"این را کسانی درک کرده میتوانند که خودشان همی درد را دیده باشند یعنی همین چند حادثهای که پیهم اتفاق افتاده یعنی بیخی آدم را شَل میسازد."
محمد علی از اندوهی قصه میکند که آتش آن را حملههای انتحاری چند سال پیهم در پایتخت در دلش شعلهور ساخته است.
از سال ۱۳۹۰ تا حاکمیت طالبان؛ برادر، خانم و خواهر زن محمدعلی در سه حملۀ انتحاری جان داده اند و کودک چهارماهه و یک برادر دیگرش هم در این حملات شدیداً زخمی شده اند.
محمد آصف برادر محمد علی، ۲۴ساله، دانش آموختۀ اقتصاد و صاحب کاروبار شخصی بود که در سال ۱۳۹۰ در مراسم روز عاشورا در زیارت منسوب به ابوالفضل در کابل حمله انتحاری جانش را گرفت.
به گفته او رفتن محمد آصف نه تنها از نگاه عاطفی به دل آنان آتش افروخته که بازوی اقتصادی خانوادهاش را هم قطع کرده است.
خانم محمدعلی همراه با خواهرش که هر دو معلم کودکستان بودند در حمله انتحاری سال ۱۳۹۷ در وزارت احیا و انکشاف دهات جان دادند.
کودک چهار ماهۀ محمد علی در این رویداد به گونۀ شدید زخمی شد که سه هفته در کما بود.
او اکنون به این کودک زخم خوردهاش هم پدر است و هم مادر.
۷ ماه پیش هم برادر دیگر محمدعلی در انفجار مواد کارگزاری شده در یک موتر تونس در منطقه گولایی دواخانۀ شهر کابل زخمی شد.
محمد علی میگوید، تمام اینسالها را به یاد و درد عزیزانش شبها اشک ریخته است: "دیدگاه طالبان مربوط خودشان است که باید پاسخ خود را بگویند از نظر من که قربانی مستقیم همین حوادث هستم نمیخواهم که بینی کسی خون شود مردانگی به کشتن نیست جوانمردی به کشتن نیست، شجاعت، قهرمانی عزت، حرمت و فداکاری به این است که انسان به انسان کمک برساند. ما نباید باکشتن خود دیگران را از بین ببریم."
این گفتههای محمد علی در پاسخ به پرسشی در بارۀ گپهای اخیر مسئولان حکومت طالبان در پیوند با جابهجایی گروه انتحاری که آنان ترکیب "استشهادی" را به آن به کار میبرند، در نیروهای ویژه در حال ایجاد شدن است.
دوشنبه هفته گذشته ذبیحالله مجاهد سخنگوی حکومت طالبان در گفتگو با رادیو آزادی گفت: "مجاهدان ما که در کندکهای استشهادی هستند نیز در اردو شامل اند، اما شامل نیروهای ویژه خواهند بود، همه در وزارت دفاع سازماندهی خواهند شد، این نیروها به تعداد خاص ایجاد خواهند شد و برای عملیاتهای ویژه استفاده خواهد شد."
این سکه روی دیگری نیز دارد و آن بازماندگان عاملان حملههای انتحاری اند.
برخی از خانوادههای عاملان حملههای انتحاری پیوندی با درد و اندوه کسانی چون محمدعلی برقرار نمیکنند.
عبدالقیوم، باشندۀ ولایت خوست است.
برادر او رحمان الله در سال ۲۰۱۱ بر هوتل کانتیننتال کابل حملۀ انتحاری انجام داد.
عبدالقیوم برادرش را فدایی میخواند و میگوید با حملۀ "استشهادی" اش غرور دشمنان اسلام و افغانستان را شکست.
به اساس گزارشهای صدای آمریکا و دویچوله، در نخستین حملهای انتحاری در هوتل انترکانتیننتال به شمول دو پولیس و یک شهروند اسپانیا ۲۱ تن کشته و ده غیرنظامی دیگر زخمی شدند.
بر بنیاد گفتهها و تاربخ ارائه شده توسط عبدالقیوم، همان حمله انتحاری ۲۰۱۱ یعنی حدود ۱۱ سال قبل به این هوتل را رحمانالله انجام داده است.
برادر رحمانالله، عامل نخستین حملۀ انتحاری در هوتل انتر کانتیننتال از جابهجایی افراد انتحاری در اردوی در حال تشکیل حکومت طالبان به رادیو آزادی گفت: "این خبر بسیار خوبی است بخاطریکه این مردم هستند که در بدل سر، وجود و خون خود از ملت و وطن خود دفاع میکنند. واقعاً که ما اینگونه جوانان را در اردو و فوجیان {نظامیان} خود ضرورت داریم."
