سواری با بسته یی در قنجغه آن از پهلوی موتر های این کاروان گذشت. سرنشینان امریکایی این کاروان خونسردی خود را حفظ کرده و با سرعت بایسکل سوار به حرکت آمدند تا بایسکل سوار راه خود را طی کرد.
روزنامه سوال می کند اگر بایسکل سوار حمله کننده می بود سرنوشت این کاروان به کجا می کشید. از سوی دیگر اگر عملکرد این کاروان هم مانند کاروان دیگر می بود و مردم را اذیت می کرد مردم افغانستان در برابر قوای خارجی با چه ذهنیت عمل می کردند.
از این رو روزنامه می نویسد، که فعالیت برای قوای خارجی در افغانستان در هیچ حالت آسان نیست و این قوا باید یک موازنه را حفظ کنند که هم لعل بدست آید و هم دل یار نرنجد.
روزنامه گاردین چاپ انگلستان در شماره اخیر خود مطلبی دارد در مورد تشکیل ملیشه های قومی برای مبارزه با طالبان در مناطق جنوبی افغانستان که در بخش آن می نویسد:
هرچند قوای کوماندوی امریکا می خواهند تشکیل ملیشه های قومی را در جنوب افغانستان پنهان نگهدارند، اما این اقدام آنها آنقدر سری هم نیست زیرا در یکی از دهات جنوب افغانستان افراد مسلح این ملیشه ها در حرکت می باشند.
البته قوای کوماندوی امریکا به آنها کمربند های زرد را داده اند تا آنها را از طالبان جدا سازد. به نوشته روزنامه شاید برنامه تشکیل ملیشه های قومی توسط بعضی حلقه ها در امریکا و افغانستان حمایت شود، ولی این عمل مشکلات هم دارد.
در گذشته طالبان از لباس های نظامی و پولیس و حتی یونیفورم نظامی امریکا در حملات خود استفاده کرده اند و اکنون بازهم می توانند با پیدا کردن این کمبرند ها آزادانه به یک محل داخل شوند و خود را از ملیشه های استخدام شده معرفی کنند.
علاوه بر آن این افراد در برابر گرفتن پول فعالت می کنند، در صورت که معاش آنها قطع گردد آنها کدام تعهدی برای ادامه کار ندارند که در آنصورت این افراد یا به مال و ملکیت مردم دستبرد خواهند زد و یا با گرفتن پول بیشتر به صفوف طالبان خواهند پیوست.
اما عده دیگری از تشکیل چنین ملیشه های محلی حمایت می کنند. به نظر آنها این افراد با منطقه و مردم آشنایی دارند و می توانند به آسانی از حرکت شورشگران در این مناطق جلوگیری کنند.
انترنیشنل هرالد تربیون
روزنامه انترنیشنل هرالد تربیون در شماره اخیر خود مطلبی دارد تحت عنوان سرگذشت دو کاروان در افغانستان که در بخش آن می نویسد:
تلفات بیش از حد برای قوای ایتلاف سبب شکست در جنگ شده می تواند، اما ناکامی در جلب افکار و قلب های مردم افغانستان خطر بزرگتر دارد.
روزنامه برای شرح چنین مشکلات در افغانستان حرکت دو کاروان امریکایی را در نزدیکی کابل مثال آورده و می نویسد:
در یک روزی که ازدهام ترافیک زیاد بود یک کاروان امریکایی در ترافیک متوقف شده بود و موترهای آن مانند مردم عام حرکت می کرد.
در این حال سرو صداها بلند شده و یک گروه عساکر امریکایی با زره پوش و اسلحه پیشرفته بداخل سرک ریخته و بر راننده های افغان داد و فریاد زده و همه را تهدید نمودند که موتر های خود را به کنار سرک ببرند تا کاروان بگذرد. بعد از چند لحظه راننده های افغان مجبور شدند راه را باز کنند تا کاروانی که از جلال آباد به سمت کابل در حرکت بود به شهر داخل شود.
کاروان دیگر که در ازدهام متوقف بود بدون کدام هیجان به آهستگی مانند دیگران حرکت می کرد و در یکی از کوچه ها بایسکل سواری با بسته یی در قنجغه آن از پهلوی موتر های این کاروان گذشت. سرنشینان امریکایی این کاروان خونسردی خود را حفظ کرده و با سرعت بایسکل سوار به حرکت آمدند تا بایسکل سوار راه خود را طی کرد.
روزنامه سوال می کند اگر بایسکل سوار حمله کننده می بود سرنوشت این کاروان به کجا می کشید. از سوی دیگر اگر عملکرد این کاروان هم مانند کاروان دیگر می بود و مردم را اذیت می کرد مردم افغانستان در برابر قوای خارجی با چه ذهنیت عمل می کردند.
از این رو روزنامه می نویسد، که فعالیت برای قوای خارجی در افغانستان در هیچ حالت آسان نیست و این قوا باید یک موازنه را حفظ کنند که هم لعل بدست آید و هم دل یار نرنجد.