صفی الله راننده کاروان 10 نفری موسسه امداد رسان آی ای ام و یگانه کسی که از این واقعه زنده مانده در مصاحبه با آژآنس خبری اسوشیتد پرس به روز شنبه در حالی که در سوگ یاران از دست رفته اش گریه می کرد و چندین بار از سخن بازماند گفت که خودش به یاری و فضل خداوند از قتل نجات یافته است.
او گفت، کاروان موتر های موسسه آی ای ام در روز که مورد حمله قرار گرفت، در بین راه میان نورستان و کران و منجان طبق رواج معمول در این منطقه کوهستانی سه نفر پیاده را کمک کرده از عرض راه با خود برداشت.
به گفته صفی الله، هنگامی که کاروان موترها به نزدیکی یک دریاچه رسید، متوقف شدند تا معبر کم عمق را برای گذشتن از آب انتخاب کنند و در این اثنا دو نفر از سواریان پیاده شدند و نفر سوم دفعتاً غایب گردید.
داکتر تام لیتل رییس گروه امداد رسان و دیگر اعضای با استفاده از چوب های دراز عمق آب را معاینه کرده معبر مناسب را انتخاب کردند.
صفی الله می گوید، حمله زمان صورت گرفت که هر سه موتر کاروان از دریاچه عبور کرد.
او می گوید که حمله کننده های مسلح به سوی کاروان هجوم آورده صدا می کردند، ستلایت ستلایت، تیلیفون های موبایل را می خواستند.
او می گوید، وی میان مهاجمان شخصی را که دقایقی قبل با کاروان همراه و ناپدید شده بود و ریش کوسه داشت شناخت.
او می افزاید، یکی از مهاجمان رییس گروه داکتر تام لیتل را با قنداق کلاشنکوف کوبید و بر وی فیر کرد. مهاجمی دیگر به سوی موتری که خانم ها در آن پنهان شده بودند بمب دستی پرتاب کرد آنها را کشت.
سپس آشپز افغان این گروه امداد رسان را که پشت بارها در زیر موتر خود را پنهان ساخته بود و بعداً بقیه را کشتند. اما هنگامی که به صفی الله رسیدند او با تلاوت قرآن کریم زنده گی خود را التماس کرد و زنده ماند.
صفی الله می گوید که مهاجمان بار و اسلحه را به وی داده، مدت هفت یا هشت ساعت در یک جنگل در حرکت بودند.
او می گوید که مهاجمان دزدان محلی نه بودند بلکه با پلان و نظم عمل می کردند.
او به این باور است که سر کرده این گروه که قیاقه مغرور و بی رحم داشت پاکستانی بود، چون در صحبت هایش به اردو می گفت، "جلتی ... جلتی" یعنی "عجله کنید .... عجله کنید".
صفی الله یگانه کسی که از جمله این گروه امداد رسان موسسه آی ای ام زنده مانده می افزاید که بقیه افراد مهاجم نورستانی بودند. آنها دری و پشتو می فهمیدند و اما میان خود پشه یی صحبت می کردند.
او گفت، کاروان موتر های موسسه آی ای ام در روز که مورد حمله قرار گرفت، در بین راه میان نورستان و کران و منجان طبق رواج معمول در این منطقه کوهستانی سه نفر پیاده را کمک کرده از عرض راه با خود برداشت.
به گفته صفی الله، هنگامی که کاروان موترها به نزدیکی یک دریاچه رسید، متوقف شدند تا معبر کم عمق را برای گذشتن از آب انتخاب کنند و در این اثنا دو نفر از سواریان پیاده شدند و نفر سوم دفعتاً غایب گردید.
داکتر تام لیتل رییس گروه امداد رسان و دیگر اعضای با استفاده از چوب های دراز عمق آب را معاینه کرده معبر مناسب را انتخاب کردند.
صفی الله می گوید، حمله زمان صورت گرفت که هر سه موتر کاروان از دریاچه عبور کرد.
او می گوید که حمله کننده های مسلح به سوی کاروان هجوم آورده صدا می کردند، ستلایت ستلایت، تیلیفون های موبایل را می خواستند.
او می گوید، وی میان مهاجمان شخصی را که دقایقی قبل با کاروان همراه و ناپدید شده بود و ریش کوسه داشت شناخت.
او می افزاید، یکی از مهاجمان رییس گروه داکتر تام لیتل را با قنداق کلاشنکوف کوبید و بر وی فیر کرد. مهاجمی دیگر به سوی موتری که خانم ها در آن پنهان شده بودند بمب دستی پرتاب کرد آنها را کشت.
سپس آشپز افغان این گروه امداد رسان را که پشت بارها در زیر موتر خود را پنهان ساخته بود و بعداً بقیه را کشتند. اما هنگامی که به صفی الله رسیدند او با تلاوت قرآن کریم زنده گی خود را التماس کرد و زنده ماند.
صفی الله می گوید که مهاجمان بار و اسلحه را به وی داده، مدت هفت یا هشت ساعت در یک جنگل در حرکت بودند.
او می گوید که مهاجمان دزدان محلی نه بودند بلکه با پلان و نظم عمل می کردند.
او به این باور است که سر کرده این گروه که قیاقه مغرور و بی رحم داشت پاکستانی بود، چون در صحبت هایش به اردو می گفت، "جلتی ... جلتی" یعنی "عجله کنید .... عجله کنید".
صفی الله یگانه کسی که از جمله این گروه امداد رسان موسسه آی ای ام زنده مانده می افزاید که بقیه افراد مهاجم نورستانی بودند. آنها دری و پشتو می فهمیدند و اما میان خود پشه یی صحبت می کردند.