مردم ولسوالی های سه گانه اندراب ولایت بغلان فیصله کردند که بعد ازین در بدل هیچ جرمی دختری را به بد نمی دهند. هرچند به گفته مردم بد دادن دختران در ولسوالی های مربوط به دره اندراب آنقدر ها معمول نیست و چنین عملی کمتر اتفاق افتیده است با آن هم علمای دین بزرگان قوم و شوراهای محل بعد از سال ها تلاش توانستند این سنت را کاملاً از میان بر دارند و نه گذارند بعد ازین دختری به جرم کس دیگری به بد داده شود.
حاج رحم خدا یکی از بزرگان قومی ولسوالی ده صلاح اندراب می گوید:
«زدودن این رواج و بسا سنت های ناپسند دیگر هدف اصلی علمای دین بود، اما حالا این سنت با پشتوانه مردم و دولت از میان برداشته شده و کسی نمی تواند چنین گناه را مرتکب شود.«
وی می افزاید، شورای محل که حالا خیلی از امورات قریه را در دست دارند بناً به حکم علمای دین نه تنها موضوع بد دادن دختران را از میان بردند بلکه خیلی از خشونت های خانوادگی را نیز مهار و از آن جلو گیری کرده اند.
همچنین محمد طاهر بزرگ قومی ولسولی بنوی اندراب که بد دادن دختران را جنایت بزرگ و نا بخشودنی می داند می گوید:
«با پیروی ازین رواج ویرانگر در بسا نقاط افغانستان دختران زیاد به جای رفتن به خانه بخت عروس دشمنان شان و طعمه خشم و انتقام آنان شدند و به زودی در زیر شلاق های خانواده های شوهران شان جان دادند.»
او که خود نماینده مردم است می افزاید:
«از بد دادن دختران بی گناه نفرت دارد و نمی داند مردم به کدامین وجدانی دختران بی گناه را قربانی جنایت دیگران می سازند و نامش را اصلاح می گذارند.»
محمد طاهر این بزرگ قومی ولسوالی اندراب می گوید دیگر این گونه اصلاح ها جای در میان مردم ندارد و دیگر هرگز تکرار نمی شود.
اما بد دادن دختران چیست و از چه زمانی تا حال در افغانستان رواج بوده مردم می گویند، از قدیم الایام چنین بوده که در برخ موارد اگر کس مرتکب قتل یا بی عزتی کسی یا خانواده می گردید مجبور یا کشته می شد و یاهم بهای سنگینی می پرداخت تا زجر برای خودش و پند برای دیگران می گردید ولی اگر جانب متضرر راضی به قبول خون بها نمی شد بزرگان محل دختری از خانواده قاتل یعنی ناموس او را به نام بد به متضرر می دادند و قاتل را از مجازات که باید می شد نجات می دادند.
اما این دختر که قربانی جنایت دیگری می گردید و به عنوان عروس بخانه دشمن می رفت از چه حیثیت و مقامی بر خوردار بود مردم می گویند، این بستگی به وجدان خانواده شوهرش داشت که با او چه می کردند ولی اکثراً زبون ذلیل طعنه سار و مورد خشونت همه بود تا از زندگی بیزار می شد و می مرد.
بشیر احمد غزالی
حاج رحم خدا یکی از بزرگان قومی ولسوالی ده صلاح اندراب می گوید:
«زدودن این رواج و بسا سنت های ناپسند دیگر هدف اصلی علمای دین بود، اما حالا این سنت با پشتوانه مردم و دولت از میان برداشته شده و کسی نمی تواند چنین گناه را مرتکب شود.«
وی می افزاید، شورای محل که حالا خیلی از امورات قریه را در دست دارند بناً به حکم علمای دین نه تنها موضوع بد دادن دختران را از میان بردند بلکه خیلی از خشونت های خانوادگی را نیز مهار و از آن جلو گیری کرده اند.
همچنین محمد طاهر بزرگ قومی ولسولی بنوی اندراب که بد دادن دختران را جنایت بزرگ و نا بخشودنی می داند می گوید:
«با پیروی ازین رواج ویرانگر در بسا نقاط افغانستان دختران زیاد به جای رفتن به خانه بخت عروس دشمنان شان و طعمه خشم و انتقام آنان شدند و به زودی در زیر شلاق های خانواده های شوهران شان جان دادند.»
او که خود نماینده مردم است می افزاید:
«از بد دادن دختران بی گناه نفرت دارد و نمی داند مردم به کدامین وجدانی دختران بی گناه را قربانی جنایت دیگران می سازند و نامش را اصلاح می گذارند.»
محمد طاهر این بزرگ قومی ولسوالی اندراب می گوید دیگر این گونه اصلاح ها جای در میان مردم ندارد و دیگر هرگز تکرار نمی شود.
اما بد دادن دختران چیست و از چه زمانی تا حال در افغانستان رواج بوده مردم می گویند، از قدیم الایام چنین بوده که در برخ موارد اگر کس مرتکب قتل یا بی عزتی کسی یا خانواده می گردید مجبور یا کشته می شد و یاهم بهای سنگینی می پرداخت تا زجر برای خودش و پند برای دیگران می گردید ولی اگر جانب متضرر راضی به قبول خون بها نمی شد بزرگان محل دختری از خانواده قاتل یعنی ناموس او را به نام بد به متضرر می دادند و قاتل را از مجازات که باید می شد نجات می دادند.
اما این دختر که قربانی جنایت دیگری می گردید و به عنوان عروس بخانه دشمن می رفت از چه حیثیت و مقامی بر خوردار بود مردم می گویند، این بستگی به وجدان خانواده شوهرش داشت که با او چه می کردند ولی اکثراً زبون ذلیل طعنه سار و مورد خشونت همه بود تا از زندگی بیزار می شد و می مرد.
بشیر احمد غزالی