بعد از توافقنامه طالبان با امریکا و آغاز تلاشها برای گفتوگوی بینالافغانی این سوالها مطرح میشود که آیا طالبان که از بدو تاسیس تا کنون بیشتر یک جریان نظامی باقیمانده اند به یک حرکت سیاسی موثر تبدیل خواهد شد؟
اما پیشاپیش این سوال ها مطرح میشوند که آیا طالبان ظرفیت تبدیل شدن به یک جریان سیاسی را دارند و چه سناریوی اشتراک درقدرت برای آنها قابل تصور است؟
داکترعلی احمد جلالی پروفیسر پوهنتون دفاع ملی امریکا میگوید طالبان اکنون یک قوت نظامی اند و مشروعیت سیاسی را از تطبیق تعهدات توافقنامه با امریکا کسب خواهند کرد.
او میافزاید: "طالبان فعلاً اصلاً یک قدرت نظامی هستند و مشروعیت خود را به اساس فعالیت نظامی بنا میکنند ولی مشروعیت سیاسی را وقتی پیدا میکنند که به اساس موافقه ای که با ایالات متحده کرده اند و آنها را مکلف و مجبور میسازد که با حکومت افغانستان داخل مذاکره شوند و بالاخره به نتیجه ای که صلحوثبات را در افغانستان بیاورند برسند. در آنصورت مشروعیت سیاسی هم پیدا کرده میتوانند در غیرآن قوت نظامی اند."
داکترجلالی میافزاید که طالبان درصورتی دریک ماحول سیاسی کثرتگرا فعالیت کرده میتوانند که با شرایط و ارزشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان کنار آیند. او میگوید اگرچه حکومت افغانستان میخواهد طالبان چون حزب اسلامی با حکومت بپیوندند ولی شرایط متفاوت است. به گفته وی مسئله پیوستن حزب اسلامی میان افغانها بود ولی با کمی تشویق جامعه جهانی اما طالبان اکنون به اساس توافقنامه با امریکا در پروسۀ صلح شامل میشوند.
در این میان دکتور نصرالله ستانکزی استاد حقوق و علوم سیاسی پوهنتون کابل به این باور است که طالبان توانایی تبدیل شدن به یک حزب سیاسی را دارند ولی نه به مفهومی که در جوامع لیبرال و غرب از [حزب] تعریف میشود.
آقای استانکزی میافزاید: "به باور من طالبان تا کنون به عنوان یک حزب مدرن نیستند؛ اما بدون شک مبارزه چند سالۀ مسلحانه و سیاسی و همچنین یک مدت حکومتداری این توانایی را به اعضای این گروه داده است که تبدیل به یک حزب یا جریان سیاسی شوند."
دکتور ستانکزی در پاسخ به این سوال که طالبان چگونه با یک ماحول سیاسی دارای احزاب و جریانهای مختلف کنار خواهند آمد؟ میگوید: "در افغانستان احزاب سیاسی متاسفانه به این نیرومندی نیستند که آنها بتوانند دیگران را به عنوان یک مدل ارائه بکنند. و ازطرف دیگر مردم افغانستان درکل با مفاهیم حزب یک نوع احتیاط میکنند و خاطرات خوش ندارند چه از احزاب چپ چه از احزاب راست. نتایج انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری درچند دوره درافغانستان نشان داد که احزاب نمیتوانند نقش بسیار موثر و مستقیم را دراین جریانات بازی بکنند. پس بادرنظرداشت این مدلها فکرنمی کنم که طالبان تشویق شوند تا یک حزب سیاسی بسازند."
آقای ستانکزی میافزاید که طالبان چون حزب اسلامی حکمتیار به نظام نخواهند پیوست بدلیل اینکه به باور او حزب اسلامی دریک حالت بسیار ضعیف وارد نظام شد درحالیکه طالبان فعلاً با تعاملات قوی ملی و بینالمللی وارد میدان سیاست افغانستان میشوند.
اما سمیع یوسفزی روزنامه نگاروکارشناس سیاسی افغان به این باور است که طالبان بیشتر ظرفیت نظامی دارند و از تعاملات سیاسی دور مانده اند.
او شک دارد که طالبان به سادگی به یک قوت سیاسی تبدیل شوند.
آقای یوسفزی افزود: "آنها هنوزهم فکر میکنند که همۀ اختیار، قدرت و اهمیت آنها در داشتن تفنگ است. اگر تفنگ را ازدست میدهند هرچه را ازدست میدهند . ازاین جهت آنها شکار یک نوع عدم مصئونیت و احساس کمتری و کمبودی شده اند."
آقای یوسفزی میافزاید که در این شک نیست که طالبان از یک قشر بسیار محروم برخاسته اند و فکر میکنند که مردم و جامعه جهانی در برابر آنها روش ناشایسته دارند.
او میافزاید که این قبل از وقت خواهد بود که گفته شود که آیا طالبان ذهناً برای اشتراک درکنار احزاب دیگر دریک دموکراسی ولو ضعیف آمادگی دارند یا نه؟
آقای یوسفزی میگوید احزاب سیاسی نیرومندی در افغانستان وجود ندارد و اگر طالبان به گفته وی قربانی دهند و به صلح حاضر و به یک قدرت سیاسی تبدیل شوند امکان دارد آیندۀ سیاسی داشته باشند. اما نباید زمامداری سابق طالبان تکرار شود چون نه به افغانها و نه به جامعه جهانی قابل پذیرش بود.