اعضای یکی از خانواده های بی بضاعت که در منطقه دارالامان شهر کابل زندگی می کنند از وضعیت خراب اقتصادی شکایت داشته و می گویند که سرپرست نیز ندارند.
سرپرست این خانواده امان الله نام داشت و کارمند دولت بود که فرزندانش تا هنوز انتظار آمدنش را در منزل می کشند. از این قربانی جنگ، دو پسر کوچک و دو دختر باقی مانده است. مادر این خانواده را که از مرگ شوهرش و وضعیت فرزندانش رنج می دهد نخواست در زمینه با ما صحبت کند.
اما احمد شمشاد 12 ساله پسر بزرگ این خانواده که متعلم صنف ششم مکتب می باشد با چهرهء مملو از غم و اندوه از سرگذشت زنده گی شان چنین قصه کرد:
« زمانیکه پدرم زنده بود دستر خوان ما پر بود، در روز های عید برای ما لباس و بوت می خرید و حالا که پدرم نیست، در دستر خوان ما چیزی وجود ندارد، ما از حکومت می خواهیم که برای ما کمک کند. برای ما پول بدهد، تا برای خواهر و برادرانم بوت و لباس بخرم و زندگی ما بهبود یابد.»
در این حال فرزاد پسر دیگر این خانواده یعنی برادر کوچک شمشاد که تازه حرف زدن را آموخته بود هم چیز های را از زمانی که پدرش زنده بود به یاد دارد:
« من احساس خوشی نمی کنم، وقتی پدرم زنده بود برای ما هر چیز می خرید و دسترخوان ما پر بود، به عید خود چیزی تهیه نکردیم، بوت نخریدیم، کسی برم بخرد. »
کاکای این خانوادهء درد دیده هم از سختی روزگار و مشکلات اقتصادی سخت مایوس و شاکی است. او می گوید که هر چند محبت پدر را برای برادرزاده هایش داده نمی تواند اما باز هم از حکومت می خواهد تا برای این اطفال یتیم زمینه تعلیم و تربیه و امکانات زندگی را مساعد بسازد:
« من خود مامور دولت استم و معاشم برای خانواده خودم کافی نیست، در توان من نیست که برای این ها هم نفقه بدهم، عید رسید، لباس خریدن، میوه عید همه مصرف کار دارد، زمانی که این ها به پدران دیگران می بیند نا امید می شوند، دل های شان درد دارد. »
در افغانستان تعداد زیاد از خانواده ها وجود دارند که عضو و یا تمام اعضای خانواده های شان را در جنگ و حملات انتحاری از دست داده اند. برای این که بدانیم حکومت چه اقداماتی را برای حل مشکلات این خانواده ها در نظر گرفته است، با مسوولان وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان صحبت کردیم.
علی افتخاری سخنگوی این وزارت گفت، آنها پروگرام های منظم را برای مساعدت این خانواده ها در نظر گرفته اند:
« وزارت کار و امور اجتماعی بعد از ثبت و راجستر این افراد معاش ماهانه می دهد که این پروسه بخش های ملکی و نظامی دارد، ما در بخش تعلیم و تربیه هم با ایشان همکار هستیم و از سوی برخی ادارات ما مواد خوراکه هم کمک می کنیم. »
اما همواره انتقاد های صورت می گیرند که دولت به طور لازم به خانواده های بی بضاعت توجه نمی کند.
تنها خانوادهء امان الله نیست که در بیچاره گی شب و روز را سپری می کند، بلکه صد ها خانوادهء دیگر در افغانستان وجود دارند که سرپرست شان را در جنگ ها از دست داده اند.
تعدادی از این خانواده ها با کمک های اندک مردم، شب روز را سپری می کنند، اما روزگار تلخ و وضعیت خراب اقتصادی اکثر این خانواده ها را مجبور ساخته که در جاده های شهر دست به گدایی بزنند.
لیزا حیدری
سرپرست این خانواده امان الله نام داشت و کارمند دولت بود که فرزندانش تا هنوز انتظار آمدنش را در منزل می کشند. از این قربانی جنگ، دو پسر کوچک و دو دختر باقی مانده است. مادر این خانواده را که از مرگ شوهرش و وضعیت فرزندانش رنج می دهد نخواست در زمینه با ما صحبت کند.
اما احمد شمشاد 12 ساله پسر بزرگ این خانواده که متعلم صنف ششم مکتب می باشد با چهرهء مملو از غم و اندوه از سرگذشت زنده گی شان چنین قصه کرد:
« زمانیکه پدرم زنده بود دستر خوان ما پر بود، در روز های عید برای ما لباس و بوت می خرید و حالا که پدرم نیست، در دستر خوان ما چیزی وجود ندارد، ما از حکومت می خواهیم که برای ما کمک کند. برای ما پول بدهد، تا برای خواهر و برادرانم بوت و لباس بخرم و زندگی ما بهبود یابد.»
در این حال فرزاد پسر دیگر این خانواده یعنی برادر کوچک شمشاد که تازه حرف زدن را آموخته بود هم چیز های را از زمانی که پدرش زنده بود به یاد دارد:
« من احساس خوشی نمی کنم، وقتی پدرم زنده بود برای ما هر چیز می خرید و دسترخوان ما پر بود، به عید خود چیزی تهیه نکردیم، بوت نخریدیم، کسی برم بخرد. »
کاکای این خانوادهء درد دیده هم از سختی روزگار و مشکلات اقتصادی سخت مایوس و شاکی است. او می گوید که هر چند محبت پدر را برای برادرزاده هایش داده نمی تواند اما باز هم از حکومت می خواهد تا برای این اطفال یتیم زمینه تعلیم و تربیه و امکانات زندگی را مساعد بسازد:
« من خود مامور دولت استم و معاشم برای خانواده خودم کافی نیست، در توان من نیست که برای این ها هم نفقه بدهم، عید رسید، لباس خریدن، میوه عید همه مصرف کار دارد، زمانی که این ها به پدران دیگران می بیند نا امید می شوند، دل های شان درد دارد. »
در افغانستان تعداد زیاد از خانواده ها وجود دارند که عضو و یا تمام اعضای خانواده های شان را در جنگ و حملات انتحاری از دست داده اند. برای این که بدانیم حکومت چه اقداماتی را برای حل مشکلات این خانواده ها در نظر گرفته است، با مسوولان وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان صحبت کردیم.
علی افتخاری سخنگوی این وزارت گفت، آنها پروگرام های منظم را برای مساعدت این خانواده ها در نظر گرفته اند:
« وزارت کار و امور اجتماعی بعد از ثبت و راجستر این افراد معاش ماهانه می دهد که این پروسه بخش های ملکی و نظامی دارد، ما در بخش تعلیم و تربیه هم با ایشان همکار هستیم و از سوی برخی ادارات ما مواد خوراکه هم کمک می کنیم. »
اما همواره انتقاد های صورت می گیرند که دولت به طور لازم به خانواده های بی بضاعت توجه نمی کند.
تنها خانوادهء امان الله نیست که در بیچاره گی شب و روز را سپری می کند، بلکه صد ها خانوادهء دیگر در افغانستان وجود دارند که سرپرست شان را در جنگ ها از دست داده اند.
تعدادی از این خانواده ها با کمک های اندک مردم، شب روز را سپری می کنند، اما روزگار تلخ و وضعیت خراب اقتصادی اکثر این خانواده ها را مجبور ساخته که در جاده های شهر دست به گدایی بزنند.
لیزا حیدری