پروفیسور طارق رمضان یکی از علمای سرشناس می باشد که نظریات وتحقیقات او دربارۀ اسلام بیشتر درغرب شناخته شده است.
وی دریک مقالۀ تحلیلی خود که از سوی روزنامۀ نیویارک تایمز نشر شده می نویسد درمسافرت اخیری که به امریکا داشت دانشمندان وخبرنگاران از او پرسیدند: آیا ما هنگام قیام های مردمی جهان عرب دچار اشتباه شده بودیم که فکرکردیم امکان دارد مسلمانان اصول دموکراسی ومردم سالاری را بپذیرند؟
استاد طارق رمضان می نویسد که پاسخ کوتاه او این بودکه نه آنها دچاراشتباه نشده بودند.
او می نویسد تظاهرات خشونت بار اخیر که دربرابر توهین یک ویدیو فیلم توهین آمیزبه اسلام درکشورهای عربی واسلامی انجام شد نظر اکثریت نمایندگی کرده نمی تواند وکشورهای اسلامی به یک انقلاب فکری ضرورت دارند.
پروفیسور طارق رمضان می نویسدکه اشتراک کنندگان درتظاهرات خشونت بار اخیردر برابریک فیلم که برای ایجاد ترس وهراس از اسلام تهیه شده ازیک قشر اقلیت نمایندگی می کنند. اعمال خشونت آمیز آنها قابل پذیرش نیست. آنها از ملیون ها مسلمانی که برای برانداختن رژیم های استبدادی به شکل منظم ومسالمت آمیز به سرک ها برآمدند نمایندگی کرده نمی توانند.
ولی هرج ومرج و خونریزی اخیر درکشورهای اسلامی بسیاری ازامریکایان را تکان داد، چون آنها فکرمی کنند که هنگام قیام های بهارعرب به بسیار سخاوتمندی ازعرب ها پشتیبانی کرده اند.
پروفیسرطارق رمضان می افزاید که بطورعام عرب ها ومسلمانان خاطرۀ طولانی تر و نظر وسیعتر دارند. او می نویسد که یک دیواری از بی اعتمادی میان جهان اسلام وغرب وجودداشته وعلت آن اینست که واشنگتن از رژیم های استبدادی منطقه که برای چندین دهۀ گذشته حافظ منافع امریکا بودند، حمایت می کرد، همچنین مداخله درعراق وافغانستان ، روش توهین آمیز با زندانیان درمحبس های ابوغریب وگوانتانامو ، وحمایت دایم، آشکار وغیرمشروط واشنگتن از اسرائیل از علت های این بی اعتمادی می باشد.
پروفیسر طارق رمضان می نویسدکه برای امریکا ومتحدان غربی آن بهترخواهد تا علت نارضایتی وخشمگینی مسلمانان را بررسی کنند.
او می نویسد عقب نشینی ازافغانستان ،احترام به فیصله های ملل متحد دربارۀ فلسطین ، پایان دادن حملات طیاره های بی پیلوت وآنچه که جنگ علیه تروریزم خوانده می شود شاید نقاط مناسب برای آغاز کارباشد.
ولی به هرحال وقت آن فرارسیده که غرب به خاطر گذشتۀ امپریالیستی واستعماری آن مقصردانسته نشود.
پروفیسر طارق رمضان می افزاید که مسلمانان باید این نظرتاریخی که آنها گویا قربانی استعمارشده اند را از خود دورکنندوباید بپذیرند که چون ملیون ها عرب که سال گذشته به سرک ها برآمده مسیرتاریخ را بدل کردند مالک سرنوشت خود شان هستند.
به گفتۀ پروفیسورطارق رمضان تقسیم بندی کهنه وفرسودۀ که مقابلۀ غرب با اسلام عنوان می شد جای خود را به روابط چند قطبی می دهد.
مرکز جاذبۀ اقتصاد جهانی به سوی شرق تغییرمکان می کند.
ولی افزایش روزافزون قوت اقتصادی چین ، هند ، روسیه وکشورهای چون برازیل ، افریقای جنوبی وترکیه به این معنی نیست که عدالت ومردم سالاری بیشتر هم به صورت اتوماتیک تضمین خواهد شد.
پروفیسرطارق رمضان می نویسد برخی از مسلمانان با کوتاه نظری خود برای کاهش قدرت امریکا شادمانی می کنند. آنها نمی دانند که درعوض امکان دارد دست آوردهای که درزمینه های حقوق اجتماعی و بشری به دست آمده است ضایع شود وهمبستگی های جدید بین المللی به میان آید.
پروفیسر طارق رمضان می نویسد که جهان عرب واسلام تنها به قیام های سیاسی ضرورت ندارد بلکه به یک انقلاب کامل فکری که دروازه های تغییرات اقتصادی ، روحی ، مذهبی ، فرهنگی وآزادی های هنری وقدرت دادن به زنان را بگشاید نیازمند می باشند .
