فوزیه داکتر معالج شریفه که شریفه را به تداوی تشویق کرده، میگوید که شریفه در دوران اعتیاد با مشکلات زیاد مواجه بود، اما اکنون که صحتمند شده، لحاف دوزی میکند.
دختر شریفه از صحتمند شدن مادرش خوش است و میگوید، حال برخورد مادرش تغییر کرده، با وی مهربان است و حتٰی فیس کورسش رانیز میدهد.
در این باره گزارش همکار ما محمد ایاز ترنک را از عفيفه ساکب میشنویم.
این خانه کوچک در شوربازار کابل است، خانهای که شریفه همرا با فرزندانش در آن زندهگی میکنند.
خانم شریفه که شش سال تریاک میکشید و اکنون صحت یاب شده، میگوید، در زمان اعتیاد به مواد مخدر شب و روز به زمین افتاده بود و به هیچ کار دست نمیزد.
او افزود: "یک همسایه ما معتاد بود و وقتی من تشویش و جگر خونی میکردم برایم گفت که این مواد را بخور درد و تشویشت را دور میسازد. وقتی آن را میخوردم گنگس در خانه میافتادم و به جان خود نمیفهمیدم و به اولادایم رسیدهگی نمیتوانستم. وقتی تریاک میخوردم خوب بودم، وقتی نمیخوردم دهانم خُشک میبود، وجودم تب داشت و چشمم تاریکی میکرد، خون وجودم کم شده و لاغر شده بودم و پوست وجود سیاه گشته بود. روزها در این فکر بودم که خدایا چطور کنم."
شریفه سه ماه میشود که نشه را ترک کرده و در حویلی کوچکش مصروف لحاف دوزی است و از این طریق مصارف خانه و فرزندانش را تهیه میکند.
او گفت: "حال خوش استم. کار کرده میتوانم و لحاف هم دوخته میتوانم، به خانههای دوستان و اقارب رفته میتوانم و به زنده و مرده رسیدهگی میکنم. سی یا چهل لحاف را به اجاره میگیرم و در بدل دوخت آن دو و یا دونیم صد میگیرم. با همین پول برای اولادایم کتاب، قلم و لباس میخرم و شوهرم هم کراچیوان است. نیستی و ناداری استی، اما حال زندهگی ما بهتر شده و وقتی وقتهای اعتیاد یادم میآید، لرزه به وجودم میآید و میگویم که خدایا ما را از این کار بد دور نگهدار که بار دیگر به آن گرفتار نشوم."
اینکه شریفه را کی و چهگونه به تداوی تشویق کرد؟ در این باره فوزیه وردک کارمند یکی از مراکز غیردولتی تداوی معتادین میگوید که به خانه شریفه رفتند و پس از آن که دیدن وی وضعیت مناسب صحی ندارد، او را وادار ساختند تا به تداوی آماده شود.
او میگوید: "وقتی ما نزد شریفه جان رفتیم، وضعیت وی خیلی خراب بود و نظافت خانوادهاش خیلی بد بود و به فرزندانش رسیدهگی کرده نمیتوانست. در جای خود افتاده بود. ما آهسته آهسته وی را به تداوی تشویق کردیم. وقتی راضی شد وی را تحت تداوی قرار دادیم. وقتی تداوی شد، زندهگی زمان اعتیادش با حال زمین تا آسمان تفاوت دارد. حال شریف لحاف می دوزد و خانواده خود را تمویل میکند. تغییرات زیادی در وی آمد، نخست این که نظافتش بهتر شده، به فرزندان خود رسیدهگی میکند، وضعتش نورمال شده و به خود کفایی رسیده است."
نازیلا هژده ساله دختر بزرگ شریفه که متعلم صنف یازدهم مکتب است، اکنون با لباس پاک به مکتب میرود. نازیلا میگوید، زمانیکه مادرش نشه میکرد وی به وضعیت هفت برادر و خواهرش رسیدهگی میکرد و به درسهای خود رسیدهگی کرده نمیتوانست. اکنون که مادرش صحتیاب شده بدون تشویش به درسهایش ادامه میدهد.
"وقتی مادرم مریض بود، زندهگی ما خوب نبود، ما را لت و کوب میکرد، در برابر ما احساس خوب و عاطفه مادری نداشت. وقتی مکتب میرفتیم، تمام فکر ما بهخانه بود و نمیتوانستم بر درس تمرکز داشته باشیم. بعضی وقتها در مکتب مشروط و محروم هم میشدیم و حتٰی درجه ما در صنف پایین میآمد. چون تمام فکر ما طرف خانه بود. خوشبختانه از وقتی مادرم تداوی شده، ما با مغز آرام به مکتب میرویم و درجه ما هم در صنف بهتر شده و میتوانیم با درجه خوبتری بگیریم."
اینجا بازار کهنه فروشی کابل است که در آن اشیای کهنه به فروش میرسد. شریفه به دکانداران این بازار در بدل پول لحاف میدوزد.
غلامربانی یکی از دکانداران این محل است که لحاف های دوخته شده توسط شریفه را تسلیم شده و آن را به فروش میرساند. غلام ربانی از کار شریفه خوش است.
ربانی میگوید: " لحافها اول به ماشین انداخته میشود و وقتی از ماشین بیرون شد به اینها تسلیم میکنیم. ماه سی دانه یا چهل دانه میدوزند و در بدل دوخت هر لحاف دو نیم صد افغانی میگیرند. ما از کار شان راضی استیم."
مانند شریفه دهها زن دیگر در افغانستان وجود دارند که به دلیل مشکلات خانوادهگی به نشه رو آورده اند و در خانواده با مشکلات زیاد رو به رو هستند.
روانشنانس میگویند، اگر به زنان معتاد که اراده قوی برای ترک مواد مخدر دارند، فرصت کار فراهم شود، از یکسو از نشه نجات خواهند یافت و از سوی دیگر به گونه درست به تربیت اطفال خود رسیدهگی خواهند کرد.
شریفه: پس ترک اعتیاد حال در یک ماه چهل لحاف می دوزم و پول آن را صرف اولادهایم میکنم
گزارش: محمد اياز ترنک