عبدالباری عارض، آگاه نظامی باورمند است که ایجاد قطعۀ انتحاری در چهارچوب نظام هیچ یک از کشورها پیشینه ندارد و در حال حاضر نیز وجود ندارد.
اما گونههای مشابه آن به جنگ دوم جهانی بر میگردد که بعضی طیارهها بشکل خودکشی مستقیماً در بحر با کشتیها اصابت داده میشد که نوعی انتحار بوده است.
پیشینهٔ کوتاه مدت این کار را آقای عارض به دورهٔ کمونیستی در افغانستان بر میگرداند.
او میگوید در دوره کمونیستی افغانستان جنرال احمدالدین رئیس ارکان قول اردوی نمبر یک آن زمان وقتی محاصره گردید خود را منفجر ساخت.
او به رادیو آزادی گفت: "طالبان شاید به این منظور که ما در برابر همسایهها، در برابر منطقه و در برابر جهان در یک موقف پایین نظامی قرار داریم ولی ما برای حفظ کشور خود و منافع کشور خود از این اسلحه استفاده کنیم که اینجا انتحار و استشهاد طرزی از جنگ تلقی شد."
عزیز معارج یکی دیگر از آگاهان امور نظامی هم میگوید انتحاری و استشهادی با هیچ یک از قوانین مخصوصاً قوانین نظامی جهان مطابقت و مشروعیت ندارد.
او به رادیو آزادی گفت: "در تعلیمات عسکری حربی شونزی، حربی پوهنتون، اکادمی پولیس و اکادمی هوایی در هیچ جای مضمون یا تدریس انتحاری و استشهادی وجود ندارد اگر انتحاری و استشهادی جواز میداشت بناءً باید یک تدریسی صورت میگرفت."
پیشینۀ حملات انتحاری و انفجاری در تاریخ معاصر افغانستان به سالهای پس از سقوط دور نخست حکومت طالبان بر میگردد.
پس از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان هم این گونه حملهها پایان نیافتند و در حدود ۵ ماه اخیر بخشهایی از افغانستان به ویژه پایتخت چندباری گواه حملههای انتحاری و انفجاری بوده است.
محمد فهیم کوهدامنی فعال سیاسی و نویسندۀ کتاب داستانی به نام "انتحاری" خطر منسجم کردن چنین گروهی را فراتر از مرزهای کشور میداند: "باید دنیا جلو این گروه را بگیرد و نگذارند اینها قطعات انتحاری تربیه کنند طوریکه از وضعیت پیدا است یک تعداد از افراد افراطی کشورهای متعدد منطقه همراه اینها سالها یکجا بوده و جنگیدند و احتمال میرود که بالای چین، تاجیکستان، ازبیکستان حتی کشورهای مثل ایران، قزاقستان و قرغزستان فعالیتهای تروریستی از طرف افراد افراطی شان شروع شود که آنان بدون شک از همین تاکتیک یعنی عمل انتحار استفاده خواهند کرد."
آمار دقیقی از قربانیان حملات انتحاری و انفجاری در دو دهۀ اخیر در افغانستان در دست نیست، اما در بیست سال گذشته صدها تن به دام شعلههای آتش انتحار و انفجار افتادند.
دفتر هیئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان "یوناما" در ماه جولای ۲۰۲۱ - پیش از سقوط افغانستان با نشر گزارشی از افزایش ۴۷ درصدی تلفات غیر نظامیان در ۶ ماه نخست سال ۲۰۲۱ خبر داده بود.
در گزارش یوناما همچنان ۳۲ درصد تلفات غیر نظامیان زنان، اطفال و جوانان گفته شده بود که حملههای انتحاری یکی از عوامل این تلفات خوانده شده بود.
در آن گزارش مسئولیت ۶۴ درصد تلفات غیر نظامیان به گروههای طالبان و شاخه خراسان داعش نسبت داده شده بود.
رادیو آزادی خواست در این گزارش جزئیات مربوط به چگونگی تشکیل قطعۀ انتحاری"استشهادی" در اردوی در حال تشکیل حکومت طالبان را داشته باشد، اما هیچیک از سخنگویان حکومت طالبان دستیاب نشدند تا به پرسشهای رادیو آزادی در این باره پاسخ دهند.