وی دریک مقالۀ تحلیلی خود که از سوی روزنامۀ نیویارک تایمز نشر شده می نویسد درمسافرت اخیری که به امریکا داشت دانشمندان وخبرنگاران از او پرسیدند: آیا ما هنگام قیام های مردمی جهان عرب دچار اشتباه شده بودیم که فکرکردیم امکان دارد مسلمانان اصول دموکراسی ومردم سالاری را بپذیرند؟
استاد طارق رمضان می نویسد که پاسخ کوتاه او این بودکه نه آنها دچاراشتباه نشده بودند.
او می نویسد تظاهرات خشونت بار اخیر که دربرابر توهین یک ویدیو فیلم توهین آمیزبه اسلام درکشورهای عربی واسلامی انجام شد نظر اکثریت نمایندگی کرده نمی تواند وکشورهای اسلامی به یک انقلاب فکری ضرورت دارند.
پروفیسور طارق رمضان می نویسدکه اشتراک کنندگان درتظاهرات خشونت بار اخیردر برابریک فیلم که برای ایجاد ترس وهراس از اسلام تهیه شده ازیک قشر اقلیت نمایندگی می کنند. اعمال خشونت آمیز آنها قابل پذیرش نیست. آنها از ملیون ها مسلمانی که برای برانداختن رژیم های استبدادی به شکل منظم ومسالمت آمیز به سرک ها برآمدند نمایندگی کرده نمی توانند.
ولی هرج ومرج و خونریزی اخیر درکشورهای اسلامی بسیاری ازامریکایان را تکان داد، چون آنها فکرمی کنند که هنگام قیام های بهارعرب به بسیار سخاوتمندی ازعرب ها پشتیبانی کرده اند.
پروفیسرطارق رمضان می افزاید که بطورعام عرب ها ومسلمانان خاطرۀ طولانی تر و نظر وسیعتر دارند. او می نویسد که یک دیواری از بی اعتمادی میان جهان اسلام وغرب وجودداشته وعلت آن اینست که واشنگتن از رژیم های استبدادی منطقه که برای چندین دهۀ گذشته حافظ منافع امریکا بودند، حمایت می کرد، همچنین مداخله درعراق وافغانستان ، روش توهین آمیز با زندانیان درمحبس های ابوغریب وگوانتانامو ، وحمایت دایم، آشکار وغیرمشروط واشنگتن از اسرائیل از علت های این بی اعتمادی می باشد.
پروفیسر طارق رمضان می نویسدکه برای امریکا ومتحدان غربی آن بهترخواهد تا علت نارضایتی وخشمگینی مسلمانان را بررسی کنند.
او می نویسد عقب نشینی ازافغانستان ،احترام به فیصله های ملل متحد دربارۀ فلسطین ، پایان دادن حملات طیاره های بی پیلوت وآنچه که جنگ علیه تروریزم خوانده می شود شاید نقاط مناسب برای آغاز کارباشد.
ولی به هرحال وقت آن فرارسیده که غرب به خاطر گذشتۀ امپریالیستی واستعماری آن مقصردانسته نشود.
پروفیسر طارق رمضان می افزاید که مسلمانان باید این نظرتاریخی که آنها گویا قربانی استعمارشده اند را از خود دورکنندوباید بپذیرند که چون ملیون ها عرب که سال گذشته به سرک ها برآمده مسیرتاریخ را بدل کردند مالک سرنوشت خود شان هستند.
به گفتۀ پروفیسورطارق رمضان تقسیم بندی کهنه وفرسودۀ که مقابلۀ غرب با اسلام عنوان می شد جای خود را به روابط چند قطبی می دهد.
مرکز جاذبۀ اقتصاد جهانی به سوی شرق تغییرمکان می کند.
ولی افزایش روزافزون قوت اقتصادی چین ، هند ، روسیه وکشورهای چون برازیل ، افریقای جنوبی وترکیه به این معنی نیست که عدالت ومردم سالاری بیشتر هم به صورت اتوماتیک تضمین خواهد شد.
پروفیسرطارق رمضان می نویسد برخی از مسلمانان با کوتاه نظری خود برای کاهش قدرت امریکا شادمانی می کنند. آنها نمی دانند که درعوض امکان دارد دست آوردهای که درزمینه های حقوق اجتماعی و بشری به دست آمده است ضایع شود وهمبستگی های جدید بین المللی به میان آید.
پروفیسر طارق رمضان می نویسد که جهان عرب واسلام تنها به قیام های سیاسی ضرورت ندارد بلکه به یک انقلاب کامل فکری که دروازه های تغییرات اقتصادی ، روحی ، مذهبی ، فرهنگی وآزادی های هنری وقدرت دادن به زنان را بگشاید نیازمند می باشند .
